Dictiornary-Farsi | ترکیب و ساخت غدد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (3 milliseconds)

English	Persian
glandulation	ترکیب و ساخت غدد


Search result with all words

confection	ترکیب ساخت
confections	ترکیب ساخت
slice	ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slices	ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
make	ساخت ترکیب
makes	ساخت ترکیب
homosphere	قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
date-stone	[سنگ ترکیب شده در دیوار که تاریخ ساخت آن بنا در آن قید شده است.]
Other Matches

work in progress	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
work in process	کالاهای در حال ساخت کالاهائیکه مراحل ساخت رامی گذرانند
Visual Basic	ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
harmonic motion	اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
isomer	جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomerous	جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
compositions	ترکیب یکان ترکیب رزمی
composition	ترکیب یکان ترکیب رزمی
os/	سیستم عامل چندکاره برای کامپیوترهای PC ساخت IBM و ماکروسافت که ساخت آن توسط IBM ادامه دارد تا تغییری در ویندوز ماکروسافت باشد
structure	ساخت
construction	ساخت
make up	ساخت
synthesis	ساخت
syntheses	ساخت
designs	ساخت
fabrication	ساخت
invenit	ساخت
constructions	ساخت
structures	ساخت
manufactured	ساخت
manufactures	ساخت
unstructured	بی ساخت
manufacture	ساخت
workmanship	ساخت
generation	ساخت
generations	ساخت
structuring	ساخت
manufactory	ساخت
substandard	بد ساخت
manufacturing	ساخت
performance	ساخت
fecit	ساخت
compositions	ساخت
formation	ساخت
conformation	ساخت
form	ساخت
formed	ساخت
forms	ساخت
composition	ساخت
built	ساخت
performances	ساخت
make-up	ساخت
habitus	ساخت
design	ساخت
texture	ساخت
textures	ساخت
making	ساخت
manufacturing process	فرایند ساخت
reconstituted	تجدید ساخت
makes	ساختمان ساخت
production cost	ارزش ساخت
static structure	ساخت ایستا
make	ساختمان ساخت
structuralist	ساخت گرای
structuralists	ساخت گرای
program structure	ساخت برنامه
building block	کنده ساخت
make	رسیدن به ساخت
prototyping	ساخت یک نمونه
machine made	ساخت ماشین
simple structure	ساخت ساده
social strcture	ساخت اجتماعی
production time	زمان ساخت
production process	روند ساخت
power structure	ساخت قدرت
manufacturing process	پویش ساخت
tree structure	ساخت درختی
market structure	ساخت بازار
mental structure	ساخت ذهنی
graft	ساخت وپاخت
grafted	ساخت وپاخت
grafts	ساخت وپاخت
building blocks	کنده ساخت
new built	تازه ساخت
new buit	تازه ساخت
unstructured interview	مصاحبه بی ساخت
manufacturing cost	هزینه ساخت
manufacture process	فراگرد ساخت
elaborate	ساخت استاد
elaborates	ساخت استاد
elaborating	ساخت استاد
population structure	ساخت جمعیت
tectonic	زمین ساخت
tectonics	زمین ساخت
phrase structure	با ساخت عبارتی
personality structure	ساخت شخصیت
perceptual structure	ساخت ادراکی
well made	خوش ساخت
manufacture cost	ارزش ساخت
manufacture process	فرایند ساخت
newmade	تازه ساخت
elaborated	ساخت استاد
dynamic structure	ساخت پویا
factory order	سفارش ساخت
family structure	ساخت خانواده
shops	محل ساخت
shopped	محل ساخت
shop	محل ساخت
reconstituting	تجدید ساخت
reconstitutes	تجدید ساخت
reconstitute	تجدید ساخت
field strcture	ساخت میدانی
file structure	ساخت پرونده
formatio reticularis	ساخت شبکهای
reticular formation	ساخت شبکهای
group structure	ساخت گروهی
assembly	نصب ساخت
home made	ساخت داخلی
home made	ساخت بومی
brand name	علامت ساخت
brand names	علامت ساخت
block structure	ساخت کندهای
block structured	با ساخت کندهای
american make	ساخت امریکایی
capital structure	ساخت سرمایه
agro industry	کشت و ساخت
affect structure	ساخت عاطفه
class structure	ساخت طبقاتی
structuralism	ساخت گرایی
covin	ساخت وپاخت
covinous	ساخت وپاختی
data structure	ساخت داده ها
deep structure	ژرف ساخت
home-made	ساخت میهن
collusion	ساخت و پاخت
collusion	ساخت وپاخت
control structure	ساخت کنترل
design and construction	طراحی و ساخت
manufacturing	صنعت ساخت
man-made	ساخت بشر
man made	ساخت بشر
makes	رسیدن به ساخت
structure	ساختار ساخت
productions	ارائه ساخت
structures	ساختار ساخت
structuring	ساختار ساخت
rebuild	تجدید ساخت
rebuilds	تجدید ساخت
structured	دارای ساخت
structured	ساخت یافته
forbade	نا مقدور ساخت
homemade	ساخت میهن
infra structure	زیر ساخت
production	ارائه ساخت
workmanship	کار ساخت
latent structure	ساخت نهفته
he betray himself	او خودرا رسوا ساخت
production	عمل اوری ساخت
production	کنترل ساخت یک محصول
production	سرعت ساخت محصول
productions	عمل اوری ساخت
development order	دستور ساخت اماد
colluded	ساخت وپاخت کردن
collude	ساخت وپاخت کردن
the lord will provide	خداوسیله خواهد ساخت
Intel	بیتی ساخت intel
colluding	ساخت وپاخت کردن
it occasioned his death	مرگ اورافراهم ساخت
make or buy decision	تصمیم به ساخت یاخرید
man made goods	کالاهای ساخت بشر
man made wealth	ثروت ساخت بشر
productions	سرعت ساخت محصول
productions	کنترل ساخت یک محصول
colludes	ساخت وپاخت کردن
layout	ساخت [سازمانی یا سیستمی]
design	ساخت [سازمانی یا سیستمی]
style	ساخت [سازمانی یا سیستمی]
clay brick	آجر [ساخت و ساختمان]
brick-bat	آجر [ساخت و ساختمان]
clinker	آجر [ساخت و ساختمان]
packaging	ساخت [سازمانی یا سیستمی]
make-up	ساخت [سازمانی یا سیستمی]
fabrication	ساختمان طرز ساخت
manufactures	عمل اوردن ساخت
manufacture	عمل اوردن ساخت
constructs	ایجاد کردن ساخت
constructing	ایجاد کردن ساخت
constructed	ایجاد کردن ساخت
construct	ایجاد کردن ساخت
structured walkthroughs	بررسیهای ساخت یافته
structural psychology	روانشناسی ساخت گرا
structured english	انگلیسی ساخت یافته
What can't be cured must be endured. <idiom>	باید سوخت و ساخت.
manufactured	عمل اوردن ساخت
structured interview	مصاحبه ساخت دار
brick	آجر [ساخت و ساختمان]
claybrick	آجر [ساخت و ساختمان]
productions	ساخت مواد برای فروش
construction costs	هزینه های ساخت و ساز
barrow [wheelbarrow]	فرقون [ساخت و ساختمان] [ابزار]
wheel barrow	فرقون [ساخت و ساختمان] [ابزار]
chemotrophic treatment	تسویه خوراک ساخت شیمیایی
clinker	آجر سفالی [ساخت و ساختمان]
aircraft company	شرکت ساخت هواپیما [اقتصاد]
production	ساخت مواد برای فروش
clay brick	آجر سفالی [ساخت و ساختمان]
brick-bat	آجر سفالی [ساخت و ساختمان]
You cannot make bricks without straw. <proverb>	بى کاه نتوان خشت ساخت .
weheelbarrow	فرقون [ساخت و ساختمان] [ابزار]
file structure	ساخت پرونده ساختمان فایل