English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
d.c. brake ترمز جریان دائم
Other Matches
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
steady flow جریان دائم
constant current جریان دائم
d.c. جریان دائم
direct current جریان دائم
d.c. commponent بخش جریان دائم
d.c. drive ماشین جریان دائم
d.c. converter مبدل جریان دائم
d.c. heating گرمایش جریان دائم
d.c. ammeter امپرمتر جریان دائم
grid d.c. جریان دائم شبکه
d.c. reciever گیرنده جریان دائم
dynamo مولد جریان دائم
dynamos مولد جریان دائم
d.c. cable کابل جریان دائم
d.c. drive محرکه جریان دائم
d.c. resistance مقاومت جریان دائم
d.c. winding سیم پیچی جریان دائم
d.c. arc welding generator مولد جوشکاری جریان دائم
high direct voltage فشار قوی جریان دائم
grid d.c. modulation مدولاسیون جریان دائم شبکه
d.c. arc welding converter مبدل جوشکاری جریان دائم
d.c. series wound motor موتور با سیم پیچی جریان دائم
variable speed d.c. motor موتور جریان دائم با سرعت متغیر
inductive d.c. voltage drop افت ولتاژ جریان دائم القائی
d.c. instrument دستگاه اندازه گیری جریان دائم
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
permanent دائم
continued دائم
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
steady load بار دائم
dead load بار دائم
permanent insanity جنون دائم
steady state حالات دائم
sottish دائم الخمر
permanent magnet اهنربای دائم
life imprisonment حبس دائم
tosspot دائم الخمر
toper دائم الخمر
eye splice حلقه دائم
intermissions غیر دائم
fee simple حق تملک دائم
tippler دائم الخمر
rectification دائم سازی
intermission غیر دائم
alcoholics دائم الخمر
d.c c. motor موتورجریان دائم
alcoholic دائم الخمر
perpetual motion حرکت دائم
malt worm دائم الخمر
permanent marriage نکاح دائم
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
obsessions فکر دائم وسواس
loyalty rebate تخفیف مشتریان دائم
obsession فکر دائم وسواس
maintain watch به گوش بودن دائم
tippled دائم الخمر بودن
d.c. motor موتورجریان دائم موتور C.D
tippling دائم الخمر بودن
loyalty discount تخفیف مشتریان دائم
tipples دائم الخمر بودن
tipple دائم الخمر بودن
perpetual motion machine ماشین با حرکت دائم
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
tetanize بحالت انقباض دائم دراوردن
habitual شخص دائم الخمر عادی
have one's nose in a book <idiom> دائم سر توی کتاب داشتن
bowler مشروب خوارافراطی دائم الخمر
bowlers مشروب خوارافراطی دائم الخمر
fuddle دائم الخمر بودن گیج کردن
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current flow سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
brake ترمز
brakes ترمز
braking ترمز
stopcocks ترمز
stopcock ترمز
braked ترمز
brakes ترمز ها
paramagnetic اجسامی با قابلیت گذردهی یانفوذپذیری بیشتر از یک وخاصیت مغناطیسی دائم
regenetative braking ترمز واکنشی
resistance braking ترمز مقاومتی
resistance braking ترمز واکنشی
regenetative braking ترمز دینامیکی
prony brake ترمز پرونی
brake shoe کفشک ترمز
electric brake ترمز برقی
power brake ترمز سروو
regenetative braking ترمز مقاومتی
electric brake ترمز الکتریکی
steam brake ترمز بخاری
stoplights چراغ ترمز
stoplight چراغ ترمز
linings لنت ترمز
braking ترمز کردن
braked ترمز کردن
clogged پابند ترمز
brake ترمز کردن
emergency brake ترمز اضطراری
brake wheel ترمز چرخها
foot brake pedal پدال ترمز
electromagnetic brake ترمز مغناطیسی
safety stop ترمز خطر
lining لنت ترمز
stop light چراغ ترمز
stop lamp چراغ ترمز
foot brake ترمز پایی
engine dynamometer ترمز موتور
brakes ترمز کردن
air brakes ترمز کمپرسی
air brakes ترمز هوایی
air brakes ترمز بادی
air brake ترمز کمپرسی
air brake ترمز هوایی
air brake ترمز بادی
brake valve سوپاپ ترمز
brake fluid روغن ترمز
hand brake ترمز دستی
clog پابند ترمز
internal brake ترمز داخلی
hub brake ترمز چرخ
hoist brake ترمز نقاله
clogs پابند ترمز
dynamic braking ترمز واکنشی
brake lining لنت ترمز
brake collar رینگ ترمز
brake actuating lever اهرم ترمز
brake expander cam بادامک ترمز
magnetic brake ترمز مغناطیسی
brake cross shaft محور ترمز
brake horsepower نیروی ترمز
disc brake ترمز دیسکی
brake pressure نیروی ترمز
dynamic braking ترمز دینامیکی
disc brake ترمز صفحهای
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
snub cable ناگهان ترمز کردن
friction surface سطح اصطکاک ترمز
four wheel brake ترمز چهار چرخ
skids ترمز کردن سریدن
skidder ترمز کننده سردهنده
emergency brake equipment تجهیزات ترمز اضطراری
skid ترمز کردن سریدن
skidded ترمز کردن سریدن
brake expander mechanism مکانیزم انبساط ترمز
skidding ترمز کردن سریدن
brake shoe ring رینگ کفشک ترمز
brake shoe carrier نگهدارنده کفشک ترمز
brake lifting magnet ترمز مغناطیسی اسانسور
energizer تقویت کننده ترمز
stop light switch کلید لامپ ترمز
stop lamp switch کلید لامپ ترمز
stop lamp switch کلید چراغ ترمز
trailer brake valve سوپاپ ترمز تریلر
brake lights چراغ های ترمز
hand brake lever اهرم ترمز دستی
back pedalling brake ترمز مسیر ازاد
front wheel brake ترمز چرخ جلو
air brake pressure gage مانومتر با ترمز هوایی
gear brake ترمز سیستم انتقال
load reaction brake ترمز فشار باد
ABS سیستم ترمز ضد قفل
back pedalling brake ترمز باگردش ازاد
brake piston cup رینگ پیستون ترمز
suppressor grid voltage ولتاژ شبکه ترمز
peers of iveland بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
brakeman مسئول ترمز در تیم لوژسواری
flexible brake tubing لوله قابل انعطاف ترمز
dive flap ترمز هوایی از نوع فلپ
achalasia عدم انبساط عضلات مجاری بدن و باقی ماندن انها در حال انقباض دائم
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
trailer brake system دستگاه ترمز تریلر [فناری خودرو]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com