Dictiornary-Farsi | تخلیه الکترونها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
electron discharge	تخلیه الکترونها


Other Matches

cargo outturn message	پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation	تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
electron physics	فیزیک الکترونها
electronic emission	انتشار الکترونها
electron current	جریان الکترونها
electron current	سیلان الکترونها
electronic current	جریان الکترونها
electron vibrations	نوسان الکترونها
electron density	چگالی الکترونها
electron vibrations	ارتعاش الکترونها
electron velocity	سرعت الکترونها
electron theory	نظریه الکترونها
electron impact	تصادم الکترونها
electron impact	برخورد الکترونها
clearing	تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings	تخلیه محل تخلیه بیماران
thermionic	مربوط به تابش الکترونها ازاجسام داغ
randomly	حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
ammeter	دستگاه اندازه گیری شدت جریان الکترونها
random	حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
field emission	پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
chapman region	منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
aeromedical unit	یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
cargo outturn report	گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
evacuates	تخلیه
landing, storage, delivery	تخلیه
depletion	تخلیه
evacuated	تخلیه
unloading	تخلیه
evacuate	تخلیه
evacuating	تخلیه
emptying	تخلیه
unstuffing	تخلیه
exhausts	تخلیه
exhaust	تخلیه
disembarkation	تخلیه
evacuation	تخلیه
discharged	تخلیه
LSD	تخلیه
stripping	تخلیه
discharges	تخلیه
discharge	تخلیه
evacuant	تخلیه کننده
medical evacuation	تخلیه بهداری
dejecta	تخلیه مدفوع
neural discharge	تخلیه عصبی
depletion barrier	ناحیه تخلیه
electrostatic discharge	تخلیه الکتروستاتیکی
main discharge	تخلیه اصلی
depletion area	ناحیه تخلیه
exhaust chute	ناودان تخلیه
escape channel	مجرای تخلیه اب
depletion zone	ناحیه تخلیه
defecation	تخلیه شکم
medical evacuation	تخلیه پزشکی
glow discharge	تخلیه تابنده
non self maintained discharge	تخلیه وابسته
discharge valve	سوپاپ تخلیه
oscillating discharge	تخلیه مواج
chain of evacuation	سیستم تخلیه
glow discharge	تخلیه تابناک
flaming discharge	تخلیه مشتعل
ozone depletion	تخلیه اوزون
coefficient of discharge	ضریب تخلیه
cooling water discharge	تخلیه اب سرد
exhaust stroke	مرحله تخلیه
debarkation net	تور تخلیه
medical evacuation	تخلیه بیماران
medical recovery	تخلیه پزشکی
corona discharge	تخلیه کورونا
discharge opening	مجرای تخلیه
corona discharge	تخلیه الکتریکی
corollary discharge	تخلیه تبعی
point discharge	تخلیه نقطهای
depletion layer	ناحیه تخلیه
impulse discharge	تخلیه ضربهای
discharge pressure	فشار تخلیه
discharge recorder	تخلیه نگار
discharge resistance	مقاومت تخلیه
discharge spout	ناودانه ی تخلیه
discharge velocity	سرعت تخلیه
discharge voltage	ولتاژ تخلیه
electric discharge	تخلیه الکتریکی
education pipe	لوله تخلیه
discharger of a capacitor	تخلیه خازن
discharging berth	اسکله تخلیه
discharging wharf	اسکله تخلیه
disruptive discharge	تخلیه جرقهای
drain plug	پیچ تخلیه
high rate discharge	تخلیه شدید
discharge opening	راهگاه تخلیه
discahrge pipe	لوله تخلیه
drain cock	لوله تخلیه
discharge conveyor	نوار تخلیه
disembarkation	تخلیه کردن
lightning discharge current	جریان تخلیه
discharge chute	سرسره تخلیه
discharge cock	شیر تخلیه
discharge currect	جریان تخلیه
discharge end	سمت تخلیه
discharge end	محل تخلیه
discharge gate	دریچه تخلیه
discharge head	ارتفاع تخلیه
lightning discharge	تخلیه اتمسفری
discharge nozzle	فواره تخلیه
electrical discharge	تخلیه برقی
discharge of chips	تخلیه براده ها
internal discharge	تخلیه داخلی
disembarked	تخلیه کردن
disembark	تخلیه کردن
quitting	تخلیه خانه
quit	تخلیه خانه
disembarking	تخلیه کردن
disembarks	تخلیه کردن
evacuates	تخلیه کردن
evacuated	تخلیه کردن
evacuate	تخلیه کردن
to offload	تخلیه کردن
discharges	تخلیه الکتریکی
discharge	تخلیه بار
discharge	تخلیه الکتریکی
depopulation	تخلیه جمعیت
roll-on/roll-off	بارگیری- تخلیه
clearing out [of a place]	تخلیه [فضایی]
discharges	تخلیه بار
drains	تخلیه کردن
draining	تخلیه کردن
drained	تخلیه کردن
drain	تخلیه کردن
sluices	دریچه تخلیه
sluiced	دریچه تخلیه
sluice	دریچه تخلیه
undulatory discharge	تخلیه مواج
evacuating	تخلیه کردن
surging discharge	تخلیه نوشی
sluiceway	دهانه تخلیه
brush discharge	تخلیه جارویی
blow off	شیر تخلیه
catharsis	تخلیه هیجانی
residual discharge	تخلیه مانده
road clearance	تخلیه جاده
air evacuation	تخلیه هوایی
bank sluice	دریچه تخلیه
site clearance	تخلیه کارگاه
abreaction	تخلیه هیجانی
self maintained discharge	تخلیه ناوابسته
roll on/roll off	بارگیری- تخلیه
battlefield evacuation	تخلیه پزشکی
tipper	تخلیه کننده
relief well	چاه تخلیه
vacate	تخلیه کردن
vacated	تخلیه کردن
vacates	تخلیه کردن
vacating	تخلیه کردن
unload	تخلیه کردن
unloaded	تخلیه کردن
area evacuation	تخلیه منطقهای
unloads	تخلیه کردن
rotary discharger	تخلیه گر گردان
oil drain plug	توپی تخلیه روغن
road clearance	تخلیه کردن جاده
oil drain cock	شیر تخلیه روغن
sanitation	سیستم تخلیه فاضل اب
high frequency discharge	تخلیه فرکانس بالا
glow discharge lamp	لامپ تخلیه کنتاکتی
overdischarge of battery	تخلیه فرساینده باتری
gas exhauster	تخلیه کننده گاز
gas discharge relay	رله تخلیه گازی
gas filled tube	لامپ تخلیه گازی
gas discharge lamp	لامپ تخلیه گازی
gas discharge arrester	برقگیر تخلیه گازی
normal glow discharge	تخلیه تابناک متعارف
internal discharge	تخلیه جزیی داخلی
landing order	اجازه تخلیه بار
landing weight	وزن با هنگام تخلیه
tail escape	نهر تخلیه انتهائی
main gap	فاصله تخلیه اصلی
to discharge goods	کالا را تخلیه کردن
y valve	شیر تخلیه روغن
low pressure discharge	تخلیه ی فشار ضعیف
incandescent cathode discharge	تخلیه کاتد ملتهب
inbound cargo	کالای تخلیه نشده
unloading takes place in ...	بار در ... تخلیه می شود.
second townsend discharge	تخلیه دوم تاونزند
sediment escape	ساختمانهای تخلیه و شستشو
semi self maintained discharge	تخلیه نیم وابسته
silt ejector	تخلیه کننده رسوب
implusive discharge	تخلیه غیر متناوب
local action	تخلیه موضعی باتری
discharge	شلیک عصبی تخلیه
exhausts	تخلیه کردن خروج
evacuee	پرسنل تخلیه شده
evacuees	پرسنل تخلیه شده
discharge	اخراج تخلیه الکتریکی
abnormal glow discharge	تخلیه تابناک نامتعارف
aeromedical evacuation	تخلیه پزشکی هوایی
automatic tipper	تخلیه کننده خودکار
clearance capacity	فرفیت تخلیه بار
clearing station	پست تخلیه بیماران
corona discharge current	جریان تخلیه کورونا