English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
air brake ترمز بادی
air brakes ترمز بادی
Other Matches
air bedding لایههای لاستیکی بادی بالشتکهای بادی
pneumatic بادی
blowy بادی
body shirt بادی
flatuous بادی
air rifles تفنگ بادی
airgun تفنگ بادی
quicksand ماسه بادی
airgun سلاح بادی
airguns تفنگ بادی
lantern چراغ بادی
airguns سلاح بادی
lanterns چراغ بادی
hurricane lamps چراغ بادی
hurricane lamp چراغ بادی
sailboat قایق بادی
sailboats قایق بادی
pneumatic لاستیک بادی
air bed تشک بادی
air rifle تفنگ بادی
wind generator مولد بادی
blowgun تفنگ بادی
blowtube تفنگ بادی
running sand ماسه بادی
pop gun تفنگ بادی
pneumatic tire لاستیک بادی
pneumatic riveting پرچکاری بادی
pneumatic press پرس بادی
pneumatic hammer چکش بادی
pneumatic fender دفرای بادی
marine sand ماسه بادی
blow pipe تفنگ بادی
blow gun تفنگ بادی
aeromotor موتور بادی
air blast transformer مبدل بادی
wind erosion فرسایش بادی
air gun تفنگ بادی
air hammer چکش بادی
air operated horn شیپور بادی
air pump تلمبهء بادی
wind current جریان بادی
at first blush در بادی امر
wind corrosion ساییدگی بادی
fly ash خاکستر بادی
windmills اسیاب بادی
windmill اسیاب بادی
dune sand ماسه بادی
pneumatic tools اسبابهای بادی
brakes ترمز
braking ترمز
brakes ترمز ها
braked ترمز
brake ترمز
stopcock ترمز
stopcocks ترمز
sailed شراع کشتی بادی
auxiliary sailing vessel کشتی بادی موتوردار
sailing قایقرانی با قایق بادی
vane of windmill پره اسیاب بادی
sail شراع کشتی بادی
sailed مسافرت با قایق بادی
sailings شراع کشتی بادی
sailings مسافرت با قایق بادی
wind instrument الات موسیقی بادی
air operated press پرس بادی پنوماتیکی
popgun تفنگ بادی بچگانه
chipping hammer چکش بادی اهنبر
chipping hammer چکش بادی اهن بر
riveting hammer چکش بادی پرچ
sail arm پره اسیاب بادی
self moved دارای حرکت بادی
square rigger نوعی کشتی بادی
wind instruments الات موسیقی بادی
schooner نوعی قایق بادی
schooners نوعی قایق بادی
reed الت موسیقی بادی
eolation سنگ فرسایی بادی
euphonium یکجورالت موسیقی بادی
sail مسافرت با قایق بادی
air operated pendulum type screen wiper بادامک پاندولی بادی
fresh breeze بادی که ساعتی 23 کیلومتربوزد
stop lamp چراغ ترمز
power brake ترمز سروو
foot brake ترمز پایی
foot brake pedal پدال ترمز
hand brake ترمز دستی
regenetative braking ترمز واکنشی
magnetic brake ترمز مغناطیسی
internal brake ترمز داخلی
hub brake ترمز چرخ
hoist brake ترمز نقاله
prony brake ترمز پرونی
brake valve سوپاپ ترمز
brake fluid روغن ترمز
regenetative braking ترمز دینامیکی
regenetative braking ترمز مقاومتی
resistance braking ترمز مقاومتی
resistance braking ترمز واکنشی
safety stop ترمز خطر
steam brake ترمز بخاری
stop light چراغ ترمز
brake cross shaft محور ترمز
air brakes ترمز هوایی
air brake ترمز کمپرسی
air brake ترمز هوایی
clogs پابند ترمز
clog پابند ترمز
disc brake ترمز دیسکی
disc brake ترمز صفحهای
braking ترمز کردن
dynamic braking ترمز دینامیکی
brake wheel ترمز چرخها
air brakes ترمز کمپرسی
brake collar رینگ ترمز
clogged پابند ترمز
brake horsepower نیروی ترمز
brake actuating lever اهرم ترمز
brake lining لنت ترمز
brake pressure نیروی ترمز
brake shoe کفشک ترمز
brake expander cam بادامک ترمز
stoplight چراغ ترمز
engine dynamometer ترمز موتور
linings لنت ترمز
lining لنت ترمز
braked ترمز کردن
brakes ترمز کردن
brake ترمز کردن
electromagnetic brake ترمز مغناطیسی
emergency brake ترمز اضطراری
dynamic braking ترمز واکنشی
electric brake ترمز برقی
stoplights چراغ ترمز
electric brake ترمز الکتریکی
windmills هر چیزی شبیه اسیاب بادی
balloon tire لاستیک بادی عاج دار
to go for a sail با کشتی بادی سفریاگردش کردن
an off shore wind بادی که از سوی دریا بوزد
fugues نوعی الت بادی موسیقی
fugue نوعی الت بادی موسیقی
windmill هر چیزی شبیه اسیاب بادی
saxophones نوعی الت موسیقی بادی
saxophone نوعی الت موسیقی بادی
yaghtman's anchor لنگر قایقهای بادی کوچک
quartering بادی که با زاویه کج بطرفی می وزد
peabody picture vocabulary test ازمون واژگان مصور پی بادی
ophicleide یکجور ساز بادی برنجین
reed organ یکنوع الت موسیقی بادی
primafacie در بادی امر قابل قبول
d.c. brake ترمز جریان دائم
brake expander mechanism مکانیزم انبساط ترمز
trailer brake valve سوپاپ ترمز تریلر
ABS سیستم ترمز ضد قفل
front wheel brake ترمز چرخ جلو
gear brake ترمز سیستم انتقال
stop lamp switch کلید چراغ ترمز
skid ترمز کردن سریدن
skidded ترمز کردن سریدن
skidding ترمز کردن سریدن
skids ترمز کردن سریدن
hand brake lever اهرم ترمز دستی
emergency brake equipment تجهیزات ترمز اضطراری
brake lights چراغ های ترمز
energizer تقویت کننده ترمز
four wheel brake ترمز چهار چرخ
back pedalling brake ترمز باگردش ازاد
brake shoe carrier نگهدارنده کفشک ترمز
air brake pressure gage مانومتر با ترمز هوایی
brake shoe ring رینگ کفشک ترمز
suppressor grid voltage ولتاژ شبکه ترمز
stop light switch کلید لامپ ترمز
snub cable ناگهان ترمز کردن
stop lamp switch کلید لامپ ترمز
brake piston cup رینگ پیستون ترمز
brake lifting magnet ترمز مغناطیسی اسانسور
load reaction brake ترمز فشار باد
friction surface سطح اصطکاک ترمز
skidder ترمز کننده سردهنده
back pedalling brake ترمز مسیر ازاد
meter rule مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
yachts کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
yacht کرجی بادی یا بخاری مخصوص تفرج
reed pipe لوله یا نای الات موسیقی بادی
reed stop کلید یا جا انگلشتی الات موسیقی بادی
woodwind موسیقی برای سازهای بادی چوبی
aeolian harp آلت موسیقی بادی شبیه به جعبه
to sail [for] با کشتی بادی آغاز به سفر کردن [به]
flexible brake tubing لوله قابل انعطاف ترمز
dive flap ترمز هوایی از نوع فلپ
brakeman مسئول ترمز در تیم لوژسواری
fresh gale بادی که با سرعت ساعتی 93تا 64 میل بوزد
brakeman متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
trailer brake system دستگاه ترمز تریلر [فناری خودرو]
chute سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
chutes سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
fishtail wind بادی که مداوما به چپ وراست یا جلو و عقب تغییرجهت میدهد
brake rigging اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
english horn نوعی ساز بادی چوبی انگلیسی که دارای دوزبانه است
open jet tunnel تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
closed jet tunnel تونل بادی نه الزاما با مداربسته بلکه قسمت اصلی ان کاملا بسته است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com