English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
guard plank تخته محافظ
Other Matches
crash protected دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
escorted محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorts محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escorting محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
escort محافظ گارد محافظ نیروی تامینی بدرقه کردن
surge protector محافظ تغییر ناگهانی ولتاژ محافظ نوسان برق
guards صفحه محافظ روکش محافظ
shield بدنه محافظ دیواره محافظ
guarding صفحه محافظ روکش محافظ
guard صفحه محافظ روکش محافظ
shields بدنه محافظ دیواره محافظ
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
stopboard تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
lee board تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
board تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
boarded تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
daughter board تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
planking تخته پوشی تخته بندی
plywood تخته لایی تخته چند لا
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
notice board 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
plank تخته تخته کردن
NIC تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
weather board تخته گذاری کردن تخته بندی کردن
pad ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
keeper محافظ
keepers محافظ
herder محافظ
shelterer محافظ
protective محافظ
guards محافظ
guard محافظ
screen محافظ
guardians محافظ
preservative محافظ
preservatives محافظ
guardian محافظ
preserver محافظ
guarding محافظ
screened محافظ
screening, screenings محافظ
screens محافظ
surveillant محافظ بپا
helmets ماسک محافظ
parries محافظ باش
squirrel cage قفسه محافظ
pods پوسته محافظ
soil saving dam سد محافظ خاک
pod پوسته محافظ
parried محافظ باش
bulwark دیواره محافظ
sustentacular نگهدارنده محافظ
helmet ماسک محافظ
heel cut محافظ پاشنه پا
guard محافظ گارد
protective clothing روپوش محافظ
protect fuse فیوز محافظ
light shield محافظ نور
line choking coil پیچک محافظ
line choking coil پیچک محافظ خط
goggles عینک محافظ
mouthguard محافظ دندان
protective cover روکش محافظ
protective earthing زمین محافظ
protective reactor راکتانس محافظ
shielded plate صفحه محافظ
protective switch کلید محافظ
jet blast deflector توری محافظ
casing لوله محافظ
casings لوله محافظ
protective contact کنتاکت محافظ
guards محافظ گارد
guarding محافظ گارد
preservative coating روکش محافظ
parry محافظ باش
parrying محافظ باش
frigates ناو محافظ
escort guard گارد محافظ
frigate ناو محافظ
keeper [protector] [presever] نگاهدار [محافظ ]
cowling روپوش محافظ
controlled atmosphere گاز محافظ
conservator نگهدارنده محافظ
banch wall دیواره محافظ
exposure suit لباس محافظ
backing material مواد محافظ
thoracopods قفسه محافظ
vizard نقاب محافظ
fender curbs جدول محافظ
bulwarks دیواره محافظ
face guard ماسک محافظ
protective layer لایه یا روکش محافظ
hood پوشش محافظ چیزی
shells عامل محافظ حفاظ
shelling عامل محافظ حفاظ
on guard بحالت محافظ باش
bent محافظ قالب بتن
shell عامل محافظ حفاظ
protective gas welding جوشکاری با گاز محافظ
hoods پوشش محافظ چیزی
facing روکش محافظ دیوار
sconce پرده یاپوشش محافظ
protective coat لایه یا قشر محافظ
loricate دارای پوسته محافظ
facings روکش محافظ دیوار
protection hood کلاهک یا روپوش محافظ
leathers لباس چرمی محافظ
bibs محافظ گلوی شمشیرباز
bib محافظ گلوی شمشیرباز
escort of the color گارد محافظ پرچم
fire curtain پرده محافظ اتش
shields حفاظ پوشش محافظ
shield حفاظ پوشش محافظ
radiator grille شبکه محافظ رادیاتور
face mask ماسک محافظ صورت
wardress نگهبان و محافظ زن در زندان
windshield شیشه محافظ باد
tutelary دارای محافظ وحامی
glacis حصاریا مانع محافظ
packing ماده محافظ کالاها.
handshield سپر محافظ جوشکاری
windshields شیشه محافظ باد
escort of the standard گارد محافظ پرچم
bracer محافظ بازوی کمانگیر
brazing atmosphere گاز محافظ جوش
chain case جعبه محافظ زنجیر
coquille محافظ دست شمشیرباز
concierge پلیس محافظ درب ورودی
dustcover پوشش محافظ برای یک ماشین
enclosure پوشش محافظ برای وسیلهای
anti skid chain زنجیر محافظ در برابر لغزش
fault tension protective switch کلید محافظ ولتاژ عیب
lifeguard نجات غریق محافظ شخصی
enclosures پوشش محافظ برای وسیلهای
lifeguards نجات غریق محافظ شخصی
escort ship ناو محافظ کاروان دریایی
cable duct لوله محافظ کابل برق
concierges پلیس محافظ درب ورودی
fault current protective switch کلید محافظ جریان خطا
scattershield پوشش محافظ کلاچ و پدال
eave [محافظ روی پشت بام]
radiator shutter پنجره فلزی محافظ رادیاتور
voltage surge protector محافظ تغییر ولتاژ ناگهانی
plastron محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
write protect notch شکاف حفافت از نوشتن بریدگی محافظ
gear guard جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
armguard قطعه چرمی محافظ دست کمانگیر
household troops هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
cases پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
case پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
radome پوشش محافظ روی رادار یاانتن
screen saver utility برنامه کمکی محافظ صفحه نمایش
slips محل توپگیر پشت محافظ میله
slipped محل توپگیر پشت محافظ میله
slip محل توپگیر پشت محافظ میله
channelling لوله محافظ حاوی کابل ها و سیم ها
shelling صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
conduits لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
conduit لوله یا کانال محافظ برای سیم ها کابل ها
surcharged wall دیوار محافظ که بار اضافه راحمل میکند
shell صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
shells صدف حلزون کاسه یا لاک محافظ جانور
gas mixture shielded metal arc welding جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
periodontics مبحث امراض لثه وبافتهای محافظ اطراف دندان
chimney-cricket [ساختار محافظ بالای بام برای دودکش کوره ای]
fence روکش محافظ [یا نرده] [بویژه در اره کمانه ای ] [مهندسی]
long spot موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
universal receiver گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
wracked سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
chest protector لایی کلفت محافظ سینه توپگیریا داور بیس بال
wracks سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
racked سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
racks سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
rack سیستم ای که حاوی تختههای مدار متحرک در یک فریم محافظ است
burladero دیوار چوبی محافظ هنگام تعقیب شدن گاوباز بوسیله گاو
snick توپی که با لبه چوب ضربه خورده و به عقب به سمت محافظ میله می رود
resisting ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resists ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisted ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resist ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
optical شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
totem poles تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
totem pole تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
racked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
rack فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
skidding تخته پل
skids تخته پل
skidded تخته پل
gobs تخته کف
skid تخته پل
gangplanks تخته پل
gangplank تخته پل
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com