Dictiornary-Farsi | ترانه نویس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
songwriter	ترانه نویس


Other Matches

chanson	ترانه
georgic	ترانه روستاییlongleaf
song	ترانه شعر
songwriter	ترانه سرا
songwriter	ترانه پرداز
songs	ترانه شعر
sol fa	سولفش سرودن ترانه با نت
addersser or or	نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming	تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
versions	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
version	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
prothalamion	ترانه مخصوص جشن ازدواج سرود مبارک باد
prothalamium	ترانه مخصوص جشن ازدواج سرود مبارک باد
chirographer	خط نویس
proser	نثر نویس
proverbialist	مثل نویس
aphorist	موجز نویس
prosateur	نثر نویس
prosaist	نثر نویس
annotator	حاشیه نویس
annalist	تاریخچه نویس
anecdotist	حکایت نویس
allegorist	تمثیل نویس
affiant	گواهی نویس
annotator	تفسیر نویس
acceptor	قبولی نویس
proforma	پیش نویس
rewriter	دوباره نویس
grandiloquent	قلنبه نویس
historians	تاریخ نویس
historian	تاریخ نویس
songwriter	سرود نویس
stenograph	تند نویس
pamphleteers	رساله نویس
pamphleteer	رساله نویس
story teller	افسانه نویس
tabulating machine	جدول نویس
sign writer	لوحه نویس
sign writer	تابلو نویس
scrabbler	مسوده نویس
rough or foul copy	چرک نویس
programmers	برنامه نویس
scholiast	حاشیه نویس
programmer	برنامه نویس
head liner	سرصفحه نویس
letter writer	کاغذ نویس
epistoler	نامه نویس
epistler	رساله نویس
endorser	پشت نویس
endorser	فهر نویس
magazin	مجله نویس
endorseer	فهر نویس
magazinist	مجله نویس
fabler	افسانه نویس
fabulist	افسانه نویس
fictionist	افسانه نویس
inker	مرکب نویس
lapicide	سنگ نویس
gnomical	کوتاه لب نویس
odist	قصیده نویس
geneologist	شجره نویس
gazetteer	روزنامه نویس
gazetteer	مجله نویس
foul copy	چرک نویس
fictionist	داستان نویس
emblematist	مثل نویس
elegist	مرثیه نویس
orthographer	درست نویس
chronicler	وقایع نویس
dramaturge	درام نویس
calligraphist	خوش نویس
calligrapher	خوش نویس
paper stainer	کتاب نویس
paragrapher	عبارت نویس
idyllist	قصیده نویس
phonographer	صدا نویس
natural historian	تاریخ نویس
conveyancer	قباله نویس
copyreader	سرمقاله نویس
elegiast	قصیده نویس
elegiast	مرثیه نویس
editorialist	سرمقاله نویس
magazinist	مقاله نویس
magniloquent	قلنبه نویس
dialogist	مکالمه نویس
deponent	گواهی نویس
mythographer	اسطوره نویس
cryptographer	رمز نویس
aphorist	پند نویس
draughtsmen	طرح نویس
ballpoint pens	روان نویس ها
letter writer	نامه نویس
drafts	چرک نویس
ball pens	روان نویس ها
ballpens	روان نویس ها
draughtsman	طرح نویس
draftsmen	طرح نویس
lexicographers	لغت نویس
lexicographer	لغت نویس
ballpoints	روان نویس ها
bookmakers	کتاب نویس
bookmaker	کتاب نویس
drafts	پیش نویس
evangelists	انجیل نویس
evangelist	انجیل نویس
draft	چرک نویس
drafted	چرک نویس
drafted	پیش نویس
playwright	پیس نویس
write once read many	یکبار نویس
essayist	مقاله نویس
captions	زیر نویس
essayists	مقاله نویس
typewritter	ماشین نویس
caption	زیر نویس
polygraphs	بسیار نویس
polygraph	بسیار نویس
dramatist	نمایشنامه نویس
draft	پیش نویس
scriptwriter	نمایشنامه نویس
scriptwriters	نمایشنامه نویس
playwright	نمایشنامه نویس
playwrights	پیس نویس
biographer	تذکره نویس
playwrights	نمایشنامه نویس
tractarian	مقاله نویس
columnists	مقاله نویس
the psalmist	زبور نویس
columnist	مقاله نویس
satirist	هجو نویس
satirists	هجو نویس
novelist	رمان نویس
biographers	تذکره نویس
dramatists	نمایشنامه نویس
novelists	رمان نویس
tabulator	جدول نویس
typist	ماشین نویس
typists	ماشین نویس
minute	پیش نویس
romancer	رمان نویس
penny a line	ارزان نویس بی مایه
story teller	افسانه گو حکایت نویس
ink writer	در تلگراف مرکب نویس
systems programmer	برنامه نویس سیستم
subscriber of shares	پذیره نویس سهام
to make a minute of	پیش نویس کردن
subscript	زیر نویس امضاء
systems programer	برنامه نویس سیستم
system programmer	برنامه نویس سیستم
write black engine	موتور سیاه نویس
serialist	داستان نویس سریال
parts programmer	برنامه نویس اجزاء
programmer analyst	برنامه نویس / تحلیل گر
relative coding	برنامه نویس نسبی
mythopoet	شاعر افسانه نویس
systems progarmmer	برنامه نویس سیستم ها
maintenance programmer	برنامه نویس نگهداشت
roughs	طرح پیش نویس
maintenance programmer	برنامه نویس پشتیبان
write white engine	موتور سفید نویس
mythologist or ger	اساطیر نویس اساطیردان
proforma	پیام پیش نویس
biographer	شرح حال نویس
holograph	سند دست نویس
holographs	سند دست نویس
drafts	پیش نویس کردن
protocol	پیش نویس سند
protocol	پیش نویس معاهده
protocols	پیش نویس سند
protocols	پیش نویس معاهده
drafts	پیش نویس طرح
accepting bank	بانک قبولی نویس
drafts	پیش نویس چرکنویس
application programmer	برنامه نویس کاربردی
sketches	پیش نویس ازمایشی
sketched	پیش نویس ازمایشی
sketch	پیش نویس ازمایشی
biographers	شرح حال نویس
minute	پیش نویس کردن
pressmen	مخبرروزنامه مقاله نویس
pressman	مخبرروزنامه مقاله نویس
fountain pens	قلم خود نویس
fountain pen	قلم خود نویس
endorse	پشت نویس کردن
endorsed	پشت نویس کردن
endorses	پشت نویس کردن
endorsing	پشت نویس کردن
verbose	دراز نویس درازگو
applications programmer	برنامه نویس کاربردی
abstracter	خلاصه نویس دزد
draft	پیش نویس چرکنویس
drafted	پیش نویس چرکنویس
draft	پیش نویس کردن
drafts	پیش نویس قرارداد
draft	پیش نویس قرارداد
draft plan	پیش نویس برنامه
draft	پیش نویس طرح
gossiper	دری وری نویس
draft of a treaty	پیش نویس معاهده
drafted	پیش نویس کردن