English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
fitfulness تشنج یا تغییر حال
Other Matches
jerked تشنج
succussion تشنج
jerking تشنج
jerks تشنج
jerk تشنج
the fidgets تشنج
convulsions تشنج
convulsiveness تشنج
tetanus تشنج
paroxysm تشنج
paroxysms تشنج
convulsion تشنج
hysteria تشنج
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
shock تشنج سخت
shocked تشنج سخت
spasms تشنج موضعی
chorea تشنج مخصوص
spasm تشنج موضعی
detente تشنج زدایی
de escalation تشنج زدایی
clonus تشنج عضلانی
convulsive therapy تشنج درمانی
antispasmodic ضد انقباض و تشنج
gripe تشنج موضعی
hysterical پرشور و تشنج
anticonvulsive داروی ضد تشنج
hysterogenic تشنج اور
shocks تشنج سخت
hysteroid تشنج اور
eclampsia تشنج ابستنی
myoclonus تشنج ماهیچه
spasticity حالت تشنج
hysterically پرشور و تشنج
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
yanked تکان شدیدوسخت تشنج
hyperkinesia or sis تشنج کش واکش ماهیچه
yanking تکان شدیدوسخت تشنج
yank تکان شدیدوسخت تشنج
spasms الت تشنج واضطراب
de-escalates تشنج زدایی کردن
de-escalate تشنج زدایی کردن
spasm الت تشنج واضطراب
ect درمان با تشنج برقی
electric convulsive therapy درمان با تشنج برقی
de-escalating تشنج زدایی کردن
trismus تشنج ارواره زیرین
de escalate تشنج زدایی کردن
de-escalated تشنج زدایی کردن
yanks تکان شدیدوسخت تشنج
convulses دچار تشنج کردن
convulsed دچار تشنج کردن
convulsing دچار تشنج کردن
convulse دچار تشنج کردن
electroconvulsive therapy درمان با تشنج برقی
sidesplitting موجب تشنج پهلوها
defuse تشنج زدایی کردن
defusing تشنج زدایی کردن
defused تشنج زدایی کردن
defuses تشنج زدایی کردن
Yankees تکان شدیدوسخت تشنج
Yankee تکان شدیدوسخت تشنج
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
stag evil تشنج ارواره زیرین اسب
electroconvulsive shock ضربه برقی تشنج اور
ecs ضربه برقی تشنج اور
grand mal صرع همراه با تشنج وغش
bouleversement تشنج دهم ریختگی کامل
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change over تغییر روش تغییر رویه
changes تغییر کردن تغییر دادن
changing تغییر کردن تغییر دادن
change تغییر کردن تغییر دادن
changed تغییر کردن تغییر دادن
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
hyperventilation تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
vicissitude تغییر
stationary بی تغییر
misalignment تغییر
alternation تغییر
conversion تغییر
variations تغییر
amendment تغییر
changes تغییر
alteration تغییر
shunting تغییر خط
commutation تغییر
conversions تغییر
changed تغییر
changeless بی تغییر
amendments تغییر
modification تغییر
change تغییر
dachi تغییر پا
fluctuation تغییر
variation تغییر
changing تغییر
innovation تغییر
innovations تغییر
mutations تغییر
mutation تغییر
variation تغییر ناپایداری
displacement تغییر موضع
put about تغییر مسیردادن
reversal shift تغییر وارون
range of variation ناحیه تغییر
mutable تغییر پذیر
transformation تغییر شکل
vary تغییر کردن
phase shift تغییر فاز
immutable تغییر ناپذیر
supple تغییر پذیر
invariable تغییر ناپذیر
secular change تغییر قرنی
unalterable تغییر ناپذیر
constantly بدون تغییر
sex reversal تغییر جنسیت
peripeteia تغییر ناگهانی
displacement تغییر مکان
parathesis ترکیبی بی تغییر
rebus sic stautibus تغییر شکل
variations تغییر ناپایداری
changeable تغییر پذیر
changeable قابل تغییر
modify تغییر دادن
modifying تغییر دادن
variability تغییر پذیری
varies تغییر کردن
transformation عمل تغییر
nonreversal shift تغییر ناوارون
kaleidoscopes تغییر پذیربودن
permute تغییر دادن
kaleidoscope تغییر پذیربودن
palingenesis تغییر شکل
modifies تغییر دادن
displeacement of water تغییر مکان اب
displaciment تغییر مکان
displaceable قابل تغییر
dimensional change تغییر اندازه
design change تغییر طرح
demand shift تغییر تقاضا
deformation تغییر شکل
variant قابل تغییر
effable قابل تغییر
flexility قابلیت تغییر
immutability تغییر ناپذیری
weather تغییر فصل
weathered تغییر فصل
weathers تغییر فصل
heterophonia تغییر صدا
frequency fluctuation تغییر فرکانس
frequency change تغییر بسامد
fluctuate تغییر مداوم
fluctuated تغییر مداوم
fluctuates تغییر مداوم
cinversion تغییر شکل
current displacement تغییر جریان
change of place تغییر مکان
modification تغییر وتبدیل
change of curvature تغییر انحنا
change in supply تغییر عرضه
change in demand تغییر تقاضا
behavior modification تغییر رفتار
automatic take تغییر پایگاه
alterability قابلیت تغییر
alterable قابل تغییر
alterant تغییر دادنی
change of speed تغییر سرعت
speed variation تغییر سرعت
covariation تغییر همگام
convertibility توانایی تغییر
metamorphosis تغییر شکل
concurrent variation تغییر همزمان
mutant تغییر پذیر
mutants تغییر پذیر
commutable قابل تغییر
coefficient of variation ضریب تغییر
changer تغییر دهنده
change spin چرخیدن با تغییر پا
altertive تغییر دهنده
variables تغییر پذیر
mutabilty تغییر پذیری
metachromatism تغییر رنگ
mean variation تغییر متوسط
magnatic displacement تغییر مغناطیسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com