English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 138 (7 milliseconds)
English Persian
multiple images تصاویر چندگانه
Other Matches
multiple چندگانه
multiple moment گشتاور چندگانه
multiple length با درازی چندگانه
multiple personality شخصیت چندگانه
multiple correlation همبستگی چندگانه
multiple circuit مدار چندگانه
multiple capacitor خازن چندگانه
multiple bond پیوند چندگانه
multiple address با نشانی چندگانه
multiple access دستیابی چندگانه
multiple punch منگنه چندگانه
multiple reinforcement تقویت چندگانه
multiple telegraphy تلگراف چندگانه
multiple sclerosis فلج چندگانه
multiplex system سیستم چندگانه
multiple star ستاره چندگانه
coefficient of multiple correlation ضریب همبستگی چندگانه
combination toolholder ابزار نگهدار چندگانه
multifold چند برابر چندگانه
index of multiple correlation شاخص همبستگی چندگانه
multiple access network شبکه با دسترسی چندگانه
multiple integral انتگرال چندگانه [ریاضی]
double sampling نمونه گیری چندگانه
multiple landuse استفاده چندگانه زمین
multisync monitor مونیتور همزمانی چندگانه
multiple چند فاز چندگانه
multiple series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiaddress چند نشانی ادرس چندگانه
multiple drum winding سیم پیچ استوانهای چندگانه
parallel series مدارهای زنجیری با اتصال چندگانه
multiprogramming system سیستم برنامه سازی چندگانه
HTTPD تصاویر
diorama تصاویر متغیر
graphically با استفاده از تصاویر
artwork کارها و تصاویر گرافیکی
modular constraint محدودیت در جابجایی تصاویر
miniature camera دوربین تصاویر کوچک
reprographics موضوعات کتبی تصاویر
picture interpretation test ازمون تفسیر تصاویر
healy picture completion test ازمون تکمیل تصاویر هیلی
picture palace نمایش گاه تصاویر متحرک
jacquard نقوش و تصاویر بر روی پارچه
episcope دستگاه نشان دهنده تصاویر
imageing model روش یا مدل ارائه تصاویر
graphic به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
fractal روش فشرده سازی تصاویر
rogues gallery گالری تصاویر جنایتکاران ومجرمین
picturedrome سینما نمایش گاه تصاویر متحرک
discrete الگوریتم کد گذاری و فشرده کردن تصاویر
aspects نرخ پهنا به ارتفاع تصاویر پیکس
display وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displayed وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displaying وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displays وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
aspect نرخ پهنا به ارتفاع تصاویر پیکس
Paintbrush/Paint windows برای تولید و ویرایش تصاویر atmap
cabinet prejection نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
planar اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
scrapbooks که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
image ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
image [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
wysiwyg You What Is See WhatYou کلمه پردازهایی که تصاویر صفحهای تولید می کنند
denitometer وسیله اندازه گیری درجه تیرگی تصاویر عکاسی
phantom section خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
graphics چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است
images ناحیهای در حافظه که تصاویر دیجیتالی ذخیره شده اند
images [تنظیم قطعات تصویر با برنامه ویرایش تصاویر خاص]
scrapbook که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
pict قالب فایل گرافیکی که تصاویر را به صورت برداری ذخیره میکند
paged حافظه در چاپگر صفحه که تصاویر را پیش از چاپ نگه می دارد
tiffs قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
pages حافظه در چاپگر صفحه که تصاویر را پیش از چاپ نگه می دارد
tag image file format قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
page حافظه در چاپگر صفحه که تصاویر را پیش از چاپ نگه می دارد
tiff قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
facsimiles روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
jaguar -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
story board مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
jaguars -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
computer animation ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه
grotesque [تصاویر با مناظر عجیب و غریب معمولا در سرداب ها استفاده می شود.] [معماری]
facsimile روش ارسال و دریافت تصاویر به صورت دیجیتال روی خط تلفن یا رادیو
mask design اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
graphics UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
common استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
commoners استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
FIF فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
computer animation تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت نرم آنها ایجاد شود
fractal قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
scarpbook عملکردی که متن و تصاویر رابرای استفاده مکرر درمستندات ذخیره میکندمجموعه مرقع
commonest استانداری برای تصاویر ویدیویی که پیکسلهای تصویر را بزرگ و پهن نشان میدهد
fax غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxing غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
faxed غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
VRAM حافظه سریع با دستیابی تصادفی برای ذخیره تصاویر تولید شده در کامپیوتر یا دیجیتالی
faxes غیر رسمی روش ارسال و در یافت تصاویر به صورت دیجیتالی روی خط تلفن یا رادیو
graphics کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
facsimile روش نمایش حروف روی صفحه کامپیوتر با کپی کردن تصاویر برنامه ریزی شده از حافظه
graphical user interface واسط بین سیستم عامل و برنامه و کاربر از تصاویر گرافیکی و نشانه ها برای نمایش توابع یا فایل
full کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد.
facsimiles روش نمایش حروف روی صفحه کامپیوتر با کپی کردن تصاویر برنامه ریزی شده از حافظه
fullest کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد.
photoresist روش تبدیل تصاویر فتوگرافیک پس از تغییر فضاهای مقاوم نسبت به نور. در مسافت PCB به کار می رود
alphaphotographic آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند
dissolve جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
dissolves جلوههای ویژه که در نرم افزاری نمایش گرافیکی یا چند رسانهای به کار میرود تاکیفیت تصاویر را تغییر دهد
interactive video سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
images تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
image تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
NetShow سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
tweening محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
raster گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند
animations ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
animation ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش
animation این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
ansi که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند
animations این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید
hand-held وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
graphics تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
document روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documented روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
documenting روش استاندارد برای ارسال و ذخیره سازی متن ها و تصاویر روی شبکه بخشی از استاندارد IBM SNA
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
paint program نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
pages ترتیب متن و تصاویر در یک صفحه از متن
paged ترتیب متن و تصاویر در یک صفحه از متن
page ترتیب متن و تصاویر در یک صفحه از متن
step frame استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
graphics شکل برنامه ریزی شده که روی صفحه غیرگرافیکی بجای حرف قابل نمایش است که در سیستمهای ویدیویی برای نمایش تصاویر ساده به کار می رود
text حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
texts حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند
ttl طراحی صفحه نمایش که فقط سیگنالهای دیجیتال را می پذیرد و بنابراین فقط تصاویر تک رنگ را می پذیرد یا مجموعه رنگهای محدود
phosphor صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
PHIGS برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
Intel فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
pictorial rug قالیچه های تصویری [قالیچه های پرتره] [در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com