Dictiornary-Farsi | تخمین زدن ارزیابی کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 208 (41 milliseconds)

English	Persian
estimate	تخمین زدن ارزیابی کردن
estimated	تخمین زدن ارزیابی کردن
estimates	تخمین زدن ارزیابی کردن
estimating	تخمین زدن ارزیابی کردن


Search result with all words

overrate	بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrated	بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrates	بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
overrating	بیش از ارزش واقعی ارزیابی کردن زیاد تخمین زدن
Other Matches

estimate	ارزیابی تخمین
estimating	ارزیابی تخمین
estimates	ارزیابی تخمین
estimated	ارزیابی تخمین
estimably	بطوریکه بتوان تخمین تخمین زد
range finding	تخمین مسافت کردن
range spotting	تخمین مسافت کردن
appraise	تقویم کردن تخمین زدن
appraised	تقویم کردن تخمین زدن
appraising	تقویم کردن تخمین زدن
compute	حساب کردن تخمین زدن
appraises	تقویم کردن تخمین زدن
computed	حساب کردن تخمین زدن
computes	حساب کردن تخمین زدن
appraise	ارزیابی کردن
appraises	ارزیابی کردن
make an evaluation	ارزیابی کردن
appraised	ارزیابی کردن
inspect	ارزیابی کردن
assess	ارزیابی کردن
surveys	ارزیابی کردن
evaluate	ارزیابی کردن
scrutinize	ارزیابی کردن
look into	ارزیابی کردن
investigate	ارزیابی کردن
explore	ارزیابی کردن
bolt [examine]	ارزیابی کردن
check	ارزیابی کردن
determine	ارزیابی کردن
study	ارزیابی کردن
assay	ارزیابی کردن
evaluated	ارزیابی کردن
surveyed	ارزیابی کردن
examine	ارزیابی کردن
survey	ارزیابی کردن
survey	ارزیابی کردن
analyse [British]	ارزیابی کردن
analyze [American]	ارزیابی کردن
enquire into	ارزیابی کردن
appraising	ارزیابی کردن
evaluating	ارزیابی کردن
assessing	ارزیابی کردن
evaluates	ارزیابی کردن
rate	ارزیابی کردن
rates	ارزیابی کردن
evaluate	ارزیابی کردن
assesses	ارزیابی کردن
dissect [analyse]	ارزیابی کردن
assessed	ارزیابی کردن
revaluing	دوباره ارزیابی کردن
revalue	دوباره ارزیابی کردن
reappraise	دوباره ارزیابی کردن
appraisals	تقویم ارزیابی کردن
revalued	دوباره ارزیابی کردن
reappraising	دوباره ارزیابی کردن
reappraises	دوباره ارزیابی کردن
rate	سرعت ارزیابی کردن
reappraised	دوباره ارزیابی کردن
aimed	ارزیابی کردن شمردن
assessed	جریمه کردن ارزیابی
assesses	جریمه کردن ارزیابی
assessing	جریمه کردن ارزیابی
aim	ارزیابی کردن شمردن
aims	ارزیابی کردن شمردن
rates	سرعت ارزیابی کردن
appraisal	تقویم ارزیابی کردن
revalues	دوباره ارزیابی کردن
assess	جریمه کردن ارزیابی
range sensing	تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
valuate	ارزش چیزی رامعین کردن ارزیابی کردن
evaluations	ارزیابی کردن تقویم اخبار
evaluation	ارزیابی کردن تقویم اخبار
rates	مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
rate	مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
pert	Technique Review Evaluationand Program فن ارزیابی و بررسی برنامه Technique Review Evaluationand Project روش مرور و ارزیابی پروژه
civil damage assessment	ارزیابی خسارات غیرنظامی ارزیابی کل خسارات وارده به موسسات غیرنظامی
area assessment	ارزیابی اطلاعاتی منطقه عملیات ارزیابی منطقه ازنظر اطلاعاتی
underestimate	تخمین کم
underestimated	تخمین کم
underestimates	تخمین کم
underestimating	تخمین کم
estimates	تخمین
estimation	تخمین
surmise	تخمین
surmised	تخمین
surmising	تخمین
estimating	تخمین
estimated	تخمین
estimate	تخمین
surmises	تخمین
assessments	تخمین
assessment	تخمین
approximations	تخمین
approximation	تخمین
estimations	تخمین
estimable	تخمین پذیر
estimated	تخمین زدن
estimates	تخمین تقویم
estimated	تخمین تقویم
give or take	تخمین تقریبی
estimate	تخمین تقویم
estimate	تخمین زدن
estimator	تخمین زننده
estimate of costs	تخمین مخارج
estimator	تخمین کننده
rough guess <idiom>	تخمین تقریبی
measurement of demand	تخمین تقاضا
estimates	تخمین زدن
range determination	تخمین مسافت
range sensing	تخمین مسافت
estimation	تخمین زدن
regression estimate	تخمین رگرسیون
cost estimate	تخمین مخارج
estimations	تخمین زدن
invaluable	غیرقابل تخمین
over estimation	تخمین بیش از حد
overestimation	تخمین حدبالا
parameter estimation	تخمین پارامترها
parametric estimate	تخمین تقریبی
point estimation	تخمین نقطهای
estimating	تخمین تقویم
inestimable	تخمین ناپذیر
estimating	تخمین زدن
conjecturable	قابل تخمین
guesstimates	تخمین زدن
guesstimated	تخمین زدن
guess	تخمین فرض
guesstimate	تخمین زدن
guess	تخمین زدن
guessed	تخمین فرض
guessed	تخمین زدن
guesses	تخمین فرض
guestimates	تخمین زدن
guesstimating	تخمین زدن
guesses	تخمین زدن
guestimating	تخمین زدن
guestimated	تخمین زدن
telemetering	ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
to quantify something [at]	تخمین زدن چیزی [به]
to estimate something [at]	تخمین زدن چیزی [به]
estimated	براوردکردن تخمین زدن
unbiased estimate	تخمین بدون تورش
probable <adj.>	تخمین زده شده
presumable <adj.>	تخمین زده شده
expected <adj.>	تخمین زده شده
estimated <adj.>	تخمین زده شده
anticipated <adj.>	تخمین زده شده
conjecture	حدس و تخمین زدن
conjecture	تخمین حدس زدن
constructive total loss	تخمین خسارت کل وارده
incalculable	غیر قابل تخمین
estimate	براوردکردن تخمین زدن
to take the gauge of	براوردکردن تخمین زدن
account	تخمین زدن دانستن
estimate [quote]	براورد [تخمین] [اقتصاد]
inappreciable	غیر قابل تخمین
rater	نرخ بند تخمین زن
estimating	براوردکردن تخمین زدن
estimates	براوردکردن تخمین زدن
incalculably	بطور غیر قابل تخمین
two stage least squares method	برای تخمین پارامترها در اقتصادسنجی
unbiased estimators	تخمین زنندههای بدون تورش
cost accounting	ارزیابی
estimated	ارزیابی
estimating	ارزیابی
estimate	ارزیابی
indiction	ارزیابی
appraisement	ارزیابی
estimates	ارزیابی
valuation	ارزیابی
appraisals	ارزیابی
appraisal	ارزیابی
valuations	ارزیابی
evaluations	ارزیابی
attack assessment	ارزیابی تک
it was valued at rials 000	ارزیابی شد
evaluation	ارزیابی
assessment	ارزیابی
evalution	ارزیابی
assessments	ارزیابی
undervalues	کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
undervalue	کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
foreshow	از پیش نشان دادن تخمین زدن
undervaluing	کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
job evaluation	ارزیابی شغل
job costing	ارزیابی هزینه ها
holistic evalution	ارزیابی کلی
untested <adj.>	ارزیابی نشده
economic appraisal	ارزیابی اقتصادی
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
ratable	قابل ارزیابی
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
attack assessment	ارزیابی نتایج تک
rated	ارزیابی شده
cost accountant	متخصص ارزیابی
stock valuation	ارزیابی موجودی
corporate appraisal	ارزیابی شرکت
revaluation	ارزیابی مجدد
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده