Dictiornary-Farsi | تخلیه منطقهای | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
area evacuation	تخلیه منطقهای


Other Matches

sector scan	کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
regional forces	نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
cargo outturn message	پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation	تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
clearing	تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings	تخلیه محل تخلیه بیماران
zonular	منطقهای
territorial	منطقهای
zonary	منطقهای
regional	منطقهای
zonal	منطقهای
regionally	منطقهای
zone	دفاع منطقهای
regional projects	طرحهای منطقهای
circuit court	دادگاه منطقهای
zone purification	تصفیه منطقهای
zone defence	دفاع منطقهای
area confinement facility	بازداشتگاه منطقهای
carpet bombing	بمباران منطقهای
regional trade	تجارت منطقهای
regional development	توسعه منطقهای
regional center	مرکز منطقهای
zone refining	پالایش منطقهای
regional economy	اقتصاد منطقهای
zones	دفاع منطقهای
area interdiction	ممانعت منطقهای
area evacuation	اخراجات منطقهای
area signal center	مرکزمخابرات منطقهای
area defense	پدافند منطقهای
regional network	شبکه منطقهای
regional gap	شکاف منطقهای
area study	بررسی منطقهای
area bombing	بمباران منطقهای
area target	هدف منطقهای
area target	اماج منطقهای
territorial	محلی منطقهای
area fire	اتش منطقهای
area monitoring	مراقبت منطقهای
regionalist	منطقهای ناحیه گرای
regional planning	برنامه ریزی منطقهای
regionalistic	منطقهای ناحیه گرای
demolition belt	کمربند تخریب منطقهای
convalescent center	بیمارستان ثابت منطقهای
area control center	مرکز کنترل منطقهای
zonal tournament	تورنمنت منطقهای شطرنج
area sampling	نمونه گیری منطقهای
redeploys	از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
deprossion	منطقهای با فشار بارومتری نسبتا کم
redeploying	از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
redeploy	از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
plastic zone	منطقهای که در ان خاکها زیر و رو میشوند
redeployed	از منطقهای به منطقه دیگراعزام داشتن
extended defense	پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
free zone	منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
cyclones	منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
cyclone	منطقهای با فشار بارومتری کم و گردبادهای منحصر به فرد
effective beaten zone	منطقهای که 28 درصد گلوله ها دران فرود می اید
equisignal zone	منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
watersheds	منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watershed	منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
aeromedical unit	یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
carpet bombing	توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
intermediate area	منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
cargo outturn report	گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
third area conflict	جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
zone time	وقت یا ساعت منطقهای سیستم ساعت 42 ساعتی جهانی
area search	کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
exhausts	تخلیه
exhaust	تخلیه
LSD	تخلیه
unloading	تخلیه
landing, storage, delivery	تخلیه
discharge	تخلیه
discharges	تخلیه
emptying	تخلیه
unstuffing	تخلیه
discharged	تخلیه
disembarkation	تخلیه
depletion	تخلیه
evacuating	تخلیه
evacuates	تخلیه
evacuation	تخلیه
evacuated	تخلیه
evacuate	تخلیه
stripping	تخلیه
electrical discharge	تخلیه برقی
escape channel	مجرای تخلیه اب
disruptive discharge	تخلیه جرقهای
discharge velocity	سرعت تخلیه
drain plug	پیچ تخلیه
education pipe	لوله تخلیه
disembarkation	تخلیه کردن
electric discharge	تخلیه الکتریکی
electrostatic discharge	تخلیه الکتروستاتیکی
electron discharge	تخلیه الکترونها
discahrge pipe	لوله تخلیه
drain cock	لوله تخلیه
discharge cock	شیر تخلیه
discharge pressure	فشار تخلیه
discharge opening	مجرای تخلیه
discharge opening	راهگاه تخلیه
discharge chute	سرسره تخلیه
discharge currect	جریان تخلیه
discharge gate	دریچه تخلیه
discharge end	سمت تخلیه
discharge end	محل تخلیه
discharge nozzle	فواره تخلیه
discharge recorder	تخلیه نگار
discharge resistance	مقاومت تخلیه
discharge conveyor	نوار تخلیه
discharging wharf	اسکله تخلیه
discharging berth	اسکله تخلیه
discharger of a capacitor	تخلیه خازن
discharge of chips	تخلیه براده ها
clearing out [of a place]	تخلیه [فضایی]
discharge voltage	ولتاژ تخلیه
discharge valve	سوپاپ تخلیه
discharge spout	ناودانه ی تخلیه
quitting	تخلیه خانه
relief well	چاه تخلیه
non self maintained discharge	تخلیه وابسته
neural discharge	تخلیه عصبی
sluiceway	دهانه تخلیه
medical recovery	تخلیه پزشکی
medical evacuation	تخلیه بیماران
medical evacuation	تخلیه پزشکی
oscillating discharge	تخلیه مواج
undulatory discharge	تخلیه مواج
ozone depletion	تخلیه اوزون
residual discharge	تخلیه مانده
road clearance	تخلیه جاده
roll on/roll off	بارگیری- تخلیه
rotary discharger	تخلیه گر گردان
self maintained discharge	تخلیه ناوابسته
site clearance	تخلیه کارگاه
point discharge	تخلیه نقطهای
surging discharge	تخلیه نوشی
tipper	تخلیه کننده
medical evacuation	تخلیه بهداری
main discharge	تخلیه اصلی
exhaust chute	ناودان تخلیه
evacuant	تخلیه کننده
to offload	تخلیه کردن
exhaust stroke	مرحله تخلیه
flaming discharge	تخلیه مشتعل
lightning discharge current	جریان تخلیه
lightning discharge	تخلیه اتمسفری
internal discharge	تخلیه داخلی
impulse discharge	تخلیه ضربهای
high rate discharge	تخلیه شدید
glow discharge	تخلیه تابنده
glow discharge	تخلیه تابناک
depletion layer	ناحیه تخلیه
brush discharge	تخلیه جارویی
unload	تخلیه کردن
vacating	تخلیه کردن
vacates	تخلیه کردن
vacated	تخلیه کردن
vacate	تخلیه کردن
evacuating	تخلیه کردن
unloaded	تخلیه کردن
blow off	شیر تخلیه
battlefield evacuation	تخلیه پزشکی
bank sluice	دریچه تخلیه
abreaction	تخلیه هیجانی
catharsis	تخلیه هیجانی
disembark	تخلیه کردن
unloads	تخلیه کردن
evacuates	تخلیه کردن
sluices	دریچه تخلیه
sluiced	دریچه تخلیه
sluice	دریچه تخلیه
discharges	تخلیه بار
discharges	تخلیه الکتریکی
discharge	تخلیه بار
discharge	تخلیه الکتریکی
depopulation	تخلیه جمعیت
drain	تخلیه کردن
drained	تخلیه کردن
draining	تخلیه کردن
evacuated	تخلیه کردن
evacuate	تخلیه کردن
disembarks	تخلیه کردن
disembarking	تخلیه کردن
disembarked	تخلیه کردن
quit	تخلیه خانه
drains	تخلیه کردن
roll-on/roll-off	بارگیری- تخلیه
corona discharge	تخلیه کورونا
corollary discharge	تخلیه تبعی
depletion barrier	ناحیه تخلیه
cooling water discharge	تخلیه اب سرد
defecation	تخلیه شکم
chain of evacuation	سیستم تخلیه
coefficient of discharge	ضریب تخلیه
discharge head	ارتفاع تخلیه
debarkation net	تور تخلیه
corona discharge	تخلیه الکتریکی
depletion zone	ناحیه تخلیه
air evacuation	تخلیه هوایی