Total search result: 202 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
menu |
ترکیب کلید از دو یا چند تا که معادل انتخاب منو است |
menus |
ترکیب کلید از دو یا چند تا که معادل انتخاب منو است |
|
|
Other Matches |
|
Apple Key |
کلید مخصوص روی صفحه کلید Macintosh Apple که ترکیب آن با کلیدهای دیگر یک راه میان بر برای انتخاب منوها است |
key |
ترکیب دو یا چند کلید که تابعی را انجام می دهند وقتی با هم انتخاب شوند |
rollover |
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند |
scan |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
scanned |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
scans |
شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید |
upper case |
حروف بزرگ و نشانههای دیگرروی ماشین تایپ یا صفحه کلید که با انتخاب کلید shift دستیابی می شوند |
clicks |
انتخاب یک کلید از صفحه کلید |
clicked |
انتخاب یک کلید از صفحه کلید |
click |
انتخاب یک کلید از صفحه کلید |
key |
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند |
hitting |
انتخاب یک کلید |
hit |
انتخاب یک کلید |
hits |
انتخاب یک کلید |
keystroke |
عمل انتخاب کلید |
action |
عمل کاربر مانند انتخاب یک کلید |
actions |
عمل کاربر مانند انتخاب یک کلید |
breaks |
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل |
break |
کلید مخصوص در صفحه کلید IBM که اجرای یک برنامه را وقتی قط ع میکند که این کلید با کلید کنترل |
chord keying |
عمل انتخاب دو یا چند کلید همزمان برای انجام کاری |
breaks |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
break |
عمل یا کلید انتخاب شده برای توقف اجرای یک برنامه |
CTR |
انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود |
ctrl |
انتخاب این سه کلید با هم باعث شروع مجدد کامپیوتر میشود |
repeat |
کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند |
tabbing |
ترتیب حرکت تمرکز از یک دگمه یا میدان به دیگر با انتخاب کلید tab |
repeats |
کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند |
radio button |
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود. |
space |
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند |
spaces |
میله طولانی در انتهای صفحه کلید که پس از انتخاب در متن یک فضای خالی ایجاد میکند |
tactile |
صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا |
righting |
منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید |
righted |
منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید |
right |
منوی کوچک ای که وقتی فاهر میشود که دگمه سمت راست Mouse با دو کلید را انتخاب کنید |
pop down menu |
منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب |
scrolls |
حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد |
scroll |
حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد |
keystroke |
برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است |
key |
کلید خاص یا ترکیب کلیدها که فرآیندی را آغاز میکند یا برنامه ای را فعال میکند |
CTR |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد |
xt |
صفحه کلید همراه با IBMPC که اما کلید تابعی دارد که در دوستون در گوشه سمت چپ صفخه کلید قرار دارند |
buttoned |
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد |
plastic bubble keyboard |
صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند |
buttoning |
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد |
button |
شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد |
key |
صدای تولید شده توسط کامپیوتر که به اپراتور اجازه میدهد تا بداند که کلید انتخاب شده ثبت شده است |
ctrl |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد |
rollover |
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند |
primary key |
[کلید اصلی، همچنین کلید اولیه نامیده می شود، یک کلید در یک پایگاه داده رابطه ای است که منحصر به فرد برای هر رکورد است.] |
options |
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC |
option |
کلیدی روی صفحه کلید که دستیابی به کار سایر کلیدها را فراهم میکند. مشابه کلید ctrl یا Alt در صفحه کلید IBM PC |
target selector |
دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است |
harmonic motion |
اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد |
tree |
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود |
isomer |
جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است |
isomerous |
جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است |
shift click |
ضرب دکمه ماوس همراه بافشردن کلید Shift صفحه کلید |
option key |
[یک کلید معرف روی بعضی ازصفحات کلید] |
repeat |
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید |
repeats |
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید |
sophistication |
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد |
ineligibility |
عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول |
n-key rollover |
[این به این معنیست که هر کلید به طور کامل به طور مستقل توسط سخت افزار صفحه کلید اسکن شده، به طوری که هر فشرده شدن کلیدها به درستی صرفنظر از اینکه چگونه بسیاری از کلید های دیگر در حال فشرده شدن تشخیص داده شده اند] |
compositions |
ترکیب یکان ترکیب رزمی |
composition |
ترکیب یکان ترکیب رزمی |
alt key |
کلید خاص روی صفحه کلید کامپیوتر شخصی برای انجام عملیات خاص در برنامههای کاربردی |
KSAM |
ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد |
key |
ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد |
prints |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
print |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
printed |
کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند |
function key |
کلید عملیاتی کلید تابعی |
enhanced |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
at |
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد |
enhancing |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
enhances |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
enhance |
دریک IBM PC صفحه کلید یا ردیفی از کلیدها در بالای صفحه کلید به همراه مجموعه کلیدهای عدد جداگانه در سمت راست |
arrow keys |
مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست |
checks |
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود |
check |
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود |
checked |
جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود |
qwerty keyboard |
ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی |
menu item |
یک انتخاب در فهرست انتخاب |
cyphers |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
cipher |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
ciphers |
رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند. |
dvorak keyboard |
طرح صفحه کلید که کاراتر از طرح صفحه کلید QWEEERTY است |
ntamount |
معادل |
equivalent |
معادل |
equipollent |
معادل |
equivalents |
معادل |
tantamount |
معادل |
public |
رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن . |
public |
روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند |
expilation |
معادل robbery |
equivalent weight |
وزن معادل |
equivalent area |
سطح معادل |
equalize |
معادل کردن . |
equalizes |
معادل کردن . |
equal |
دقیقاگ معادل |
reformist |
معادل reformer |
equivalent circuit |
مدار معادل |
equivalent service rounds |
گلوله معادل |
t equivalent circuit |
مدار معادل " T " |
equalizing |
معادل کردن . |
writing obligatory |
معادل bond |
modifies |
معادل adapt |
b |
معادل با بایتها |
assessor |
معادل assesor |
egalitaire |
معادل equalitarianism |
modify |
معادل adapt |
equivalence gate |
دریچه معادل |
equalised |
معادل کردن . |
grade equivalent |
معادل کلاسی |
equalized |
معادل کردن . |
equalises |
معادل کردن . |
equalising |
معادل کردن . |
date labourer |
معادل daysman |
ration in kind |
معادل جیره |
modifying |
معادل adapt |
counterclaim |
معادل set-off |
memorial |
معادل memorandum |
menaces |
معادل blackmail |
memorials |
معادل memorandum |
menaced |
معادل blackmail |
kilos |
معادل هزار |
menace |
معادل blackmail |
equivalence |
معادل بودن |
reinsurance |
معادل re-assurance |
deceptions |
معادل cheat |
deception |
معادل cheat |
parity |
معادل بودن |
kilo |
معادل هزار |
equaled |
دقیقاگ معادل |
order of the day |
معادل agenda |
equalling |
دقیقاگ معادل |
equaling |
دقیقاگ معادل |
equals |
دقیقاگ معادل |
redemption |
معادل ransom |
reformists |
معادل reformer |
equalled |
دقیقاگ معادل |
controlled reprisal |
انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار |
air mile |
هوانوردی معادل 3301 |
casus belli |
معادل War Causeof |
giga |
پیشوندی معادل 01بتوان 9 |
age equivalent scale |
مقیاس معادل سنی |
long ton |
تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم |
equivalently |
بطور هم ارز یا معادل |
kilo |
یک کیلوگرم معادل هزارگرم |
t parameter equipment circuit |
مدار معادل به صورت " T " |
onus probandi |
معادل proof of burden |
final instrument |
معادل act final |
kilos |
یک کیلوگرم معادل هزارگرم |
disobedience |
تقریبا" معادل desertion |
tnt equivalent |
معادل با قدرت انفجار تی ان تی |
mile |
معادل 53/9061 متر |
miles |
معادل 53/9061 متر |
faculty of law |
معادل law schoolof |
acid equivalent |
معادل شیمیایی اسید |
lebensraum |
معادل living-space |
quamdiu bene se gesserit |
معادل autculpam vitam ad |
hecto |
پیشوندی معادل 01 به توان 2 |
contango |
معادل "continuation " & "carringover " |
bi- |
پیشوند معادل با bio- |
Kbit |
معادل هزار بایت |
equivalent binary digits |
ارقام دودویی معادل |
ration in kind |
جیره معادل یاجانشین |
half |
یکی از دو بخش معادل |
business cycle |
معادل cycle trade |
grain |
معادل 8460/0گرم |
therm |
معادل هزارکالری بزرگ |
NOT function |
معادل تابع NAND |
therms |
معادل هزارکالری بزرگ |
nautical mile |
مایل دریایی معادل 0581متر |
highest |
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1 |
highs |
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1 |
high frequency equivalent circuit |
مدار معادل فرکانس بالا |
height equivalent of theroretical plate |
ارتفاع معادل بشقابک نظری |
logical |
معادل وضعیت منط قی درست یا یک |
match |
تنظیم ثبات معادل با دیگری |
matches |
تنظیم ثبات معادل با دیگری |
nautical miles |
مایل دریایی معادل 0581متر |
equivalent service rounds |
گلولههای معادل گلوله جنگی |
b |
ی معادل عدد 11 در مبنای دهدهی |
computed price |
قیمت ساختگی معادل administeredprice |
high |
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1 |
pints |
واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا |
pint |
واحد حجم معادل یک هشتم گالن یا |
fluid ounce |
واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت |
bushels |
مقیاس وزنی است معادل 4پک |
fluid ounces |
واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت |
statute mile |
میل رسمی معادل 0825 فوت |
quintal |
واحد وزنی معادل 001کیلو گرم |
half crown |
سکه معادل دوشلیلینگ وشش پنس |
bushel |
مقیاس وزنی است معادل 4پک |
cubit |
مقیاس قدیمی طول معادل 81 تا 22 اینچ |
horsepower |
واحد نیرو معادل 647 وات |
yard |
واحد طول معادل 4419/0متر |
yards |
واحد طول معادل 4419/0متر |
barye |
واحد فشار معادل 01بتوان 6- بار |