Dictiornary-Farsi | تخلیه کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 244 (44 milliseconds)

English	Persian
drain	تخلیه کردن
drained	تخلیه کردن
draining	تخلیه کردن
drains	تخلیه کردن
disembark	تخلیه کردن
disembarked	تخلیه کردن
disembarking	تخلیه کردن
disembarks	تخلیه کردن
evacuate	تخلیه کردن
evacuated	تخلیه کردن
evacuates	تخلیه کردن
evacuating	تخلیه کردن
vacate	تخلیه کردن
vacated	تخلیه کردن
vacates	تخلیه کردن
vacating	تخلیه کردن
unload	تخلیه کردن
unloaded	تخلیه کردن
unloads	تخلیه کردن
disembarkation	تخلیه کردن
to offload	تخلیه کردن


Search result with all words

diffusion	تخلیه کردن بافشار
diffusion	کم کردن از قدرت تخلیه فشار
clearance	پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
corona	تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
coronas	تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
defecate	تخلیه کردن شکم
defecated	تخلیه کردن شکم
defecates	تخلیه کردن شکم
defecating	تخلیه کردن شکم
priming	پر کردن یک پمپ یا لوله با اب به منظور تخلیه هوای داخل ان
evacuate	تخلیه مزاج کردن
evacuated	تخلیه مزاج کردن
evacuates	تخلیه مزاج کردن
evacuating	تخلیه مزاج کردن
exhaust	تخلیه کردن خروج
exhausts	تخلیه کردن خروج
beach gear	وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
debarkation	تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
degasify	تخلیه کردن گاز
honey combing	روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
road clearance	تخلیه کردن جاده
to discharge goods	کالا را تخلیه کردن
to block and bleed [valve]	مسدود کردن و تخلیه کردن [دریچه] [مهندسی]
Other Matches

cargo outturn message	پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation	تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
clearing	تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings	تخلیه محل تخلیه بیماران
aeromedical unit	یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
cargo outturn report	گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
unloading	تخلیه
discharge	تخلیه
stripping	تخلیه
exhaust	تخلیه
exhausts	تخلیه
disembarkation	تخلیه
unstuffing	تخلیه
depletion	تخلیه
LSD	تخلیه
discharges	تخلیه
evacuates	تخلیه
evacuated	تخلیه
evacuate	تخلیه
emptying	تخلیه
discharged	تخلیه
evacuating	تخلیه
landing, storage, delivery	تخلیه
evacuation	تخلیه
discharge pressure	فشار تخلیه
discharge recorder	تخلیه نگار
discharge gate	دریچه تخلیه
discharge resistance	مقاومت تخلیه
discharge spout	ناودانه ی تخلیه
rotary discharger	تخلیه گر گردان
discharge opening	مجرای تخلیه
discharge opening	راهگاه تخلیه
roll on/roll off	بارگیری- تخلیه
discharge nozzle	فواره تخلیه
chain of evacuation	سیستم تخلیه
discharge head	ارتفاع تخلیه
discharge of chips	تخلیه براده ها
discharge valve	سوپاپ تخلیه
brush discharge	تخلیه جارویی
blow off	شیر تخلیه
neural discharge	تخلیه عصبی
disruptive discharge	تخلیه جرقهای
bank sluice	دریچه تخلیه
battlefield evacuation	تخلیه پزشکی
tipper	تخلیه کننده
internal discharge	تخلیه داخلی
non self maintained discharge	تخلیه وابسته
catharsis	تخلیه هیجانی
discharger of a capacitor	تخلیه خازن
discharge velocity	سرعت تخلیه
discharge voltage	ولتاژ تخلیه
discharging berth	اسکله تخلیه
discharging wharf	اسکله تخلیه
self maintained discharge	تخلیه ناوابسته
discharge end	سمت تخلیه
discharge currect	جریان تخلیه
depletion layer	ناحیه تخلیه
depletion zone	ناحیه تخلیه
depletion barrier	ناحیه تخلیه
depletion area	ناحیه تخلیه
cooling water discharge	تخلیه اب سرد
corollary discharge	تخلیه تبعی
corona discharge	تخلیه الکتریکی
corona discharge	تخلیه کورونا
dejecta	تخلیه مدفوع
clearing out [of a place]	تخلیه [فضایی]
discharges	تخلیه بار
discharge	تخلیه الکتریکی
discharge	تخلیه بار
defecation	تخلیه شکم
discharges	تخلیه الکتریکی
point discharge	تخلیه نقطهای
coefficient of discharge	ضریب تخلیه
discharge conveyor	نوار تخلیه
glow discharge	تخلیه تابناک
discharge cock	شیر تخلیه
road clearance	تخلیه جاده
oscillating discharge	تخلیه مواج
discharge chute	سرسره تخلیه
undulatory discharge	تخلیه مواج
residual discharge	تخلیه مانده
impulse discharge	تخلیه ضربهای
drain cock	لوله تخلیه
discahrge pipe	لوله تخلیه
glow discharge	تخلیه تابنده
ozone depletion	تخلیه اوزون
relief well	چاه تخلیه
discharge end	محل تخلیه
high rate discharge	تخلیه شدید
debarkation net	تور تخلیه
medical recovery	تخلیه پزشکی
quitting	تخلیه خانه
sluiceway	دهانه تخلیه
quit	تخلیه خانه
flaming discharge	تخلیه مشتعل
sluices	دریچه تخلیه
lightning discharge	تخلیه اتمسفری
lightning discharge current	جریان تخلیه
electric discharge	تخلیه الکتریکی
education pipe	لوله تخلیه
surging discharge	تخلیه نوشی
air evacuation	تخلیه هوایی
medical evacuation	تخلیه بیماران
electrostatic discharge	تخلیه الکتروستاتیکی
medical evacuation	تخلیه بهداری
electrical discharge	تخلیه برقی
sluice	دریچه تخلیه
medical evacuation	تخلیه پزشکی
sluiced	دریچه تخلیه
main discharge	تخلیه اصلی
depopulation	تخلیه جمعیت
escape channel	مجرای تخلیه اب
roll-on/roll-off	بارگیری- تخلیه
area evacuation	تخلیه منطقهای
drain plug	پیچ تخلیه
exhaust chute	ناودان تخلیه
electron discharge	تخلیه الکترونها
abreaction	تخلیه هیجانی
site clearance	تخلیه کارگاه
evacuant	تخلیه کننده
exhaust stroke	مرحله تخلیه
high frequency discharge	تخلیه فرکانس بالا
exhaust system	سیستم تخلیه دود
local action	تخلیه موضعی باتری
unloading takes place in ...	بار در ... تخلیه می شود.
aeromedical evacuation	تخلیه پزشکی هوایی
extinction voltage	ولتاژ قطع تخلیه
discharge	شلیک عصبی تخلیه
inbound cargo	کالای تخلیه نشده
landing weight	وزن با هنگام تخلیه
discharge	اخراج تخلیه الکتریکی
oil drain plug	توپی تخلیه روغن
electric discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
evacuee	پرسنل تخلیه شده
discharges	شلیک عصبی تخلیه
abnormal glow discharge	تخلیه تابناک نامتعارف
discharge capacity	فرفیت تخلیه بارانداز
glow discharge lamp	لامپ تخلیه کنتاکتی
sanitation	سیستم تخلیه فاضل اب
clearance capacity	فرفیت تخلیه بار
corona discharge current	جریان تخلیه کورونا
main gap	فاصله تخلیه اصلی
clearing station	ایستگاه تخلیه بیماران
clearing station	پست تخلیه بیماران
low pressure discharge	تخلیه ی فشار ضعیف
evacuees	پرسنل تخلیه شده
first townsend discharge	تخلیه اول تاونزند
discharge capacity	فرفیت تخلیه بار
implusive discharge	تخلیه غیر متناوب
overdischarge of battery	تخلیه فرساینده باتری
tail escape	نهر تخلیه انتهائی
stevedores	متصدی بارگیری و تخلیه
discharges	اخراج تخلیه الکتریکی
stevedore	متصدی بارگیری و تخلیه
evacuation policy	روش تخلیه پزشکی
incandescent cathode discharge	تخلیه کاتد ملتهب
y valve	شیر تخلیه روغن
gas filled tube	لامپ تخلیه گازی
internal discharge	تخلیه جزیی داخلی
eduction pipe	لوله تخلیه یاکشش
dust exhaust	تخلیه گرد و خاک
second townsend discharge	تخلیه دوم تاونزند
dust removal	تخلیه گرد و خاک
semi self maintained discharge	تخلیه نیم وابسته
furnace discharged end	انتهای تخلیه کوره
sediment escape	ساختمانهای تخلیه و شستشو
gas discharge lamp	لامپ تخلیه گازی
silt ejector	تخلیه کننده رسوب
gas discharge arrester	برقگیر تخلیه گازی
automatic tipper	تخلیه کننده خودکار
gas exhauster	تخلیه کننده گاز
luminous discharge lamp	لامپ تخلیه الکتریکی
gas discharge relay	رله تخلیه گازی
normal glow discharge	تخلیه تابناک متعارف
oil drain cock	شیر تخلیه روغن
landing order	اجازه تخلیه بار
recovery procedures	روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
debarkation net	پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
withdrawal	تخلیه مواضع ازراه هوا
despatch money	جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
demurrage	خسارت تاخیر تخلیه کشتی
radojet	وسیله تخلیه هوا بافشار
evacuee	بیماران تخلیه شده پزشکی
discharge tube	لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
total discharge	تخلیه الکتریکی عمیق [در باتری]
free in and out	بدون هزینه تخلیه و بارگیری
battlefield evacuation	تخلیه پرسنل اسیب دیده
strip	تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
evacuation ship	ناو کنترل تخلیه پزشکی
gas-filled tube	لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
evacuees	بیماران تخلیه شده پزشکی
air landed supply	اماد تخلیه شده با هواپیما
air evacuation	تخلیه مواضع از راه هوا
wash out valve	شیر تخلیه رسوبات در مخزن
accessorial services	خدمات بارگیری و تخلیه بار
withdrawals	تخلیه مواضع ازراه هوا
after bay	[مجرائی که آب را از نیروگاه تخلیه میکند.]
clearance capacity	فرفیت تخلیه بار اسکله
bulk production	تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
lift-off	تخلیه کشتی توسط جرثقیل