English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
redress تصحیح التیام
redressed تصحیح التیام
redresses تصحیح التیام
Other Matches
range disk صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
wind correction تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
conglutination التیام
mending التیام
cicatrization التیام
agglutinant التیام اور
soldering التیام دادن
solder التیام دادن
soldered التیام دادن
solders التیام دادن
incarnant التیام اور
conglutinate التیام دادن
healer التیام دهنده
heal التیام دادن
reconcilement التیام تطبیق
salver التیام دهنده
healers التیام دهنده
agglutinant هوای التیام
agglutination التیام زخم
heals التیام دادن
healed التیام دادن
salvers التیام دهنده
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
scar tissue محل التیام زخم
soldered وسیله التیام واتصال
solder وسیله التیام واتصال
soldering وسیله التیام واتصال
solders وسیله التیام واتصال
agglutinate التیام اور چسب
agglutinate دوای التیام اور.
consolidant دوای التیام زخم
reconcilability التیام پذیری قابلیت تطبیق
keloid برامدگی ایکه درمحل التیام زخم پدید می اید
swinging the compass تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
corrector وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
editing تصحیح
amendment تصحیح
amendments تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code کد تصحیح
It was corrected. تصحیح شد.
compensations تصحیح
rectification تصحیح
compensation تصحیح
correction تصحیح
up to date تصحیح شده
rectified تصحیح کردن
magnetic compensatory مغناطیس تصحیح
compensation of compass تصحیح قطبنما
correct تصحیح کردن
temperature correction تصحیح دمایی
proofread تصحیح کردن
up-to-date تصحیح شده
correcting تصحیح کردن
reformed تصحیح شده
corrected تصحیح شده
tam quam تصحیح حکم
checking کد تصحیح خطا
attenuation compensation تصحیح اعوجاج
correction تصحیح می کنم
bugs تصحیح یک برنامه
program correctness تصحیح برنامه
bugging تصحیح یک برنامه
bug تصحیح یک برنامه
compensating magnet مغناطیس تصحیح
rectify تصحیح کردن
rectifies تصحیح کردن
corrects تصحیح کردن
proofreads تصحیح کردن
red pencil تصحیح کردن
gamma correction تصحیح گاما
frequency correction تصحیح فرکانس
correction thermometer دماسنج تصحیح
error correction تصحیح خطا
error correcting code کد تصحیح خطا
correctable قابل تصحیح
emendable قابل تصحیح
emendate تصحیح کردن
correction coefficient ضریب تصحیح
sag correction تصحیح انحراف
deflection correction تصحیح سمت
refines تصحیح کردن
refine تصحیح کردن
skew correction تصحیح گوشهای
proofreading تصحیح کردن
patch تصحیح در یک برنامه
correction factor ضریب تصحیح
patches تصحیح در یک برنامه
conglutinative التیام دهنده جوش دهنده
deflection board تابلو تصحیح سمت
adjusted valve مقدار تصحیح شده
range correction تصحیح برد تیراندازی
range correction تصحیح برد سلاح
compass compensation تصحیح قطب نما
chart correction card کارت تصحیح نقشه
ARQ سیستم تصحیح خطا
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
pincushion magnets مغناطیسهای تصحیح بالشتک
impluse correction تصحیح ضربه جریان
stevenson schomaker correction تصحیح استیونس- شوماکر
errata sheet برگ تصحیح اشتباه
corrected azimuth گرای تصحیح شده
corrected defelection سمت تصحیح شده
range disk میز تصحیح مسافت
range k ضریب تصحیح برد
copyreader تصحیح کننده مقاله
incorrect تصحیح نشده معیوب
gun displacement تصحیح جای توپ
layers ل تصحیح خطا باشد
rectifiable قابل تصحیح یا جبران
layer ل تصحیح خطا باشد
range k ضریب تصحیح کای برد
k , transfer ضریب تصحیح برد توپ
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
reconstitute تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituted تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
map k ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
corrective maintenance یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
edit تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
modes که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
edited تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
reconstituting تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitutes تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
drafts کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
draft کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafted کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
range board طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
Proof – reading. غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
rectification تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
edited تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
edit تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
complementary range برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
failures شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
debugs آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
failure شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
EDAC سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
insert mode حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
debugged آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
correctional custudy روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
debug آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
tactical diversions تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
z correction تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
envelopes بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
slips لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slipped لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
envelope بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
slip لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
digit عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
gyrolog دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
checked مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
digits عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checked رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
detect خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detected خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detects خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
control rocket راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
circularization تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
link طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
Microcom Networking Protocol سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود
conditioning اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
preventative بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
MNP سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود
preventive بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
MNP 0 پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
texts سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
text سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد
editors نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
editor نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود
mttr متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean
adaptive channel allocation روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند.
host computers کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
refile تجدید نظر در متن پیامهابرای ارسال تصحیح و مرتب کردن متن پیامهای ارسالی
host computer کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر
diagnostics اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن
bugs تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bug تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugging تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bad sector شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
request modify درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
automatic error correction تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
editing run در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
forwarded روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forward روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
detecting سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detects سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detect سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detected سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
kluge 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge 1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
Hamming code سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
dispersion scale طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
exception روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com