English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
balance sheet تراز نامه
balance sheets تراز نامه
Search result with all words
esquire عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
bank balance sheet تراز نامه بانک
Other Matches
level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
camper level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
bubble level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
spirit level تراز [تراز حبابی] [ابزار] [ساخت و ساختمان]
contours خطوط تراز یا منحنیهای تراز
storage level تراز ذخیره تراز مخزن
leveled تراز کردن تراز
level تراز کردن تراز
levelled تراز کردن تراز
levels تراز کردن تراز
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libelling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificate رضایت نامه شهادت نامه
certificates رضایت نامه شهادت نامه
affidavits شهادت نامه قسم نامه
written agreement موافقت نامه پیمان نامه
credential گواهی نامه اعتبار نامه
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
sites تراز
quadrant تراز
sited تراز
flush تراز
levels تراز
levels هم تراز
degenerating هم تراز
water level تراز اب
flushes تراز
leveled تراز
leveled هم تراز
yokefellow هم تراز
spirit level تراز
levelled تراز
spirit levels تراز
levelled هم تراز
site تراز
surface plate تراز
flushing تراز
degenerated هم تراز
degenerates هم تراز
graphical site table خط کش تراز
bottom level تراز کف
f. with the woll تراز
balance تراز
degenerate هم تراز
levelling straightedge خط کش تراز
level تراز
level هم تراز
level with each other در یک تراز
balances تراز
balancing تراز
slighter تراز لاغر
slighted تراز کردن
slight تراز کردن
slight تراز لاغر
equals هم تراز کردن
equalling هم تراز کردن
equalled هم تراز کردن
equaled هم تراز کردن
equal هم تراز کردن
slighted تراز لاغر
ground level تراز زمین
leveling تراز کردن
leveled تراز بنایی
slights تراز کردن
slights تراز لاغر
slighting تراز کردن
slighting تراز لاغر
slightest تراز کردن
slightest تراز لاغر
slighter تراز کردن
level تراز بنایی
compensation level تراز موازنه
excitation state تراز تحریک
background level تراز زمینه
fermi characteristic energy level تراز فرمی
fermi level تراز فرمی
angle of site زاویه تراز
allowable level تراز مجاز
aligning edge لبه هم تراز
aligner هم تراز کننده
ground state تراز اصلی
acceptor level تراز گیرنده
abnormal water level تراز استثنائی آب
gunner's quadrant تراز ربعی
induction balance تراز القا
left justified هم تراز شده از چپ
left justify هم تراز کردن از چپ
exceptional water level تراز استثنایی اب
balance coil پیچک تراز
contour line منحنی تراز
contour lines منحنی تراز
contourline منحنی تراز
cross level تراز کردن
cash balance تراز نقدی
cross level buble حباب تراز
builder's level تراز بنائی
blacker than black تراز فراسیاه
black level تراز سیاه
degenerate orbitals اوربیتالهای هم تراز
elevation quadrant تراز تیر
elevation quadrant تراز ربعی
energy level تراز انژی
balance of trade تراز تجاری
balance of trade تراز بازرگانی
behinds عقب تراز
trial balance تراز ازمایشی
trophic level تراز خوراکی
visible balance تراز مرئی
visible balance تراز اشکار
energy level تراز انرژی
water level gage تراز سنج
water level observation بررسی تراز اب
water level recorder تراز نگار اب
white level تراز سفید
justifying هم تراز کردن
justify هم تراز کردن
justifies هم تراز کردن
levels تراز بنایی
equaling هم تراز کردن
storage level تراز خزانه
site scale طبله تراز
behind عقب تراز
level buble حباب تراز
level surface سطح تراز
levelling staff شاخص تراز
maximum water level بیشینه تراز
normal energy level تراز متعارفی
normal water level تراز بهنجار اب
on a par دریک تراز
permanent water level تراز پیوسته اب
platen میز تراز
position angle زاویه تراز
power level تراز توان
quadrantal مربوط به تراز
resonance state تراز تشدیدی
rotational level تراز چرخشی
levelled تراز بنایی
balances of payments تراز پرداختها
spirit level تراز حبابدار
align هم تراز کردن
builder level تراز بنایی
balance of payments تراز پرداختها
aligned هم تراز کردن
level to تراز کردن
aligning هم تراز کردن
aligns هم تراز کردن
balance تراز همیاری
even تراز مساوی
balances تراز همیاری
spirit levels تراز حبابدار
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
flying levels افق تراز متحرک
flying levels خط تراز نقشه برداری
sites محل دستگاه تراز
gangling بلند تراز حد معمول
trade balance surplus مازاد تراز تجاری
current account balance تراز حساب جاری
trade balance deficit کسری تراز تجاری
cross level buble شیشه حباب تراز
tilting level تراز حباب دار
elevations تراز از سطح مبنا
elevation تراز از سطح مبنا
sited محل دستگاه تراز
spirit level تراز حباب دار
spirit levels تراز حباب دار
dumpy level تراز دوربین دار
site محل دستگاه تراز
energy level diagram نمودار انرژی- تراز
energy levle of a particle تراز انرژی ذره
balancing motor موتور تراز کننده
balanced design طرح با تراز یکسان
balance of foreign trade تراز تجارت خارجی
automatic water level recorder تراز اب نگار خودکار
flood stage تراز بحرانی طغیان
surveyor's level تراز مساحی یا پیمایش
cross level buble حباب تراز عرضی
principle energy level تراز انرژی اصلی
under- پایین تراز کمتر از
under پایین تراز کمتر از
normal pool level تراز بهنجار مخزن
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
plane سطح تراز مسطح
original ground level تراز زمین طبیعی
planed سطح تراز مسطح
natural ground level تراز زمین طبیعی
metastable state تراز نیم پایدار
contour bund بند در امتداد خط تراز
continuous levelling تراز یابی پیوسته
planing سطح تراز مسطح
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com