Dictiornary-Farsi | تخمدان برداری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
ovariectomy	تخمدان برداری


Other Matches

xerographic	عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerography	عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencils	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled	الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph	ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
matrix or matrices	تخمدان
ovary	تخمدان
acapsular	بی تخمدان
fruiting body	تخمدان
ovaries	تخمدان
drill box	تخمدان
ovarium	تخمدان
ovisac	تخمدان
spays	بی تخمدان کردن
apple core	تخمدان سیب
matrices	شکم تخمدان
ovarian	مربوط به تخمدان
pod	تخمدان نیام
spayed	بی تخمدان کردن
spay	بی تخمدان کردن
pods	تخمدان نیام
gymnogynous	برهنه تخمدان
ovarial	مربوط به تخمدان
ovariotomy	تخمدان شکافی
ovaritis	التهاب تخمدان
hypogynous	واقع در زیر تخمدان
monostylous	دارای یک ساقه تخمدان
ootheca	تخمدان سوسک هاگذان
inferior ovary	تخمدان پایین افتاده
encyst	در کیسه یا تخمدان قرار دادن
epigynous	واقع بروی تخمدان برمادگی
loculus	سلول یا حفره تخمدان مرکب
lodicule	یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
legumen	حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
geodesy	نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum	سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
trig list	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
acinaseous	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
geld	بی تخمدان کردن محروم کردن
survey station	ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control	نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
vectors	برداری
vector	برداری
decerebration	مخ برداری
embodiment	در برداری
subordination	فرمان برداری
machining	براده برداری
surveyor's level	ترازنقشه برداری
footsteps	گام برداری
footstep	گام برداری
metal cutting work	براده برداری
fraudulence	کلاه برداری
marching	قدم برداری
topography	نقشه برداری
surveyed	نقشه برداری
exploitation	بهره برداری
marches	قدم برداری
treads	گام برداری
treading	گام برداری
tread	گام برداری
vector pair	زوج برداری
vector power	توان برداری
vector processor	پردازنده برداری
vector product	حاصلضرب برداری
vector quantities	اندازههای برداری
vector quantity	کمیت برداری
vector field	میدان برداری
vector display	نمایش برداری
utilization	بهره برداری
topectomy	تکه برداری
surveys	نقشه برداری
marched	قدم برداری
vector analysis	تحلیل برداری
vector diagram	نمودار برداری
extirpation	اندام برداری
denervation	عصب برداری
decerebellation	مخچه برداری
deafferentation	اوران برداری
copied	کپی برداری
i know him by his step	از گام برداری
ingathering	خرمن برداری
hemispherectomy	نیمکره برداری
copies	نسخه برداری
gaud	کلاه برداری
copy	کپی برداری
enervation	عصب برداری
copying	نسخه برداری
copy	نسخه برداری
copies	کپی برداری
gyrectomy	شکنج برداری
insurability	بیمه برداری
land surveying	نقشه برداری
copying	کپی برداری
frauds	کلاه برداری
fraud	کلاه برداری
gains	بهره برداری
gained	بهره برداری
photogeny	عکس برداری
arrow diagram	نمودار برداری
removal of chips	براده برداری
samplery	نمونه برداری
survey	نقشه برداری
copied	نسخه برداری
lobectomy	قطعه برداری
cannibalization	قطعه برداری
mapping	نقشه برداری
biopsy	بافت برداری
metal cutting	براده برداری
resultant	جمع برداری
listing	سیاهه برداری
exploitation [utilization]	بهره برداری
listings	سیاهه برداری
usage	بهره برداری
using	بهره برداری
utilisation [British]	بهره برداری
operation	بهره برداری
decoding	رمز برداری
duplication	نسخه برداری
stripping	قالب برداری
surveying	نقشه برداری
gain	بهره برداری
duplicating	نسخه برداری
march	قدم برداری
sampling	نمونه برداری
swindle	کلاه برداری
swindled	کلاه برداری
rip-offs	کلاه برداری
swindles	کلاه برداری
weight lifting	وزنه برداری
vectorical angle	زاویه برداری
vectored interrupt	وقفه برداری
duplicate	نسخه برداری
duplicated	نسخه برداری
duplicates	نسخه برداری
rip-off	کلاه برداری
utilisations	بهره برداری ها
utilizations	بهره برداری ها
usages	بهره برداری ها
replicable <adj.>	قابل کپی برداری
maximum value	مقدار بهره برداری
gross f.	کلاه برداری بزرگ
metal cutting element	عنصر براده برداری
mapping	نقشه برداری کردن
i know you by your walk	من شما را از گام برداری
leveling staff	ژالون نقشه برداری
flying levels	خط تراز نقشه برداری
ground survey	نقشه برداری زمینی
linear space	فضای برداری [ریاضی]
directed area product	ضرب برداری [ریاضی]
field survey	نقشه برداری زمینی
incline bench	تخته وزنه برداری
machinable	قابل براده برداری
machining method	روش براده برداری
machining requirments	شرایط براده برداری
vector product	ضرب برداری [ریاضی]
machinability	قابلیت براده برداری
machining time	زمان براده برداری
metal cutting machine	دستگاه براده برداری
metal removing capacity	قدرت براده برداری
vector potential of a solenoidal vector	پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
surveying polygon	شبکه نقشه برداری
surveying instrument	الات نقشه برداری
cross product	ضرب برداری [ریاضی]
surveyor's staff	ژالون نقشه برداری
tacheometer	دوربین نقشه برداری
vector graphics	نگاره سازی برداری
weight program	تمرین وزنه برداری
topographical surveying	نقشه برداری ارتفاعی
with intent to defraud	بقصد کلاه برداری
vector space	فضای برداری [ریاضی]
vector calculus	حساب برداری [ریاضی]
vector analysis [vector calculus]	حساب برداری [ریاضی]
to pace off	باگام برداری شمردن
surveying insatrument	اسباب نقشه برداری
scalar quantity	کمیت غیر برداری
sand pit	گود ماسه برداری
sampling rate	نرخ نمونه برداری
safing	چاشنی برداری کردن
ready for use	اماده بهره برداری
quick march	گام برداری تند
polling list	سیاهه نمونه برداری
dump	انباشت نسخه برداری
operating cost	هزینه بهره برداری
selective listing	سیاهه برداری گزیده
skiagraphy	عکس برداری ازسایه
surveying error	خطای نقشه برداری
surveyers notebook	دفتر نقشه برداری
survey land	نقشه برداری زمین
survey control	کنترل نقشه برداری
stock talking	سیاهه برداری از موجودی
stencil plate	الگوی نقشه برداری
split spoon	قاشق نمونه برداری
source listing	لیست برداری منبع
operating budget	بودجه بهره برداری