Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
local action
تخلیه موضعی باتری
Other Matches
overdischarge of battery
تخلیه فرساینده باتری
total discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[در باتری]
NiCad
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine
موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable
[jumper cable]
کابل باتری به باتری
[اتومبیل رانی ]
cargo outturn message
پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation
تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
NiMH
نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
clearing
تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings
تخلیه محل تخلیه بیماران
topical
موضعی
local
موضعی
local
<adj.>
موضعی
regional
<adj.>
موضعی
focal
موضعی
locals
موضعی
local paraysis
فلج موضعی
local velocity
سرعت موضعی
local oscillator
اوسیلاتور موضعی
spot checks
مقابله موضعی
localization
موضعی کردن
local anasthesia
بیهوشی موضعی
ischmia
کم خونی موضعی
local
مکانی موضعی
concentrated or single load
بار موضعی
spasms
تشنج موضعی
spasm
تشنج موضعی
ischaemia
کم خونی موضعی
ischemia
کم خونی موضعی
spot checks
بررسی موضعی
spot check
بررسی موضعی
spot check
مقابله موضعی
locals
مکانی موضعی
position correction
تصحیحات موضعی
position defense
دفاع موضعی
position warfare
نبرد موضعی
locally
بطور موضعی
gripe
تشنج موضعی
spot lamp
لامپ موضعی
position warfare
جنگ موضعی
local deformation
تغییر شکل موضعی
transient ischemia
کم خونی موضعی موقت
focal seizure
حمله صرعی موضعی
depression
فرو رفتگی موضعی
depressions
فرو رفتگی موضعی
to anaesthetize locally
سر کردن بیهوشی موضعی زدن
osteomyelitis
التهاب موضعی و مخرب استخوان
localizing
محلی کردن موضعی ساختن
localizes
محلی کردن موضعی ساختن
localize
محلی کردن موضعی ساختن
novocain
ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
localising
محلی کردن موضعی ساختن
localises
محلی کردن موضعی ساختن
asymmetric local deformation
تغییر شکل موضعی بی تقارن
vorticity
میزان برداری دوران موضعی سیال
napping
نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
napped
نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
nap
نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
naps
نیمرخ محلی یا موضعی سطح زمین
nips
فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nipped
فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
nip
فشار موضعی بین دو جزء یاقطعه مجاور
aeromedical unit
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
waisting
کاهش موضعی قطر ناشی ازجریان برگشت ناپذیر حاصل از تنش در نقطه شکست
benzocaine
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
cargo outturn report
گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
nibbler
ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
batteries
باتری
c battey
باتری سی
battery water
اب باتری
battery copper
مس باتری
battery
باتری
battery charging rectifier
باتری پر کن
h.t. battery
باتری ب
filament battery
باتری ا
b battery
باتری ب
h.b. battery
باتری ا
chargers
باتری پر کن
storage cell
باتری
heater battery
باتری ا
charger
باتری پر کن
battery charger
باتری پر کن
vortex line
خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
battery charging plug
دو شاخه باتری پر کن
storage cell
پیل باتری
storage battery
باتری بارشدنی
battery charging rheostat
رئوستای باتری پر کن
storage battery
باتری انبارهای
battery charging cable
کابل باتری پر کن
batterty cover
سرپوش باتری
battery discharger
باتری خالی کن
battery current
برق باتری
battery cradle
کلاف باتری
secondary battery
پیل باتری
secondary battery
باتری بارشدنی
stand by battery
باتری یدکی
standby battery
باتری اضطراری
starting battery
باتری استارت
lighting battery
باتری روشنایی
secondary cell
پیل باتری
alkaline battery
باتری قلیایی
automobile battery
باتری اتومبیل
battery filler
سرنگ باتری
battery cell
پیل باتری
voltaic battery
باتری ولتایی
b. eliminator
جانشین باتری ب
battery acid
اسید باتری
battery ammeter
امپرسنج باتری
battery box
جعبه باتری
battery capacity
فرفیت باتری
battery carbon
زغال باتری
battery carrier
شاسی باتری
battery case
جعبه باتری
air cell a battery
باتری رادیو
discharger for battery
باتری خالی کن
battery electrode
الکترود باتری
battery terminal
قطب باتری
battery turntable
میز باتری
battery vise
گیره باتری
battery voltage
ولتاژ باتری
pillar post of battery
ستون باتری
burning rack
قاب باتری
nickel iron battery
باتری ادیسن
impurities in battery
ناخالصیهای باتری
cell cover
درپوش باتری
ignition battery
باتری استارت
gelatine battery
باتری ژلاتینی
dry battery
باتری خشک
dry storage battery
باتری ژلاتینی
edison
باتری ادیسن
floating battery
باتری ذخیره
grid of a battery
شبکه باتری
gelatine battery
باتری خشک
battery solution
محلول باتری
battery receiver
رادیو باتری
battery polarization
قطبش باتری
battery electrolyte
الکترولیت باتری
solution of battery
الکترولیت باتری
plante cell
باتری پلانته
battery syringe
سرنگ باتری
battery hold down
میانگیردار باتری
hold down for batteryseparator
میانگیردار باتری
battery insulator
عایق باتری
battery insulator
میانگیر باتری
battery isolator
لایی باتری
isolator for battery plate
لایی باتری
battery jar
فرف باتری
battery liquid
مایع باتری
battery liquid
الکترولیت باتری
battery mounting
پایه باتری
battery oven
کوره باتری
battery paint
رنگ باتری
battery plate
صفحه باتری
gravity battery
باتری وزنی
rechargeable battery
باتری بارشدنی
acummulator battery
باتری بارشدنی
sediment
درد باتری
sediments
درد باتری
polarization
پلاریزاسیون باتری
universal receiver
رادیو برق و باتری
battery still
دیگ تقطیر باتری
lead acid battery
باتری سرب- اسید
reversed battery plate
صفحه باتری معکوس
discharge
خالی کردن باتری
separator
میان گیر باتری
battery steamer
کوره باتری بخاری
battery resistance
مقدار مقاومت باتری
porosity of battery plate
تخلخل صفحه باتری
backs
که یک باتری پشتیبان دارد
plunge battery
باتری با الکترد شناور
plate puller
انبر صفحه باتری
battery hydrometer
چگالی سنج باتری
plate press
پرس صفحه باتری
carbon battery plate
صفحه باتری کربنی
cell tester
ولت سنج باتری
dry storage battery
باتری انبارهای خشک
train lighting battery
باتری روشنایی ترن
thin plate battery
باتری صفحه نازک
faure plate
صفحه باتری خمیری
pasted plate
صفحه باتری خمیری
twenty four hour charge rate
امپر مجاز باتری
group of battery plates
دسته صفحات باتری
cutout relay
رله باتری پرکن
hardened battery plate
صفحه باتری سخت
heater battery
باتری گرم کننده
shedding of battery plate
ریزش صفحه باتری
idle voltage of battery
ولتاژ هرز باتری
closed circuit battery
باتری با مدار بسته
cementation
سیمانی شدن باتری
back
که یک باتری پشتیبان دارد
cell connector
رابط پیل باتری
to charge the battery
باتری را بار کردن
nickel iron battery
باتری نیکل-اهن
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
plante battery plate
صفحه باتری پلانته
battery connector
رابط پیل باتری
area of battery plate
سطح صفحه باتری
ampere hour efficiency of storage batter
بازده باتری انبارهای
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
overfilling of battery
سرشار کردن باتری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com