English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
channelization ترعه سازی
Other Matches
canals ترعه
canal ترعه
channeling ترعه مجرا
canals کانال ترعه
garage پهلوگرفتن در ترعه
channelled ترعه مجرا
garages پهلوگرفتن در ترعه
canal کانال ترعه
channel ترعه مجرا
channeled ترعه مجرا
channels ترعه مجرا
canals : ترعه زدن حفرترعه کردن
canal : ترعه زدن حفرترعه کردن
canalization احداث ترعه و قنات لوله کشی
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
retortion کج سازی
individuation تک سازی
padding له سازی
flooring کف سازی
individualizes تک سازی
individualizing تک سازی
pavements کف سازی
retortion خم سازی
individualized تک سازی
individualize تک سازی
individualising تک سازی
individualization تک سازی
individualises تک سازی
individualised تک سازی
repk lection پر سازی
flection خم سازی
stylization مد سازی
local anasthesia سر سازی
pavement کف سازی
truncation بی سر سازی
idolization بت سازی
bridge building پل سازی
compaction تو پر سازی
deflexion خم سازی
bridgework پل سازی
nationalization ملی سازی
lapidation سنگسار سازی
exclusion محروم سازی
landscape painting منظره سازی
bedding محکم سازی
lancination پاره سازی
lancination مجروح سازی
lamponery هجونامه سازی
bedding ثابت سازی
enrichment غنی سازی
industrialization صنعتی سازی
humanization مردمی سازی
lapidification سنگ سازی
latticing شبکه سازی
levigation نرم سازی
miniaturization کوچک سازی
doping ناخالص سازی
cooling خنک سازی
fading محو سازی
integration مجتمع سازی
substructures زیر سازی
assimilation درون سازی
liquefaction ابگونه سازی
equating هم ارز سازی
brewing ابجو سازی
substructure زیر سازی
machicolation مزغل سازی
machine building ماشین سازی
milling ارد سازی
assimilation همگون سازی
synchronizing همزمان سازی
pacification ارام سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
inebriation مست سازی
reclamation اباد سازی
individuation جدا سازی
formulation قاعده سازی
ichnography زمینه سازی
individualization فرد سازی
individualization منفرد سازی
emulsification امولسیون سازی
image formation تصویر سازی
immortalization جاوید سازی
strangling خفه سازی
impregnation ابستن سازی
refreshments تازه سازی
invalidation باطل سازی
incavation پوک سازی
inceration موم سازی
infuriation خشمگین سازی
inspissation غلیظ سازی
insulate عایق سازی
bedding کف سازی بسترسازی
insulates عایق سازی
insulating عایق سازی
neutralization خنثی سازی
neutralization بی اثر سازی
seduction گمراه سازی
beautification زیبا سازی
bookbinding کتاب سازی
irreticence فاش سازی
wearisomeness کسل سازی
irksomeness کسل سازی
refreshment تازه سازی
fitting جفت سازی
inurement معتاد سازی
intensification پر قوت سازی
inculcation جایگیر سازی
magnifcation بزرگ سازی
implementation پیاده سازی
obscuration تیره سازی
solutions چاره سازی
solution چاره سازی
stripping برهنه سازی
optimality بهینه سازی
optimization بهینه سازی
curtailment کوتاه سازی
forgeries سند سازی
forgeries صورت سازی
nonlinear optimization بهینه سازی
oblieration پاک سازی
obliteration پاک سازی
die shop حدیده سازی
forgery صورت سازی
forgery سند سازی
optimize بهینه سازی
panification نان سازی
paralysation فلج سازی
vaporization بخار سازی
paralyzation فلج سازی
pattern making نمونه سازی
pattern making مدل سازی
pedogenesis جلگه سازی
peneplanation دشت سازی
perpetuation جاودان سازی
pilework foundation پی سازی با شمع
paneling قاب سازی
panel work تنکه سازی
paling نرده سازی
mutilation معیوب سازی
separating جدا سازی
abbreviations کوته سازی
abbreviation کوته سازی
replacements جانشین سازی
replacement جانشین سازی
extinction خاموش سازی
optometry عینک سازی
ostosis استخوان سازی
overconditioning پرشرطی سازی
depletion تهی سازی
roofing سقف سازی
smoothing صاف سازی
minimalization کمینه سازی
oscillations نوسان سازی
oscillation نوسان سازی
resolving برطرف سازی
minimization کمینه سازی
miseenscene صحنه سازی
modeller قالب سازی
mortar mixing ملات سازی
municipalize شهر سازی
mutualization دو طرفه سازی
microsoft بهنگام سازی
microminiaturization ریز سازی
mealing نرم سازی
arching طاق سازی
malting مالت سازی
rejuvenation جوان سازی
displacement جانشین سازی
packing فشرده سازی
manumission ازاد سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com