English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
unbated تخفیف داده نشده
Other Matches
gremlin خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
gremlins خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
gremlins خطای شرح داده نشده در یک سیستم
gremlin خطای شرح داده نشده در یک سیستم
undetected آنچه تشخیص داده نشده است
elimination بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
ex-directory تلفنی که شمارهی آن در کتابچهی تلفن داده نشده
uninitialized ارزش اغازی داده نشده مقدار اولیه نگرفته
factors در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
factor در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
available لیست حافظه اختصاص داده نشده و منابع در سیستم
protection اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
uncommitted logic array جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
sliver فتیله نخ [الیاف کشیده شده و موازی که هنوز تاب داده نشده اند.]
parity سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
raw 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
unjustified نواری که حاوی متن فرمت نشده است , و قابل چاپ نیست تا داده فرمت شود.
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
specificity نرخ ورودیهای نامرتبط , که از کل اعداد ورودیهای نامرتبط فایل یا پایگاه داده یا کتابخانه بازیابی نشده باشد
unredeemed جبران نشده سبک نشده
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
incomplete انجام نشده پر نشده
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tail داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
tails داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
alleviation تخفیف
discounting تخفیف
concession تخفیف
discounted تخفیف
damping تخفیف
commissions تخفیف
refraction تخفیف
rebate تخفیف
commissioning تخفیف
commission تخفیف
assuagement تخفیف
relaxation تخفیف
attenuation تخفیف
rebates تخفیف
allayment تخفیف
discount تخفیف
clemency تخفیف
volume discount تخفیف
reduction تخفیف
discounts تخفیف
slake تخفیف
slaked تخفیف
slakes تخفیف
mitigation تخفیف
reductions تخفیف
abatement تخفیف
commutation تخفیف مجازات
bate تخفیف دادن
commutation تخفیف جرم
allowances تخفیف مقرری
commutation ticket بلیط با تخفیف
commutative تخفیف دار
volume discont تخفیف خریدعمده
rebates تخفیف کاهش
volume discont تخفیف مقداری
rebate تخفیف کاهش
loyalty discount تخفیف وفاداری
commutability تخفیف پذیری
commmute تخفیف دادن
quantity discount تخفیف کلی
rate of discount نرخ تخفیف
discounted تخفیف دادن
abatable قابل تخفیف
scant تخفیف یافتن
relaxation of penultis تخفیف جرایم
remissive تخفیف دهنده
discounting تخفیف دادن
cuts تخفیف بریدگی
cut تخفیف بریدگی
trade discount تخفیف صنفی
discounts تخفیف دادن
remission گذشت تخفیف
quantity discount میزان تخفیف
quantity discount مقدار تخفیف
mitigable تخفیف دادنی
mitigation of punishment تخفیف مجازات
money off offer فروش با تخفیف
discount تخفیف دادن
cash discount تخفیف نقدی
allowance تخفیف مقرری
slashing تخفیف زیاد
bank discount تخفیف بانکی
progressive rebate تخفیف تصاعدی
alleviator تخفیف دهنده
quantity allowance تخفیف کلی
trade discount تخفیف تجاری
derogate تخفیف دادن
remits تخفیف دادن
remit تخفیف دادن
relieving تخفیف دادن
relieves تخفیف دادن
slash تخفیف زیاددادن
commute تخفیف دادن
commuted تخفیف دادن
commutes تخفیف دادن
remitted تخفیف دادن
remitting تخفیف دادن
extenuating تخفیف دهنده
discount rate میزان تخفیف
give a reduction تخفیف دادن
unmitigated تخفیف نیافته
discount rate نرخ تخفیف
discountable تخفیف بردار
extenuatory تخفیف امیز
extenuative تخفیف دهنده
extenuatextent تخفیف دادن
extenuate تخفیف دادن
immitigable تخفیف ناپذیر
commuting تخفیف دادن
relieve تخفیف دادن
abates تخفیف دادن
slashes تخفیف زیاددادن
incommutable تخفیف ناپذیر
slashed تخفیف زیاددادن
relaxing تخفیف یافتن
abating تخفیف دادن
incommutably یا تخفیف داد
relaxes تخفیف یافتن
relax تخفیف یافتن
abated تخفیف دادن
assuages تخفیف دادن
assuaging تخفیف دادن
abate تخفیف دادن
assuaged تخفیف دادن
assuage تخفیف دادن
incommutability تخفیف ناپذیری
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
he would not bade a biner یک دینارهم تخفیف نمیدهد
extenuate تخفیف دادن کاستن از
slaughter تخفیف زیاد دادن
slaughtered تخفیف زیاد دادن
berating تخفیف درجه دادن
discount of goods تخفیف روی کالا
slashes تخفیف زیاد دادن
slashed تخفیف زیاد دادن
quantity rebate تخفیف عمده فروشی
quantity discount تخفیف عمده فروشی
slasher تخفیف فاحش دهنده
slaughters تخفیف زیاد دادن
slash تخفیف زیاد دادن
freight rebate تخفیف هزینه حمل
loyalty rebate تخفیف مشتریان دائم
loyalty discount تخفیف مشتریان دائم
berate تخفیف درجه دادن
berated تخفیف درجه دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com