Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (8 milliseconds)
English
Persian
carbide
ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
Other Matches
decarburizing
گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
carbon
کربن
radiocarbon
کربن 41
invar
کربن
decarburize
کربن گرفتن
acetylenic carbon
کربن استیلنی
carburization
ترکیب با کربن
carbonize
کربن سازی
carbon cycle
سیکل کربن
carbinol carbon
کربن کربینول
cabonic
حاصل از کربن
carbon deposite
لایه کربن
carbon fixed
کربن ثابت
carbon free
کربن ازاد
carbon holder
پایه کربن
asymmetric carbon
کربن بی تقارن
carbonaceous
کربن دار
anomeric carbon
کربن انومری
active carbon
کربن فعال
decarburization
کربن گیری
secondary carbon
کربن 2 درجه
tertiary carbon
کربن 3 درجه
carbon dioxide
دی اکسید کربن
primary carbon
کربن 1 درجه
radiocarbon
کربن پرتوزا
recarburizer
کربن دهنده
carbon monoxide
منواکسید کربن
surface decarburization
کربن گیری سطحی
tertiary carbon
کربن نوع سوم
ultra high carbon steels
فولادهای فرا- پر- کربن
CFC
مخفف کلروفلورو کربن
CFCs
مخفف کلروفلورو کربن
carbonate
بصورت کربن دراوردن
secondary carbon
کربن نوع دوم
iron carbon diagram
نمودار اهن- کربن
hydro carbon
ترکیب هیدروژن و کربن
high carbon steel
فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
high carbon steel
فولاد با کربن زیاد
primary carbon
کربن نوع اول
iron carbon alloy
الیاژ اهن و کربن
arc lamp carbon
کربن لامپ قوسی
crater in positive carbon
گودی کربن مثبت
cored carbon
کربن هسته دار
recarburize
کربن گیری مجدد
carbureted steel
پولاد کربن دار
plain carbon steel
فولاد کربن غیرالیاژی
carboning a lamp
کربن گذاری لامپ
carbon arc welding
جوشکاری با جرقه کربن
activated carbon
کربن فعال شده
activated charcoal
کربن فعال شده
carbon arcwelding
جوش قوسی بوسیله کربن
ethylene
هیدرو کربن اشباع نشده
hypercapnia
افزایش کربن اکسید در خون
ingot iron o.steel
فولاد کربن گیری شده
carbon arc lead burning
جوش سرب با جرقه کربن
carbohydrates
ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
carbohydrate
ترکیبات خنثی کربن واکسیژن وهیدرژن
synthesic
ترکیبی
composite casting
ترکیبی
trivalency
سه ترکیبی
combinational
ترکیبی
combinatory
ترکیبی
combinatorial
ترکیبی
trivalence
سه ترکیبی
synthetic
ترکیبی
ingradient
جز جز ترکیبی
agglutinative
ترکیبی
synthetical
ترکیبی
combinative
ترکیبی
dry ice
یخی که از جامدکردن اکسید دو کربن بدست میاید
gutta percha
هیدرو کربن صمغ گیاهی درختان مختلف
mixed strategy
استراتژی ترکیبی
syntactical analysis
تحلیل ترکیبی
diphthongs
صدای ترکیبی
mixed glue
چسب ترکیبی
mix
مخلوط ترکیبی
syntax error
اشتباه ترکیبی
ordinal number
عدد ترکیبی
synthetic method
روش ترکیبی
elective affinity
میل ترکیبی
affinities
میل ترکیبی
affinity
میل ترکیبی
mixed cell refernce
ارجاع سل ترکیبی
parathesis
ترکیبی بی تغییر
semisynthetic
نیمه ترکیبی
sequential storage
انباره ترکیبی
shapeliness
خوش ترکیبی
diphthong
صدای ترکیبی
ingredient
جزء ترکیبی
turboramjet
ترکیبی از توربوجت و رم جت
composite video
تصویر ترکیبی
ingredients
جزء ترکیبی
combination bands
نوارهای ترکیبی
composite symbol
علامت ترکیبی
composite metal
فلز ترکیبی
combination influence
عامل ترکیبی
combination tone
صوت ترکیبی
combinational circuit
مدار ترکیبی
mixes
مخلوط ترکیبی
combined transport document
اسناد حمل ترکیبی
combined transport
حمل و نقل ترکیبی
multiplex
تسهیم مخابره ترکیبی
compound leverage floor jack
اهرم بالابر ترکیبی
diatessaron
ترکیبی ازچهار دارو
hydrogen bomb
بمب ترکیبی اتمی
hydrogen bombs
بمب ترکیبی اتمی
chemical affinity
میل ترکیبی شیمیایی
hemiterpene
ترکیبی بفرمول 8H5C
ctd
سند حمل ترکیبی
ct
حمل و نقل ترکیبی
feasion
بمب ترکیبی اتمی
Borromini capital
[نوعی سر ستون ترکیبی]
histamine
ترکیبی بفرمول 3N9H5C
anthracite
زغال سنگ نسبتا خالص که حاوی تاحدود 59% کربن میباشد
to trap something
[e.g. carbon dioxide]
چیزی را گرفتن
[جمع کردن]
[برای مثال دی اکسید کربن ]
cob
[ترکیبی از خاک رس، ریگ، شن و کاه و آب]
mixed column line graph
نمودار ستونی- خطی ترکیبی
fiata combined transport bill of lading
بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
deoxidize
از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
ketol
ترکیبی مرکب ازالکل و استون
contraction parry
ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
latten
ترکیبی مانند فلز برنج
combined transport operator
عامل حمل و نقل ترکیبی
cto
عامل حمل ونقل ترکیبی
basophil
میل ترکیبی شدید با موادقلیایی
hexahydrate
ترکیبی که دارای شش ذره اب باشد
lattin
ترکیبی مانند فلز برنج
basophile
میل ترکیبی شدیدبا موادقلیایی
mixed column line chart
نمودار ستونی- خطی ترکیبی
BPP
هشت بیت برای ترکیبی از رنگها
soft return
فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
syntactical
طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
syntactic
طبق قواعد صرف ونحوی ترکیبی
BPP
چهار بیت برای ترکیبی از رنگها
iodoform
ترکیبی از ید که برای گندزدایی و مانند انهابکارمیبرند
cannon
[ترکیبی از سبک های امپراتوری ناپلئون و فدرال]
to orient compound
نسبت اجزای ترکیبی را بایکدیگر تعیین کردن
consolute
ترکیبی از دو یا چند مایع که بر هر نسبتی در یکدیگر حل شوند
She has long and shapely legs .
ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
chloramine
هرنوع ترکیبی که دارای ازت و کلر باشد
protoxide
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
silicone
ترکیبی الی بفرمول Sio2R شبیه کتون
polyene
ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
monad
ذره بسیط که نیروی ترکیبی یک هیدروژن است
hypotaxis
رابطه ترکیبی یا صرف ونحوی کلمه اصلی بامشتقاتش
octad
جسم بسیط یا ذرهای که قوه ترکیبی ان برابر است با8واحد
fbl
lading of bill combinedtransport FIATA بارنامه حمل ترکیبی "فیاتا"
nitralloy
قطعات نیتریده شده حاوی مقادیر جزئی کربن الومینیوم کرم منیزیوم و احتمالا گوگردو غیره
distemper
ترکیبی از گچ اب چسب و موادرنگی که در رنگ کردن داخل اطاقها بکار میرود
carbon tracking
باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
hyperventilation
تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
dual
دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
character
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
characters
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود
opalite
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
large model
مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
card
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
Composite Order
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
cards
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
polyamide
پلی امید ترکیبی شامل چند گروه امید
acid diluent
ترکیبی که با قلم زنی سطح فلز باعث اتصال بهتر لایه های پرداخت با سطح فلزمیشود
carbon steel
فولاد کربن یا فولاد سخت
musicom
یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
combination device
ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
compound weave
بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
mixd weave
بافت ترکیبی
[هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
Fustat rug
فرش فسطاط
[فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
synthetic resins
صمغهای مصنوعی صمغهای ترکیبی
synthetic oils
روغنهای مصنوعی روغنهای ترکیبی
colour
دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
colours
دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
time
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
hooked medallion
ترنج قلاب شکل
[در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
gold washing
شستن طلائی
[نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
Afshan
[all-over pattern]
طرح افشان
[با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
element
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
cloud band border
[حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com