English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (7 milliseconds)
English Persian
clonus تشنج عضلانی
Other Matches
muscular عضلانی
sarcous عضلانی
muscled عضلانی
myoneural عضلانی وعصبی
brawniness عضلانی بودن
dystrophy پلاسیدگی عضلانی
asynergia ناهماهنگی عضلانی
stiffness کوفتگی عضلانی
muscular dystrophy تحلیل عضلانی
thews نیروی عضلانی
tethanus گرفت عضلانی
myoclonus گرفتگی عضلانی
myasthenia ضعف عضلانی
musculature نظام عضلانی
muscularity عضلانی بودن
muscular spindle دوک عضلانی
muscular fatigue خستگی عضلانی
muscular endurance استقامت عضلانی
intramuscular درون عضلانی
proprioceptor گیرنده عضلانی
cramps گرفتگی عضلانی
cramp گرفتگی عضلانی
meathead آدم عضلانی
muscle نیروی عضلانی
muscleman آدم عضلانی
beefcake آدم عضلانی
muscles نیروی عضلانی
fine miscle movement حرکت فریف عضلانی
muscular dystrophy تحلیل وفاسد عضلانی
brawn نیرو نیروی عضلانی
moton طرح عمل عضلانی
muscle tonus کشیدگی طبیعی عضلانی
myokinetic test ازمون جنبش عضلانی
neuromuscular coordination هماهنگی عصبی- عضلانی
hypertonicity فزونی تونوس عضلانی
broken fibres تار عضلانی پاره شده
paretic دچار فلج ناقص یا عضلانی
paresis فلج خفیف ضعف عضلانی
fibrillation انقباض بی نظم رشتههای عضلانی
dystonia اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
convulsiveness تشنج
paroxysm تشنج
the fidgets تشنج
succussion تشنج
convulsion تشنج
hysteria تشنج
convulsions تشنج
tetanus تشنج
jerks تشنج
jerking تشنج
jerked تشنج
jerk تشنج
paroxysms تشنج
muscle up بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
musculature وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
charley horse کشیدگی یا گرفتگی عضلانی ران سوارکار
neuromuscular وابسته باعصاب و عضلات عصبی و عضلانی
shocks تشنج سخت
shocked تشنج سخت
hysterogenic تشنج اور
hysteroid تشنج اور
shock تشنج سخت
spasm تشنج موضعی
spasms تشنج موضعی
myoclonus تشنج ماهیچه
detente تشنج زدایی
spasticity حالت تشنج
gripe تشنج موضعی
anticonvulsive داروی ضد تشنج
de escalation تشنج زدایی
antispasmodic ضد انقباض و تشنج
convulsive therapy تشنج درمانی
chorea تشنج مخصوص
eclampsia تشنج ابستنی
hysterical پرشور و تشنج
hysterically پرشور و تشنج
fasciculus دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
fascicule دستهای ازرشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
fascicle دستهای از رشتههای عضلانی که عضله را تشکیل میدهند
defuses تشنج زدایی کردن
sidesplitting موجب تشنج پهلوها
defusing تشنج زدایی کردن
trismus تشنج ارواره زیرین
defused تشنج زدایی کردن
convulsed دچار تشنج کردن
defuse تشنج زدایی کردن
yanked تکان شدیدوسخت تشنج
yank تکان شدیدوسخت تشنج
convulsing دچار تشنج کردن
convulses دچار تشنج کردن
convulse دچار تشنج کردن
de-escalating تشنج زدایی کردن
de-escalates تشنج زدایی کردن
de-escalated تشنج زدایی کردن
de-escalate تشنج زدایی کردن
de escalate تشنج زدایی کردن
spasms الت تشنج واضطراب
spasm الت تشنج واضطراب
yanks تکان شدیدوسخت تشنج
yanking تکان شدیدوسخت تشنج
Yankee تکان شدیدوسخت تشنج
Yankees تکان شدیدوسخت تشنج
electroconvulsive therapy درمان با تشنج برقی
fitfulness تشنج یا تغییر حال
ect درمان با تشنج برقی
electric convulsive therapy درمان با تشنج برقی
hyperkinesia or sis تشنج کش واکش ماهیچه
stag evil تشنج ارواره زیرین اسب
electroconvulsive shock ضربه برقی تشنج اور
bouleversement تشنج دهم ریختگی کامل
grand mal صرع همراه با تشنج وغش
ecs ضربه برقی تشنج اور
atonicity فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atonia فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
atony فقدان کشیدگی طبیعی عضلانی فقدان تونوس
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com