English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
mechanical translation ترجمه مکانیکی
Other Matches
mechanize با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanising با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanicalism عقیده به دخالت عمل مکانیکی در کیفیات فاهر و طبیعی عمل مکانیکی
lexical analysis مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
interpreted ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreting ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpret ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
gadgets مکانیکی
gadget مکانیکی
mechanical مکانیکی
mechnical مکانیکی
shoveled بیل مکانیکی
contact mine مین مکانیکی
shovel بیل مکانیکی
robot ادم مکانیکی
robots ادم مکانیکی
mechanically بطور مکانیکی
shoveling بیل مکانیکی
buckets بیل مکانیکی
bucket بیل مکانیکی
mechanic هنرور مکانیکی
shovelled بیل مکانیکی
shovelling بیل مکانیکی
shovels بیل مکانیکی
automatons ادم مکانیکی
automaton ادم مکانیکی
absolute viscosity گرانروی مکانیکی
contact sweeping روبیدن مکانیکی
crane shovel بیل مکانیکی
mechanical energy انرژی مکانیکی
mechanical equipment تجهیزات مکانیکی
mechanical properties خواص مکانیکی
mechanical resolution تراکم مکانیکی
mechanical stabilization استوارسازی مکانیکی
mechanical stabilization تثبیت مکانیکی
mechanical stimulation تحریک مکانیکی
mechanicalness خاصیت مکانیکی
mechanician هنرور مکانیکی
mechanotherapy معالجه مکانیکی
mechanical efficiency کارایی مکانیکی
mechanical efficiency بازده مکانیکی
dashpot خفه کن مکانیکی
dynamic viscosity گرانروی مکانیکی
forklift track بیل مکانیکی
grab bucket بیل مکانیکی
grab crane بیل مکانیکی
grab excavator بیل مکانیکی
mechanic recepter گیرنده مکانیکی
mechanical advantage مزیت مکانیکی
mechanical de icing یخ زدایی مکانیکی
mechanical drawing ترسیم مکانیکی
mechanical efficiency راندمان مکانیکی
power shovel بیل مکانیکی
ultrasonic نوسانات مکانیکی
mechanism اجزاء مکانیکی
mechanisms اجزاء مکانیکی
actuator عملگر مکانیکی
fan blower بادزن مکانیکی یاماشینی
elision باقوه مکانیکی شکستن
mechanical equivalent of heat هم ارز مکانیکی گرما
power rammer زمین کوب مکانیکی
mechanical analysis تجزیه مکانیکی خاک
motor منبع نیروی مکانیکی
motor- منبع نیروی مکانیکی
grab bucket crane جرثقیل با بیل مکانیکی
motors منبع نیروی مکانیکی
fractional sampling نمونه گیری مکانیکی
mechanism عوامل مکانیکی مکانیزم
mechanical data processing پردازش داده مکانیکی
mechanisms عوامل مکانیکی مکانیزم
motored منبع نیروی مکانیکی
gadgetry وسایل کوچک مکانیکی
versions ترجمه
version ترجمه
renderings ترجمه
rendering ترجمه
translations ترجمه
translation ترجمه
interpretations ترجمه
interpretation ترجمه
renditions ترجمه
translation ترجمه
compilation ترجمه
compilations ترجمه
rendition ترجمه
booms بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
boomed بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
boom بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
mechanical equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
static equilibrium تعادل مکانیکی [فیزیک] [مهندسی]
booming بازدی جرثقیل یا بیل مکانیکی
electronic یچ انتخاب شده و نه با روشهای مکانیکی
shovelful حجم و اندازه بیل مکانیکی
mechanical move حرکت مکانیکی یا فاهری شطرنج
interpretations تعبیر ترجمه
translating ترجمه کردن
put ترجمه کردن
address translation ترجمه ادرس
algorithm translation ترجمه الگوریتم
an a translation ترجمه درست
misinterpretation ترجمه غلط
paraphrases ترجمه ازاد
paraphrasing ترجمه ازاد
translate ترجمه کردن
translated ترجمه کردن
paraphrased ترجمه ازاد
paraphrase ترجمه ازاد
translates ترجمه کردن
interpretation تعبیر ترجمه
translatable قابل ترجمه
trannlatability قابلیت ترجمه
to do into ترجمه کردن به
the a of a trans lation صحت ترجمه
translation agency موسسه ترجمه
mechanical translation ترجمه ماشینی
mistranslation ترجمه نادرست
translet ترجمه کردن
metaphraze ترجمه لفظی
translate time هنگام ترجمه
puts ترجمه کردن
machine translation ترجمه ماشینی
the a of a trans lation درستی ترجمه
reversion ترجمه مجدد
translate time حین ترجمه
translation agency دفتر ترجمه
putting ترجمه کردن
liberaltranstation ترجمه ازاد
thermodynamics مبحث فعالیت مکانیکی ورابطه ان باحرارت
workbenches میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
rocker shovel بیل مکانیکی مناسب تونی کنی
workbench میز کار مکانیکی و نجاری وغیره
mechanical time fuze ماسوره زمانی خودکار یا زمان مکانیکی
materiel قسمت مادی یا مکانیکی هنر تکنیک
docking ارتباط مکانیکی دو فضاپیما دریک مدار
power اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powered اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powering اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powers اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
mechanical powers نیروها یا عوامل مکانیکی ماشینهای ساده
ascender وسیله مکانیکی برای فرستادن بار
lever watch سود مکانیکی اهرم دستگاه اهرمی
mechanical sweep مین جمع کنی باوسایل مکانیکی
fortran translation process فرایند ترجمه فرترن
direct objects زبان برنامه پس از ترجمه
objected زبان برنامه پس از ترجمه
object زبان برنامه پس از ترجمه
delectus برای ترجمه دارد
objects زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects زبان برنامه پس از ترجمه
dynamic address translation ترجمه پویای ادرس
had it trans ted بدهید ترجمه کنند
mistranslate ترجمه غلط کردن
objecting زبان برنامه پس از ترجمه
teutonize به المانی ترجمه کردن
retranslate دوباره ترجمه کردن
break down توقف انجام کار به علت خطای مکانیکی
electromotion جریان برق حرکت مکانیکی که ازالکتریک پیداشود
coupler وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
inductive coupling شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد
version کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
tropology ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
render ارائه دادن ترجمه کردن
literalist طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
literalize تحت اللفظی ترجمه کردن
versions کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
assemble ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assembled ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
to to ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
rendered ارائه دادن ترجمه کردن
assembles ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
renders ارائه دادن ترجمه کردن
android نام یک ادم مکانیکی که شبیه انسان مذکر است
backplane مدار و اعضای مکانیکی که بردهای یک سیستم را متصل می کنند
thermal shock تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
major cycle کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
bridgeware برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
This is its Persian rendering ( translation) . این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
revised version ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
processor برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
paraphrasing نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrase نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
pcv این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
paraphrases نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrased نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
actuator وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
stepped motor دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
burster یک وسیله مکانیکی که خروجی کامپیوتری چند صفحهای راجدا میکند
selector وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
selectors وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
encoding ترجمه پیام یا متن طبق سیستم کد گذاری
one pass assembler برنامه اسمبلر که در یک عمل که اصل را ترجمه میکند
literality صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
language هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
cross assembler ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
languages هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com