Total search result: 167 (2 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
telecommunication traffic |
ترافیک ارتباطات |
|
|
Other Matches |
|
road traffic |
ترافیک جاده ترافیک خیابان |
voice grade channel |
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی |
trafficked |
ترافیک |
trafficking |
ترافیک |
traffics |
ترافیک |
traffic |
ترافیک |
telephone traffic recorder |
ثبات ترافیک |
telephone traffic |
ترافیک تلفنی |
traffic induit |
ترافیک القایی |
single lane [file] traffic |
ترافیک تک خطی |
heavy traffic |
ترافیک سنگین |
dense traffic |
ترافیک سنگین |
traffic on public roads |
ترافیک [جاده] |
street traffic |
ترافیک [جاده] |
induced traffic |
ترافیک القایی |
through traffic |
ترافیک ترانزیتی |
traffic control |
کنترل ترافیک |
telecommunication traffic |
ترافیک مخابرات |
traffic flow |
کشش ترافیک |
density of traffic |
تراکم ترافیک |
frequency of calls |
تراکم ترافیک |
high speed traffic |
ترافیک سریع |
telecommunication |
ارتباطات |
comms |
ارتباطات |
communications |
ارتباطات |
communication |
ارتباطات |
The traffic is heavy. |
ترافیک سنگین است. |
There is heavy traffic. |
ترافیک سنگین است. |
in normal situations on public roads |
در ترافیک معمولی خیابان |
average daily traffic [ADT] |
متوسط ترافیک روزانه |
commercial road traffic |
ترافیک جاده تجاری |
to divert [British E] / detour [American E] [the] traffic |
منحرف کردن ترافیک |
turning traffic |
ترافیک پیچ دار |
rush-hour traffic |
ساعت شلوغی ترافیک |
moving traffic |
ترافیک در حال حرکت |
to bring traffic to a standstill |
ترافیک را متوقف کردن |
to block [hold up] (the) traffic |
ترافیک را نگه داشتن |
to obstruct [tie up] (the) traffic |
مانع ترافیک شدن |
voice communications |
ارتباطات صوتی |
comunications parameters |
پارامترهای ارتباطات |
digital communications |
ارتباطات دیجیتالی |
electrical communications |
ارتباطات الکترونیکی |
signal communications |
ارتباطات مخابراتی |
telecommunication engineer |
مهندس ارتباطات |
telecommunication installation |
تاسیسات ارتباطات |
telecommunication network |
پبکه ارتباطات |
telecommunication technique |
تکنیک ارتباطات |
telecommunication tower |
برج ارتباطات |
communication chief |
رئیس ارتباطات |
optical communications |
ارتباطات نوری |
communications protocol |
پروتکل ارتباطات |
communications program |
برنامه ارتباطات |
communication |
ارتباطات مواصلات |
agency of communications |
شعبه ارتباطات |
telecommunications |
ارتباطات از دور |
avionics |
ارتباطات فضایی |
avionics |
ارتباطات هوایی |
communication theory |
نظریه ارتباطات |
to direct traffic through |
ترافیک را از طریق...هدایت کردن |
to regulate the traffic |
[جریان] ترافیک را کنترل کرن |
to regulate the flow of traffic |
[جریان] ترافیک را کنترل کرن |
logic |
مراحل و تصمیمات و ارتباطات |
telecommunications |
ارتباطات راه دور |
communications controller |
کنترل کننده ارتباطات |
data communication system |
سیستم ارتباطات داده |
data communications equipment |
تجهیزات ارتباطات داده ها |
communications |
خطوط مواصلاتی ارتباطات |
telecommunication |
ارتباطات از راه دور |
binary synchronous communication |
ارتباطات همزمان دودویی |
data communications processor |
پردازنده ارتباطات داده ها |
main center office |
مرکز اصلی ارتباطات |
road capacity |
کشش جاده ازنظر حداکثر ترافیک |
Is there a road with little traffic? |
آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟ |
During the rush hours. |
درساعات شلوغی [پر رفت وآمد پر ترافیک] |
signal security |
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات |
telemedicine |
استفاده از ارتباطات راه دور |
dce |
CommunicationsEquipment Dataتجهیزات ارتباطات داده |
logical |
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها |
tcam |
TelecommunicationsAccessروش دستیابی ارتباطات دورethod |
telecommunications specialist |
متخصص ارتباطات راه دور |
to open something to [the] traffic |
چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن |
to be closed to [all] traffic |
برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن |
air traffic control radar system |
راداری کمکی در سیستم کنترلی ترافیک هوایی |
We are living in the age of mass communication. |
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم. |
combined communication board |
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب |
tariffs |
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات |
tariff |
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات |
adccp |
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده |
telecommunications access method |
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور |
stabling siding |
دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک] |
parking siding |
دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک] |
siding [railway] |
دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک] |
stabling siding |
دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک] |
siding [railway] |
دوراهی راه آهن [برای بیرون بودن از ترافیک] |
parking siding |
دوراهی راه اهن [برای بیرون بودن از ترافیک] |
advanced |
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات |
micro |
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر |
microcomputer |
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر |
basic telecommunications access method |
روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی |
micros |
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر |
ack |
علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود |
Ergonomics |
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی] |
office of the future |
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد |
EDAC |
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای |
fcc |
CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات |
framework |
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند |
frameworks |
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند |
serial |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن |
serials |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سری , مثل مودم تلفن |
Manchester coding |
روش کدگذاری داده و سیگنالهای زمانی که در ارتباطات به کار می رود |
btam |
BasicTelecommunicationsAccess روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی ethod |
integral controller |
واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است |
transborder |
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند |
charts |
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم |
chart |
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم |
charting |
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم |
charted |
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم |
slips |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن |
slip |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن |
slipped |
روش ارسال ترافیک شبکه TCP/ IP روی خط سریال مثل اتصال مودم تلفن |
automatic terminal information service |
ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین |
basic |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
basics |
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند |
pact |
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک |
pacts |
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک |
teleinformatic services |
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد |
ccitt v. |
در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند |
byte |
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند |
bytes |
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند |
architecture |
فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU |
down line processor |
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند |
crosstalk |
سیگنالهی ناخواسته درمجموعهای از مدارات ارتباطی یا کامپیوتری که ازوجود ترافیک در کانالهای دیگر یا از تداخل ناشی میشود |
coalition |
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک |
coalitions |
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک |
cluster bomb |
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند |
clusters |
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند |
cluster |
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند |
cluster bombs |
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند |
multimedia |
قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود |
sna |
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط |
internal telecommunications unions |
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد |
dual |
حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد |
processor |
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند |
db/dc |
DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده |
MMX |
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود |
data scope |
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد |
systems network architecture |
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند |
regenerator |
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند |
axis of signal communication |
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات |
Intel |
محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات |
aux |
در DOS اختصار پورت یادرگاه کمکی است که پورت ارتباطات را در DOS به عنوان پیش فرض استفاده میکند |
framing |
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد |
collision detection |
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند |
code panel |
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی |
paching central |
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی |
shoulders |
[اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.] |
carriers |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
carrier |
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت |
early token release |
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است |
external |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
externals |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
stop-and-go traffic |
ترافیک سپر به سپر |
bumper-to-bumper traffic |
ترافیک سپر به سپر |
corn-rowing [grinning] |
راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند |
grinning [cornrowing] |
[راه راه شدن پرزها بخاطر رفت و شد زیاد روی فرش که پرزها بصورت شیارهای باریک در جهت عمود با ترافیک روی فرش قرار می گیرند.] |
rs c |
استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند |