Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 168 (8 milliseconds)
English
Persian
ultra violet radiation
تشعشع ماوراء بنفش
Other Matches
ultraviolet
ماوراء بنفش
ultraviolet light
نور ماوراء بنفش
violet ray
اشعهء ماوراء بنفش
ultraviolet ray
اشعه ماوراء بنفش پرتو فرابنفش
dosimeter
وسیله اندازه گیری اشعه ماوراء بنفش در تابشهای خورشیدی و اسمانی
aluminum paste
تکههای بسیار کوچک الومینیوم که مانع برخورداشعه ماوراء بنفش خورشیدبه سطح جسم میشوند
eprom
PRO مخصوص که در زیرنور شدید ماوراء بنفش میتواند پاک شده و سپس دوباره برنامه ریزی شودmemory only programmableread erasableیک
actinism
خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
emission control
کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
violets
بنفش
violet
بنفش
violaceous
بنفش
lilac
یاس بنفش
violet blindness
بنفش کوری
corona
هاله بنفش
coronas
هاله بنفش
ultra violet
ماورا بنفش
lavender
بنفش کمرنگ
methyl violet
بنفش متیل
ultraviolet ray
پرتوماوراء بنفش
violets
بنفش رنگ
lilacs
یاس بنفش
amethyst
لعل بنفش
amethyst
درکوهی بنفش
mauve
رنگ بنفش
amethysts
لعل بنفش
amethysts
درکوهی بنفش
violet
بنفش رنگ
transmountain
ماوراء کوهستانی
supernatural
ماوراء طبیعی
aerospace
فضای ماوراء جو
overseas
ماوراء بحار
supersensible
ماوراء محسوسات
ultrafiche
ماوراء فیش
ultrasonic
ماوراء صوت
numinous
ماوراء الطبیعه
supersonic
ماوراء صوت
transcutaneal
ماوراء پوستی
transcutaneous
ماوراء پوستی
hypersonic
ماوراء الصوت
ultrasonics
ماوراء صوت
transmontane
ماوراء کوهستانی
pellucid
حائل ماوراء
initial voltage
ولتاژ هاله بنفش
Fuchia
<adj.>
<noun>
نوعی بنفش پررنگ
ultraviolet
اشعه مادون بنفش
ultrahigh frequency
بسامد ماوراء زیاد
beyond
انطرف ماوراء دورتر
transfinite
ماوراء اعداد محدود
transduction
عبور از ماوراء چیزی
transcendentalism
فلسفه ماوراء الطبیعه
meta metalanguage
ماوراء فوق زبان
supersensible
ماوراء عالم حواس
supernaturalism
فلسفه ماوراء طبیعه
extraterrestrial radiation
تابشهای ماوراء زمینی
semiopaque
کمی حاجب ماوراء
Rosewood
رنگی میان بنفش و قهوه ای
Redviolet
رنگی میان بنفش و قرمز
Blueviolet
<adj.>
<noun>
رنگی بین آبی و بنفش
metaphisical
مربوط به علم ماوراء طبیعت
ultrashort drilling
مته کاری ماوراء صوت
metaphysics
مبحث علوم ماوراء طبیعی
metaphysician
دانشمند علوم ماوراء طبیعی
mauve
رنگ بنفش مایل به ارغوانی سیر
diathermanous
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
ultra large scale integration
مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
tramontane
واقع در ماوراء جبال الپ بیگانه
usli
مجتمع سازی درمقیاس ماوراء بزرگ
diathermic
هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
rosewood
چوب بلسان بنفش نوعی اقاقیای بلند
crocus
[saffron]
گل زعفران جهت تهیه رنگ زرد و بنفش
metaphysical
وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
transmarine
واقع در انسوی دریا متعلق به ماوراء بحار
ultraviolet light
MORPG که محتوای آن با اشعه ماورای بنفش پاک میشود
ultraviolet
ایجاد شده بوسیله اشعه ماورا بنفش یافرابنفش
flash
تشعشع
emissions
تشعشع
luminance
تشعشع
total radiation
تشعشع کل
flashes
تشعشع
radiational
تشعشع
flashed
تشعشع
antiradiation
ضد تشعشع
radiation
تشعشع
emission
تشعشع
slsi
Intergration Scale SuperLarge تراشه هایی با تراکم ماوراء بزرگ
radioscopy
تشعشع سنجی
refulgence
جلال تشعشع
radiometer
تشعشع سنج
aura
تشعشع نورانی
scattered radiation
تشعشع پراکنده
auras
تشعشع نورانی
space radiation
تشعشع رادیویی
fluorescence
تشعشع ماهتابی
radiantly
تشعشع بطورمنشعب
thermal radiation
تشعشع حرارتی
ray
روشنایی تشعشع
ray
تشعشع داشتن
x irradiation
تشعشع رونتگن
radiation
تشعشع اتمی
radiation source
منبع تشعشع
radiancy
تابندگی تشعشع
neutron radiation
تشعشع نوترونی
corpuscular radiation
تشعشع ذرهای
dosimeter
تشعشع سنج
emit
تشعشع کردن
emits
تشعشع کردن
electronic radiation
تشعشع الکترونی
radiators
تشعشع کننده
emitter
تشعشع کننده
intensity of radiation
شدت تشعشع
radiator
تشعشع کننده
induced radiation
تشعشع القایی
emitting
تشعشع کردن
glary
دارای تشعشع
fluorescent radiation
تشعشع فلورسنت
nuclear radiation
تشعشع هستهای
radiacmeter
تشعشع سنج
radiation pressure
فشار تشعشع
radiance
تابندگی تشعشع
cosmic rays
تشعشع کاسمیک
prompt radiation
تشعشع کامل
emitted
تشعشع کردن
radiation loss
تلف تشعشع
radiation intensity
شدت تشعشع اتمی
radiological survey
تجسس تشعشع اتمی
radio active
دارای تشعشع اتمی
x radiation
تشعشع اشعه مجهول
magnetic dipole radiation
تشعشع دوقطبی مغناطیسی
background count
عکس العمل تشعشع
directive radiation
تشعشع جهت دار
broadside aerial
تشعشع کننده عرضی
radiant
تشعشع کننده حرارتی
larkspur
[نوعی گل میمون که در تهیه رنگ های گیاهی خصوصا زرد و بنفش بکار می رود.]
glare
تابش خیره کننده تشعشع
fluorescent
لامپ مهتابی دارای تشعشع
emissivity
قابلیت تشعشع یا ارسال اشعه
isodose rate
خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
broad beam headlamp
نور افکن با تشعشع عرضی
candescent
دارای تشعشع یاگرمای شدید
glared
تابش خیره کننده تشعشع
glares
تابش خیره کننده تشعشع
roentgen
واحد سنجش تشعشع اتمی
radiological
رادیولوژیکی مربوط به تشعشع هستهای
solar flare
تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
phosphorism
مسمومیت در اثر فسفر تشعشع فسفری
rem
مقدار واحد از تشعشع یونیزه کننده
radiological survey
بررسی میزان وجود تشعشع اتمی
luminous flux
جریان تشعشع در طول موج مریی
emission
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emissions
تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
roentgen
واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
terrain return
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
radioactivity
قابلیت پخش امواج هستهای رادیواکتیویته داشتن قدرت تشعشع اتمی
hyper-
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
hyper
پیشوندی بمعنی روی و بالای و برفراز و ماوراء و خارج از حد عادی وفوق العاده ومافوق و اضافه و بیش از حدو بحد افراط
langley
واحد تشعشع خورشید مساوی یک گرم کالری در هرسانتیمتر مربع از سطح غیرمتشعشع
lumen
واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
parathyroid
غدد پاراتیروئید مترشحه از غدد ماوراء درقی
ldl
یک ماوراء زبانی که زبانی را شرح میدهد
minometer
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
galactic noise
تشعشع رادیویی کهکشان صوت پراکنی از جانب کهکشان
log wood
درخت بقم
[در بافت این گیاه ماده رنگینی بنام هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساخت رنگینه های قرمز، بنفش، آب و خاکستری مورد استفاده قرار می گیرد و برای الیاف پشم و ابریشم مناسب است.]
radiation scattering
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
erasable
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com