Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
data aggregate
تراکم داده ها
Other Matches
density of loading
تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
parallels
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling
بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling
داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
source
حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
data processing
پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tails
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation
امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
jamming
تراکم
aggregate
تراکم
packing
تراکم
aggregates
تراکم
congeries
تراکم
compression
تراکم
density
تراکم
densities
تراکم
condensation
تراکم
line density
تراکم خط
overgrown
پر تراکم
accumulations
تراکم
accumulation
تراکم
aggregation
تراکم
densest
تراکم
closeness
تراکم
denser
تراکم
congestion
تراکم
compaction
تراکم
compactness
تراکم
concentrations
تراکم
dense
تراکم
concentration
تراکم
agglomeration
تراکم
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
workloads
تراکم کار
print density
تراکم چاپ
telephone density
تراکم تلفن
acyloin condensation
تراکم اسیلی
radiation density
تراکم تابش
perkine condensation
تراکم پرکینی
quad density
تراکم چهارگانه
frequency of calls
تراکم مکالمه
density
فرش پر تراکم
recording density
تراکم ضبط
hand compaction
تراکم دستی
character density
تراکم دخشه ها
bit density
تراکم ذرهای
incompressibility
تراکم ناپذیری
benzion condensation
تراکم بنزویینی
character density
تراکم کاراکترها
single density
با تراکم واحد
incompressible
تراکم نا پذیر
aldol reaction
تراکم الدولی
incompressible
تراکم ناپذیر
relative compaction
تراکم نسبی
aldol condensation
تراکم الدولی
frequency of calls
تراکم ترافیک
cumulative recorder
تراکم نگار
compression ignition
تراکم احتراقی
track density
تراکم شیار
traffic density
تراکم امد و شد
population density
تراکم جمعیت
companding
انبساط تراکم
compressible
تراکم پذیر
supercompressibility factor
تراکم پذیری
gas deviation factor
تراکم پذیری
compressibility factor
تراکم پذیری
pile-ups
تراکم کار
pile-up
تراکم کار
compressibility
تراکم پذیری
compression ratio
ضریب تراکم
compression ratio
نسبت تراکم
light load density
تراکم بار کم
light tight
تراکم نور
cold extrude
تراکم سرد
cold extrusion
تراکم سرد
congestive
وابسته به تراکم
maximum density
حداکثر تراکم
precompression
تراکم قبلی
accumulation of capital
تراکم سرمایه
precompression
تراکم مقدماتی
workload
تراکم کار
combustiblity
قابلیت تراکم
mechanical resolution
تراکم مکانیکی
compressive
مایه تراکم
compression stroke
ضربه تراکم
capital accumulation
تراکم سرمایه
flux density
تراکم فشار
densely
از روی تراکم
differential compaction
تراکم متناوب
denseness
تراکم ذرات
deviation factor
تراکم پذیری
degree of compaction
درجه تراکم
compactibility
قابلیت تراکم
double density
تراکم مضاعف
dry density
تراکم خشک
engorgement
تراکم خون
dual density
تراکم مضاعف
density of traffic
تراکم ترافیک
CDs
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD
دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
density of traffic
تراکم رفت و امد
coefficient of compressibility
ضریب قابلیت تراکم
compacting factor test
ازمایش ضریب تراکم
packing density
تراکم فشرده سازی
condenser adjustment knob
دکمه تنظیم تراکم
double density recording
ضبط تراکم مضاعف
traffic density
تراکم عبور و مرور
packing density
تراکم بسته بندی
deviation factor
ضریب تراکم پذیری
agglomerative
دارای خاصیت تراکم
densities
تراکم میدان مین
proctor compaction test
ازمایش تراکم ساده
frequency band compression
تراکم باند فرکانس
compressors
دستگاه تراکم هوا
compression ignition engine
موتور تراکم احتراقی
rate of capital accumulation
نرخ تراکم سرمایه
supercompressibility factor
ضریب تراکم پذیری
claisen ester condensation
تراکم کلایزنی استر
compressor
دستگاه تراکم هوا
gas deviation factor
ضریب تراکم پذیری
congestion surcharge
هزینه تراکم بار
incompressible fluide
سیاله غیرقابل تراکم
density
تراکم میدان مین
compressibility factor
ضریب تراکم پذیری
sql
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
combustor
محترق کننده اطاق تراکم
proctor modified compaction test
ازمایش تراکم اصلاح شده
container traffic
تراکم حمل و نقل کانتینرها
bottle neck
محل تراکم عبور ومرور
polymerization
ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
density
تراکم الیاف
[در یک مساحت معین]
desired rate of capital accumulation
نرخ تراکم سرمایه مطلوب
precombustion chamber engine
موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
track per inch
مقیاسی از تراکم ذخیره دیسکهای مغناطیسی
query
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried
زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
backfire
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
pitches
پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
backfiring
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
pitch
پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
slsi
Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
joint filler
نوارهایی که ازمواد قابل تراکم ساخته شده و پر کردن درزها به کارمیرود
QBE
زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
cells
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
check
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
cell
در صفحه گسترده روشی که نتیجه یا داده در یک خانه نمایش داده میشود
serial
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
checked
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
associative addressing
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
checks
محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
forward pointer
اشاره گری که محل داده بعدی در یک ساختار داده را بیان میکند
storage
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
entities
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
entity
موضوعی که داده ذخیره شده در فایل یا پایگاه داده ها به آن مراجعه میکند
serials
یک دادهای که با خواندن لیست داده و رسیدن به داده صحیح بدست آید.
gremlin
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
gremlins
خطای شرح داده نشده در هنگام گم شدن داده در حین ارسال
strobe
سیگنالی که بیان میکند داده معتبر در باس داده قرار دارد
source
فرم یا تنی که داده از آن بازیابی میشود تا وارد پایگاه داده ها شود
transmission
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
initialing
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialled
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialed
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initialling
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initials
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
initial
خطای داده که اختلاف بین داده در شورع پردازش و مقدار خط ی آن است
mass storage
سیستم ذخیره داده که بیشتر از یک میلیون بیت داده را نگهداری میکند
transmissions
مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
content addressable addressing
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
paralleled
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
digital
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند
ascend
مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
long integer
عدد صحیح که با چندین بایت داده نمایش داده شود
parallels
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
parallel
وسیلهای که داده موازی را می پذیرد و داده سریال ارسال میکند
wait time
خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com