English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (42 milliseconds)
English Persian
corona تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
coronas تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
Other Matches
toner محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
coronas سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
corona سیم نازکی که بخش پودری تونر در چاپگر لیزری رابار میکند با عبور از آن
toner که در چاگر لیزری استفاده میشود. تونر با بر الکتریکی روی کاغذ منتقل میشود و سپس با نوک آن به طور موقت روی کاغذ قرار می گیرد
Hewlett Packard چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
hp laserjet چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
Hewlett Packard LaserJet چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
laserjet چاپگر لیزری سافت Hewelett Packard که برای شرح صفحه از زبان PCL استفاده میکند
electronic 1-استفاده از بسته نشر رومیزی و چاپگر لیزری برای تولید کالای چاپ شده . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات نمایش داده شده مثل داده
laser printer چاپگر لیزری
laser printers چاپگر لیزری
postscript laser printer چاپگر لیزری پست اسکریپت
black writer چاپگری که در آن تونر به نقاط گرم شده توسط اشعه لیزر می چسبد برای اسکن کردن تصویر
whiter چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
white چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
whitest چاپگر لیزری که اشعه لیزر را در نقاطی که چاپ نشده اند متمرکز میکند.
laserwriter چاپگر لیزری سافت Apple که از زبان شرح صفحه PostScript استفاده میکند
IrDA روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
matrix الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
matrixes الگوی نقاط که یک حرف را روی صفحه نمایش یا matrix-dot یا چاپگر لیزری نشان میدهد
Hewlett Packard مجموعه دستورات استاندارد ساخت Hewlett Packard تا یک نرم افزار توابع چاپگر لیزری را کنترل کند
electric discharge تخلیه الکتریکی
discharge تخلیه الکتریکی
discharges تخلیه الکتریکی
corona discharge تخلیه الکتریکی
discharges اخراج تخلیه الکتریکی
discharge اخراج تخلیه الکتریکی
electric discharge lamp لامپ تخلیه الکتریکی
luminous discharge lamp لامپ تخلیه الکتریکی
total discharge تخلیه الکتریکی عمیق [در باتری]
gas-filled tube لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
discharge tube لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
flashover تخلیه الکتریکی غیر عادی صاعقه
deep discharge تخلیه الکتریکی عمیق [مهندسی برق یا الکترونیک]
publish 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
corona discharge تخلیه الکتریکی ناقص در نزدیکی الکترودهای یک میدان غیر یکنواخت
inks چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
ink چاپگر کامپیوتر که رشتهای از نقاط جوهری با بار الکتریکی را به کاغذ می فرستد
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
d.p.i. روش استاندارد برای شرح میزان resolation در چاپگرهای motrix-dot یا لیزری یا صفحه نمایش
spark printer چاپگر حرارتی که حروف را روی کاغذ حرارتی با جرقه الکتریکی تولید میکند
busier 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busying 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies 1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
rosettes اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
rosette اشکال و الگوهای استانداردی برای بکارگیر مکانیزم تبدیل تغییر حاصل از تنش به سیگنالهای الکتریکی برای تنشها درهمه جهات
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
write black printer چاپگری که تونر آن نقط های که توسط لیزر گرم شده است در هنگام اسکن کردن تصویر می چستد
tractor feed روش وارد کردن کاغذ در چاپگر که سوراخهای لبه کاغذ در دندانههای چاپگر قرار می گیرند تا کاغذ به جلو برود
devices PRN برای پورت چاپگر
device PRN برای پورت چاپگر
download 1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
check out time زمان لازم برای تخلیه محل
fibre optics لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
feeds روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
feed روش وارد کردن کاغذ به چاپگر. دندانه چرخ چاپگر به دندانه سوراخهای لبه کاغذ متصل میشود
fibre ribbon ریبون مخصوص ساخته شده برای چاپگر
tailboard تخته عقب گاری وکامیون برای تخلیه بار
toner تونر
forms دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
formed دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
stationery کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
labels چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی
labeling چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی
envelopes چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه
labelled چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی
label چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس ها روی برچسبهای متمادی
PRN نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
envelope چاپگر مخصوص برای چاپ آدرس روی پاکت نامه
acoustic فن صوتی که در بالای چاپگر برای کاهش صدا قرار دارد
aircraft battery منبع الکتریکی برای هواپیما
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
dotting روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر
dot روش استاندارد برای شرح تواناییهای resolution کاغذ چاپگر یا اسکنر
generator دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
generators دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
hydrostat الت الکتریکی برای یافتن یادیدن اب
cargo outturn message پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
prints حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
enhance سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhancing سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
ECP سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای پیشبرد کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhances سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
print حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
printed حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل
panatrope اسباب الکتریکی برای دراوردن صدای گرامافون از بلندگو
capacitance توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
evacuation تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
discharge indicator disc دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
xerographic printer چاپگر تصویربردار از عکس چاپگر تصویر بردار
solid چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
carriage control tape نواری که اطلاعات لازم برای کنترل تعویض سطر در یک چاپگر سطری روی ان پانچ شده است
overstriking توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان
solids چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel
landline خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
prints بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
printed بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
print بازوی متحرک در چاپگر wheel-daisy که حروف آهنی را روی ریبون چاپگر قرار میدهد ورودی کاغذ علامت می گذارد
pages نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
page نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
paged نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
inductor قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
three pin plug ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
electrographic architecture [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
wire matrix printer یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
terminator مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
head load control روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
laser چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
lasers چاپگر به renalntion بالا که از منبع لیزر برای چاپ با کیفیت بالای حروف با الگوی matrix-clat روی کاغذ استفاده میشود.
clearings تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing تخلیه محل تخلیه بیماران
electrostatic ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
recorders وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
recorder وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
softest نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softer نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
soft نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
fdm Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
continuity light وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد
PSU مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
drain تخلیه کردن
unload تخلیه کردن
evacuated تخلیه کردن
unloads تخلیه کردن
vacates تخلیه کردن
drained تخلیه کردن
to offload تخلیه کردن
unloaded تخلیه کردن
disembarked تخلیه کردن
disembark تخلیه کردن
evacuate تخلیه کردن
disembarkation تخلیه کردن
vacating تخلیه کردن
vacated تخلیه کردن
evacuating تخلیه کردن
vacate تخلیه کردن
disembarks تخلیه کردن
draining تخلیه کردن
disembarking تخلیه کردن
evacuates تخلیه کردن
drains تخلیه کردن
epos سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود
patch کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
to block and bleed [valve] مسدود کردن و تخلیه کردن [دریچه] [مهندسی]
defecated تخلیه کردن شکم
evacuating تخلیه مزاج کردن
road clearance تخلیه کردن جاده
exhausts تخلیه کردن خروج
evacuated تخلیه مزاج کردن
evacuate تخلیه مزاج کردن
diffusion تخلیه کردن بافشار
exhaust تخلیه کردن خروج
degasify تخلیه کردن گاز
defecating تخلیه کردن شکم
defecates تخلیه کردن شکم
to discharge goods کالا را تخلیه کردن
evacuates تخلیه مزاج کردن
defecate تخلیه کردن شکم
Energy Star استانداردی در صفحه نمایش کامپیوتر یا سایر وسایل الکتریکی برای اینکه بگوید محصول به خوبی طراحی شده است و الکتریسیته را هدر نمیدهد
diffusion کم کردن از قدرت تخلیه فشار
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
laser memory حافظه لیزری
laser font فونت لیزری
laser welding جوش لیزری
print فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
prints فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
printed فایل در صف چاپ که حاوی تمام حروف که کنترل چاپگر است که برای چاپ یک متن یا صفحه لازم است
debarkation تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
letter quality printer چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
holography ایجاد تصویر لیزری
optical laser disk دیسک لیزری نوری
laser guidance سیستم هدایت لیزری
laser disignator هدف یاب لیزری
clearance پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
feed مکانیزم وارد کردن کاغذ درون چاپگر
feeds مکانیزم وارد کردن کاغذ درون چاپگر
laser guidance هدایت لیزری بمب یا موشک
laser disignator تعیین کننده هدف لیزری
priming پر کردن یک پمپ یا لوله با اب به منظور تخلیه هوای داخل ان
indexing استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
matrix چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
electrifies الکتریکی کردن
electrifying الکتریکی کردن
electrified الکتریکی کردن
electrify الکتریکی کردن
electrise الکتریکی کردن
printhead 1-ردیف سوزن ها در چاپگر matrial-dot که حروف را به صورت مجموعهای از نقاط ایجاد میکند. 2-حالت فلزی یک حرف که برای چاپ حرف روی کاغذ در ریبون جوهری فشار داده شده است
galvano cautery داغ کردن الکتریکی
correspondence quality چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
electrosensitive printer چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com