English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
copyreader تصحیح کننده مقاله
Other Matches
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
corrector وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
range disk صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
bugging تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bug تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
bugs تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار
editing run در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
wind correction تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
correction index جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
swinging the compass تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
paper مقاله
papering مقاله
tract مقاله
tracts مقاله
papered مقاله
articles مقاله
tractate مقاله
dissertations مقاله
trilcgy سه مقاله
article مقاله
dissertation مقاله
treatises مقاله
treatise مقاله
disquisition مقاله
papers مقاله
essays مقاله
essay مقاله
essayists مقاله نویس
columnists مقاله نویس
columnist مقاله نویس
essayist مقاله نویس
an inspired article مقاله رسانده
an inspired article مقاله القاشده
article مقاله گفتار
tractarian مقاله نویس
magazinist مقاله نویس
theme مقاله فرهشت
articles مقاله گفتار
tractarian مقاله مذاکره
memoire مقاله علمی
leaderette سر مقاله کوچک
themes مقاله فرهشت
epilogues ختم مقاله
critique مقاله انتقادی
epilogue ختم مقاله
critiques مقاله انتقادی
epiolgue ختم مقاله
prolusion مقاله مقدماتی
streamers عنوان چشمگیر مقاله
pressmen مخبرروزنامه مقاله نویس
essays تالیف مقاله نویسی
pressman مخبرروزنامه مقاله نویس
essay تالیف مقاله نویسی
book review مقاله درباره کتاب
streamer عنوان چشمگیر مقاله
prolusion مقاله ازمایشی تمهید
subhead عنوان فرعی مقاله
epiolgue بخش اخرکتاب یا مقاله
detail part قسمت مشروح نامه یا مقاله
ghost-write کتاب مقاله یا سخنرانیکهبنام شخصدیگریارائهگردد
magazin نویسنده مقاله برای مجله
offprint مقاله نقل شده از روزنامه یامجله
think piece مقاله خبری امیخته باافکار وتفسیرات نویسنده
tear sheet قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
press campaingn or stunt مبارزه سیاسی بوسیله مقاله نویسی در روزنامه ها
soliloquies گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
soliloquy گفتگو با خود نمایش یا مقاله یا سخنرانی یکنفری
I premise that you did read this article. من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I assume that you did read this article. من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
advertorial تبلیغ در مجله یا روزنامه که به شکل مقاله معمولی به نظر می رسد
academe فعالیت هایی که اساتید دانشگاهی انجام می دهند نظیر نوشتن مقاله، تدریس و غیره
amendments تصحیح
compensations تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code کد تصحیح
amendment تصحیح
compensation تصحیح
correction تصحیح
editing تصحیح
It was corrected. تصحیح شد.
rectification تصحیح
rectified تصحیح کردن
proofread تصحیح کردن
temperature correction تصحیح دمایی
tam quam تصحیح حکم
rectifies تصحیح کردن
patches تصحیح در یک برنامه
checking کد تصحیح خطا
gamma correction تصحیح گاما
skew correction تصحیح گوشهای
reformed تصحیح شده
rectify تصحیح کردن
proofreading تصحیح کردن
proofreads تصحیح کردن
deflection correction تصحیح سمت
emendate تصحیح کردن
red pencil تصحیح کردن
compensating magnet مغناطیس تصحیح
magnetic compensatory مغناطیس تصحیح
refine تصحیح کردن
up-to-date تصحیح شده
up to date تصحیح شده
compensation of compass تصحیح قطبنما
redresses تصحیح التیام
redressed تصحیح التیام
redress تصحیح التیام
refines تصحیح کردن
corrected تصحیح شده
patch تصحیح در یک برنامه
correction factor ضریب تصحیح
correct تصحیح کردن
emendable قابل تصحیح
correctable قابل تصحیح
program correctness تصحیح برنامه
bugs تصحیح یک برنامه
frequency correction تصحیح فرکانس
sag correction تصحیح انحراف
bugging تصحیح یک برنامه
bug تصحیح یک برنامه
correction thermometer دماسنج تصحیح
corrects تصحیح کردن
error correcting code کد تصحیح خطا
correcting تصحیح کردن
attenuation compensation تصحیح اعوجاج
correction coefficient ضریب تصحیح
error correction تصحیح خطا
correction تصحیح می کنم
errata sheet برگ تصحیح اشتباه
rectifiable قابل تصحیح یا جبران
pincushion magnets مغناطیسهای تصحیح بالشتک
impluse correction تصحیح ضربه جریان
corrected azimuth گرای تصحیح شده
range correction تصحیح برد سلاح
chart correction card کارت تصحیح نقشه
corrected defelection سمت تصحیح شده
ARQ سیستم تصحیح خطا
compass compensation تصحیح قطب نما
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
deflection board تابلو تصحیح سمت
incorrect تصحیح نشده معیوب
stevenson schomaker correction تصحیح استیونس- شوماکر
range disk میز تصحیح مسافت
gun displacement تصحیح جای توپ
layer ل تصحیح خطا باشد
adjusted valve مقدار تصحیح شده
range k ضریب تصحیح برد
layers ل تصحیح خطا باشد
range correction تصحیح برد تیراندازی
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
range k ضریب تصحیح کای برد
k , transfer ضریب تصحیح برد توپ
news reader نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
map k ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
edited تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
reconstituting تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
corrective maintenance یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
edit تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
modes که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
reconstitute تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituted تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitutes تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
edited تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
drafted کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
drafts کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
Proof – reading. غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
rectification تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
draft کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
edit تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
complementary range برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
range board طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
correctional custudy روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
failure شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
failures شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
tactical diversions تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
EDAC سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
debugged آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debug آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debugs آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
insert mode حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
z correction تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
envelopes بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
slips لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slipped لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
envelope بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
checks رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
gyrolog دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
checked رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checked مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
digit عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digits عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
detects خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detected خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detect خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com