English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (7 milliseconds)
English Persian
streetcar تراموای شهری
streetcars تراموای شهری
Other Matches
tramcar تراموای
tramway تراموای
cable railway تراموای
cable railways تراموای
street car تراموای
trams تراموای
tram تراموای
tram way خط تراموای
tram car تراموای
cable cars تراموای برقی
cable car تراموای برقی
towny شهری
townswoman زن شهری
oppidan شهری
townee شهری
urban <adj.> <noun> شهری
city slicker شهری
citizens شهری
municipal شهری
citizen شهری
burgess شهری
townspeople شهری
twonsman شهری
civic شهری
civil شهری
phiadelphian شهری ازامریکا
urban rug قالی شهری
people تن [جمعیت شهری]
citify شهری کردن
urbanizing شهری کردن
extra-mural فرا شهری
urban servitudes خدمات شهری
urban renewal توسعه شهری
town meeting انجمن شهری
urban renewal احیای شهری
urban population جمعیت شهری
tramcar واگن شهری
interurban داخل شهری
urbanising شهری کردن
urbanised شهری کردن
urbanises شهری کردن
civil خدمات شهری
urbanize شهری کردن
metropolitan مادر شهری
urbanization شهری سازی
townsfolk مردم شهری
suburban برون شهری
locals مکانی شهری
place میدان شهری
urbanizes شهری کردن
places میدان شهری
placing میدان شهری
urbanized شهری کردن
town house خانه شهری
town houses خانه شهری
local مکانی شهری
trolley car واگن برقی شهری
To lay siege to a city . شهری را محاصره کردن
townswoman دختر شهری فاحشه
urbanity اعتیاد بزندگی شهری
trolleybus واگن برقی شهری
urbanism اعتیاد بزندگی شهری
ephebe شهری که از 81 تا 02 سال داشت
ley den نام شهری در هلند
to patrol a town شهری را گشت زدن
civil defense پدافند ازمناطق شهری
sienna نام شهری در ایتالیا
street car راه اهن شهری
drop letter نامه پست شهری
intercity train قطار بین شهری
A series of city improvement works. یکرشته کارهای عمرانی شهری
Coventry نام شهری است درانگلستان
intercity train قطار بین شهری با توقف
culture عوارض شهری مناطق شهرنشین
inverness اینورس نام شهری دراسکاتلند
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
exurb ناحیه یا منطقهء خارج شهری
to prostrate a city شهری را با خاک یکسان کردن
to raze a city to the ground شهری را با خاک یکسان کردن
urban مربوط به شهر مراکز شهری
town meeting انجمن بلدی شورای شهری
mushroom city شهری که زود ترقی میکند
toll calls مخابره تلفنی خارج شهری
liverpudlian اهل لیورپول شهری ازانگلیس
cultures عوارض شهری مناطق شهرنشین
culturing عوارض شهری مناطق شهرنشین
toll call مخابره تلفنی خارج شهری
streetwise ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
Urban tissue sites سایت های بافت فرسوده شهری
urbiculture مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
laodicean شهری از فروغیه که دردیانت وسیاست ومانندانهافائزاست
county borouh شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد
dry town شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
derbies نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
corporate town شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
wilton نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
derby نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
domestic intercity freight traffic حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
municipium شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
bogota نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
murage مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
urban bundle بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
Ushak medallion ترنج عشاق [این ترنج مربوط به شهری به همین نام در ترکیه است که دارای سابقه پانصد ساله در بافت فرش است.]
Reihan ریحان [شهری در استان مرکزی و نزدیک اراک که به بافت طرح های هراتی و افشان یا زمینه قرمز شهرت داشته و اکثر فرش های آن بصورت تک پودی بافته می شوند.]
Lenkoran medallion ترنج لن کران [این نوع ترنج در فرش های قفقازی و ترکمنی بکار می رود و نام آن از شهری به همین اسم در آذربایجان روسیه گرفته شده و جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
Tianjan شهر تیانجان [شهری در شمال چین که از مراکز اصلی تولید فرش در چین بشمار رفته. زمینه اکثر فرش ها آبی رنگ به همراه طرح های زرد و طلایی می باشد.]
Lori Pambak motif ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com