English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (23 milliseconds)
English Persian
bookend تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
bookends تخته یاچیز دیگری که درانتهای ردیف کتب برای نگاهداری انهامی گذارند
Other Matches
weather board تخته سرازیری که دم دراطاق می گذارند
clipboard قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
clipboards قسمتی از حافظه کامپیوتر که به منظور ذخیره دادهای که از یک فایل یا برنامه دیگرمنتقل میشود کنار می گذارند تخته رسم
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
poor rate مالیات برای نگاهداری بی نوایان
letter نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
recode کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letters نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
jardiniere جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
expansion slots شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
double استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
compiler اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
Jaldar [نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
pop goes the weasel یکجور رقص روستایی که شیوه ان اینست که رقصنده از زیر دست انهامی گذرد
wall board تخته برای چوبکاری دیوار
end door درانتهای
draught board تخته شطرنجی برای بازی چکرز
to feel for another برای دیگری متاثرشدن
kickboard تخته شنای 07 سانتیمتری برای کمک به نواموز
pur autre vie برای مدت عمر دیگری
stringer قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
fulham طاس تخته نردی که برای تقلب ساخته شده
flag stones تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
tailboard تخته عقب گاری وکامیون برای تخلیه بار
stringers قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
DIL مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
farm out <idiom> شخص دیگری برای انجام کار
compurgator یادکننده سوگند برای تبرئه دیگری
eyebolt پیچی که درانتهای ان سوراخ وجوددارد
clipboards تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
gun تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
skim board تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
clipboard تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
laced valley [شیار ساخته شده از کاشی یا تخته سنگ برای عبور آب]
guns تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
cascade connection خروجی یکی ورودی برای دیگری است
pedestal میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestals میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
terraced houses خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
acrogamy جایگیری تخم درانتهای کیسهء جنینی
froe ابزاری شبیه گوه که برای شکاف تخته والوار بار میرود
decking تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
pit board تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
expansion تخته مدار چاپ شده متصل به سیستم برای افزایش کارایی آن
texture mapping 2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
to interpret [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
Primuses شخص یاچیز درجه اول
test cases شخص یاچیز مورد ازمایش
Primus شخص یاچیز درجه اول
test case شخص یاچیز مورد ازمایش
tippet قسمت کوتاه نخ نازک درانتهای نزدیک به قلاب
DB connector اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
card تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
cards تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
(in) care of someone <idiom> فرستادن چیزی برای کسی ازروی آدرس شخص دیگری
additives مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
cannibalizing پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
cannibalized پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
relocation کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
cannibalising پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalised پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
stiffening اهار یا چیز دیگری که برای سفت کردن چیزها بکارمیبرند
widows اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
widow اولین خط یک پاراگراف که درانتهای یک صفحه متن تنهاقرار دارد
deflector صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
personal assistant فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد
takedown مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
worded زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
word زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
clacks صدای بهم خوردن دوتخته یاچیز دیگر
clacking صدای بهم خوردن دوتخته یاچیز دیگر
clacked صدای بهم خوردن دوتخته یاچیز دیگر
clack صدای بهم خوردن دوتخته یاچیز دیگر
microcomputer تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
machined سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
piggyback اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
piggybacks اتصال در مدار مجتمع به صورت موازی . یک روی دیگری برای حفظ فضا
to jump-start someone's car کمک برای روشن کردن [خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
machines سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
multi board computer کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
connector در یک شبکه FDDI وسیلهای متصل کننده درانتهای فیبرنوری یا کابل مسی
populating 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populates 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
populate 1-حافظه یا انتخابهای مناسب برای کامپیوتر.2-تخته مدار چاپ شده که در سوکتهای خالی قط عاتی دارند
lee board تخته یا تخته هایی که به پهلوی کشتی ته پهن نصب میکنندکه دراب پائین رفته
stopboard تخته مستطیل پشت چاله پرش با نیزه تخته لبه دایره پرتاب وزنه
daughter board تخته جانبی که به تخته اصلی سیستم وصل میشود
boarded تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
board تخته جانبی که به تخته اصلی سیتم وصل میشود
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'. هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید.
licences اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licence اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
owelty سرانه نقدی که شریکی برای برابر شدن کالای تقسیم شده به دیگری میدهد
labels 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labelled 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
licenses اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
micros تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micro تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
row marker دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
wheel sucker دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
blue flag پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
workflow نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
blockbusters بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
blockbuster بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
intermediate مجموعه رکوردهایی که حاوی دادههای پردازش شده هستند که در زمان دیگری برای تکمیل کار استفاده می شوند
subrogate بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
island pullout مانور چرخاندن تخته موج برای ردکردن موج
to pass one's word for another از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
internment نگاهداری
maintenance نگاهداری
keep نگاهداری
subsistence نگاهداری
keeps نگاهداری
support نگاهداری
retention نگاهداری
redirected حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
printhead 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
retentiveness نیروی نگاهداری
term of maintenance دوره نگاهداری
holds چسبیدن نگاهداری
maintainable قابل نگاهداری
hold چسبیدن نگاهداری
irretentive ناتوان در نگاهداری
poise ثبات نگاهداری
to give support to نگاهداری کردن
term of maintenance مهلت نگاهداری
normal maintenance نگاهداری بهنجار
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
planking تخته پوشی تخته بندی
plywood تخته لایی تخته چند لا
notice board 1-تخته نصب شده در دیوار که نکات مهم روی آن قرار می گیرند. 2-نوعی تخته آگهی که پیام به کاربران نصب میشود
it is another name for نام دیگری است برای ......با....مترادف است
waltz three سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
panel نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
edge card یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
panels نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
bare board تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
gasholders محفظه نگاهداری گاز
gasholder محفظه نگاهداری گاز
retainers حکم نگاهداری و ضبط
baby-sat از بچه نگاهداری کردن
baby-sit از بچه نگاهداری کردن
retainer حکم نگاهداری و ضبط
baby-sits از بچه نگاهداری کردن
baby-sitting از بچه نگاهداری کردن
baby sit از بچه نگاهداری کردن
lardoon تکه چربی که لای گوشت گذارند
lardon تکه چربی که لای گوشت گذارند
search 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searchingly 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searches 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
searched 1-کلمه یا عبارتی که باید در متن پیدا شود.2-فایل یا داده دیگری برای انتخاب رکوردهای مختلف در پایگاه داده ها
fee tail تقسیم مالکیت اراضی بین مالک و دیگری به نحوی که نصف ان برای خود مالک ونیم دیگر به منتقل الیه
black wash نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
contiguous خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
beanie یکنوع عرقچین کوچک که محصلین برسر می گذارند
nurseries محل نگاهداری اطفال شیرخوار
vivarium جای نگاهداری جانوران زمینی
nursery محل نگاهداری اطفال شیرخوار
duplex دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplexes دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
hollerith code سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
black cap کلاهی که هنگام اجرای حکم اعدام برسرمحکوم گذارند
true bill اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
petasus یکجورکلاه کوتاه ولبه پهن که یونانیان برسرمی گذارند
olericulture سبزی فروشی فراوردن و نگاهداری سبزیجات
warren جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
warrens جای نگاهداری خرگوش وجانوران دیگر
sacristy محل نگاهداری فروف مقدسه کلیسا
ossuary فرف مخصوص نگاهداری استخوانهای مرده
bandbox جعبهء مقوایی مخصوص نگاهداری کلاه
biretta یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
grape shot گلولههای بهم چسبیده چون خوشه انگورکه یکباردرتوپ گذارند
sachets بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
respirators اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
respirator اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
inverted commas نام این دو نشان که در سوی عبارات نقل قول شده می گذارند
yule log کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
sachet بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
livery stable اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com