Total search result: 201 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
filament terminal |
ترمینال فیلامان |
|
|
Other Matches |
|
virtual |
مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود |
teleprinter |
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال |
teleprinters |
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال |
negative acknowledgement |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
heater |
فیلامان |
hot-wired |
فیلامان |
hot-wiring |
فیلامان |
incandescent filament |
فیلامان |
metal filament |
فیلامان |
resistance wire |
فیلامان |
hot wire |
فیلامان |
filaments |
فیلامان |
filament |
فیلامان |
hot-wire |
فیلامان |
hot-wires |
فیلامان |
heaters |
فیلامان |
filament circuit |
مدار فیلامان |
filament current |
جریان فیلامان |
filament input |
ورودی فیلامان |
filament resistor |
مقاومت فیلامان |
heating battery |
باطری فیلامان |
filament wire |
سیم فیلامان |
low voltage battery |
باطری فیلامان |
filament voltage |
ولتاژ فیلامان |
filament transformer |
ترانسفورماتور فیلامان |
zigzag spiral filament |
فیلامان زیگزاگ |
disappearing filament pyrometer |
اذرسنج فیلامان دار |
filament winding |
سیم پیچی فیلامان |
filament temperature |
درجه حرارت فیلامان |
double filament lamp |
لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف |
terminals |
ترمینال |
grip |
ترمینال |
battery bus |
ترمینال |
terminal |
ترمینال |
gripped |
ترمینال |
binding screw |
ترمینال |
pole post clamp |
ترمینال |
ro terminal |
ترمینال- RO |
line terminal |
ترمینال خط |
grips |
ترمینال |
gripping |
ترمینال |
bus terminal |
ترمینال |
battery terminal |
ترمینال باطری |
junction box |
جعبه ترمینال |
junction boxes |
جعبه ترمینال |
holders |
ترمینال سرپیچ |
display terminal |
ترمینال نمایش |
holder |
ترمینال سرپیچ |
air terminal |
ترمینال هوایی |
clamp bolt |
پیچ ترمینال |
collector terminal |
ترمینال کلکتور |
data terminal |
ترمینال داده |
air terminals |
ترمینال هوایی |
dumb terminal |
ترمینال گنگ |
intelligent terminal |
ترمینال هوشمند |
Where is the terminus? |
ترمینال کجاست؟ |
video terminal |
ترمینال تصویری |
terminal voltage |
ولتاژ ترمینال |
remote terminal |
ترمینال دوردست |
smart terminal |
ترمینال هوشمند |
primery terminal |
ترمینال اولیه |
tv terminal |
ترمینال تلویزیونی |
transformer terminal |
ترمینال ترانسفورماتور |
terminal board |
تخته ترمینال |
terminal box |
جعبه ترمینال |
local terminal |
ترمینال محلی |
intermediate terminal |
ترمینال میانی |
terminal stand |
پایه ترمینال |
earth terminal |
ترمینال زمین |
grid cap |
ترمینال شبکه |
graphical terminal |
ترمینال گرافیکی |
graphics terminal |
ترمینال گرافیکی |
grid clip |
ترمینال شبکه |
grid terminal |
ترمینال شبکه |
input terminal |
ترمینال ورودی |
input terminal |
ترمینال اولیه |
video display terminal |
ترمینال نمایش تصویری |
clippings |
ترمینال باطری بست |
visual display terminal |
ترمینال نمایش بصری |
clip |
ترمینال باطری بست |
user's terminal |
ترمینال استفاده کننده |
clipped |
ترمینال باطری بست |
cursive scanning |
پیمایش با یک ترمینال ویدئویی |
clips |
ترمینال باطری بست |
barrels |
وفیفه هدایت در یک ترمینال |
clamp |
در قید گذاشتن ترمینال |
data terminal ready |
امادگی ترمینال داده |
data terminal equipment |
تجهیزات ترمینال داده |
dte |
وسیله ترمینال داده |
point of sale terminal |
ترمینال فروش اطلاعات |
vdt |
ترمینال نمایش بصری |
barrel |
وفیفه هدایت در یک ترمینال |
dial up terminal |
ترمینال شماره گیری |
clamped |
در قید گذاشتن ترمینال |
clamping |
در قید گذاشتن ترمینال |
clamps |
در قید گذاشتن ترمینال |
remote terminal |
ترمینال راه دور |
anodes |
ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله |
alphanumeric display terminal |
ترمینال نمایش الفبا عددی |
programmable terminal |
ترمینال قابل برنامه ریزی |
journals |
گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال |
journal |
گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال |
anode |
ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله |
dumb terminal |
پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند |
cathodes |
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری |
cathode |
ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری |
smarter |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
smarted |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
smart |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
drain |
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET |
smartest |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
site poll |
قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل |
dtr |
Ready Terminal Data امادگی ترمینال داده |
smarts |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
attention |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
satellites |
ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است |
attentions |
کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد |
drained |
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET |
satellite |
ترمینال کامپیوتری که خارج شبکه اصلی است |
draining |
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET |
enter |
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید |
entered |
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید |
pedestals |
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال |
smarting |
ترمینال شبکه که میتواند اطلاعات را پردازش کند |
slave |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
enters |
وارد کردن اطلاع در یک ترمینال یا صفحه کلید |
pedestal |
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال |
drains |
یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET |
user programmable terminal |
ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده |
slaved |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
slaves |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
slaving |
ترمینالی که با کامپیوتر اصلی یا ترمینال کنترل شود |
local |
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند |
cybercafe |
شرکتی که حاوی چند ترمینال متوسط به اینترنت است |
locals |
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند |
graphic display |
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه |
multi terminal system |
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند |
interactive |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
status |
سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال |
operates |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
operate |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
operated |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
local area network |
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند. |
ring |
نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند |
blast through alphanumerics |
حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند |
key |
مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد |
vdt |
Terminal Display Video ترمینال نمایش ویدئویی پایانه نمایشگر |
workstation |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
workstations |
محل کار کاربر کامپیوتر با ترمینال , VDU , چاپگر , مودم و.. |
log |
بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده . |
job |
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص |
ro |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند |
jobs |
ترمینال کامپیوتری طراحی و استفاده شده برای کار خاص |
logs |
بوسیله ترمینال به کامپیوتر مرکزی پیش از دستیابی به برنامه یا داده . |
overhead |
مدت زمان کامپیوتر برای فراخوانی و بررسی هر ترمینال شبکه |
packets |
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها |
packet |
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها |
server |
کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی |
feep |
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند |
ccp |
نرم افزاری که واسط بین ترمینال کاربر و Bios سیستم است |
inquiries |
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ |
interfaces |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
interface |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
calling |
سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی |
communication |
ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است |
inquiry |
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ |
down line processor |
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند |
alphageometric |
که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند |
notepad |
بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است |
jobs |
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار |
X. |
استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند |
home |
روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم |
homes |
روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم |
job |
استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار |
notepads |
بخشی از صفحه نمایش برای ذخیره اطلاعات حتی وقتی ترمینال قط ع است |
repetitive stress injury |
دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند |
repetitive strain injury |
دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند |
stroke writer |
ترمینال گرافیکی برداری که اشیاء را روی صفحه بوسیله یک سری خطوط نمایش میدهد |
formats |
قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود |
format |
قالب فرم خالی یا صفحه مکرر ذخیره شده در یک ترمینال تا مکررا ارسال شود |
asynchronous |
اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند |
clusters |
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند |
end |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
electronics |
استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها |
VT terminal emulation |
استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند |
interface |
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم |
ended |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
interfaces |
استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم |
cluster bomb |
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند |
ends |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
cluster |
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند |
cluster bombs |
تعداد ترمینال یاوسایل یا ایستگاهها یا مکانهای حافظهای که در یک محل جمع شده اند و کنترل می شوند |
client |
یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد |
clients |
یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد |
drops |
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری |
dropping |
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری |
dropped |
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری |
transistors |
هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector |
transistor |
هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector |
drop |
محل یک ترمینال راه دور درشبکه فاصله میان بالا وپایین یک ورق از لوازم التحریر کامپیوتری |