English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
English Persian
sewage works {sg} تصفیه خانه فاضلاب
waste water purification plant تصفیه خانه فاضلاب
Other Matches
sewage purification تصفیه فاضلاب
refinery تصفیه خانه
refineries تصفیه خانه
storm water فاضلاب ناشی از بارندگی فاضلاب سطحی
sewers فاضلاب رو مجرای فاضلاب
sewer فاضلاب رو مجرای فاضلاب
lady help زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
sewage فاضلاب
drainage trench فاضلاب رو
waste water فاضلاب
sewerage فاضلاب
water disposal فاضلاب
homebody ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
our neighbour door کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
honeycombs ارایش شش گوش خانه خانه کردن
hound's tooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
houndstooth check طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycomb ارایش شش گوش خانه خانه کردن
toft عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
tricotine پارچه زبر لباسی خانه خانه
sewers مجرای فاضلاب
sewers مجاری فاضلاب
colour of waste water رنگ فاضلاب
collecting system شبکه فاضلاب
leaching pit چاه فاضلاب
sewer مجاری فاضلاب
industrial wastewater فاضلاب صنعتی
sewer مجرای فاضلاب
sewage system شبکه فاضلاب
sewerage system شبکه فاضلاب
sewer pipe لوله فاضلاب
sewer tunnel مجری فاضلاب
scuppers دهانه فاضلاب رو
durham اتصال فاضلاب
drainage trench معبر فاضلاب
cesspool چاه فاضلاب
cesspool انباره فاضلاب
sewage irrigation ابیاری فاضلاب
odour of wastewater بوی فاضلاب
scuppering دهانه فاضلاب رو
domestic waste water فاضلاب خانگی
scuppered دهانه فاضلاب رو
scupper دهانه فاضلاب رو
Honey comb design طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
acidity of wastewater درجه اسیدی فاضلاب
storm sewer لوله فاضلاب اب باران
drainage خشک اندازی فاضلاب
main sewer مجرای اصلی فاضلاب
sewage factor ضریب تبدیل اب به فاضلاب
secondary sewers لولههای فرعی فاضلاب
sewer ventilation تهویه شبکه فاضلاب
sewers مجرای فاضلاب ساختن
acicity of wastewater درجه اسیدی فاضلاب
sewer مجرای فاضلاب ساختن
sewerage مجموع مجرای فاضلاب
street inlet دریچه ورود فاضلاب سطحی
sewerage شبکه جمع اوری فاضلاب
gathering pit گودال جمع اوری فاضلاب
sewarage زهکشی مجموع مجاری فاضلاب
garde manger سرد خانه اشپز خانه
weigh house قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular لانه زنبوری خانه خانه
bagnio فاحشه خانه جنده خانه
sewerage requipment تاسیسات شبکه جمع اوری فاضلاب
cell جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
cells جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
range یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb خانه خانه کردن
ranges یک خانه یا تعدادی خانه
ranged یک خانه یا تعدادی خانه
the house is in my possession خانه در تصرف من است خانه در دست من است
settlement تصفیه
arrangements تصفیه
percolation تصفیه
purgation تصفیه
arrangement تصفیه
conciliation تصفیه
infiltration تصفیه
fining تصفیه
water purification تصفیه اب
expurgation تصفیه
rectification تصفیه
water softeners اب تصفیه کن
clarification تصفیه
liquidation تصفیه
administration تصفیه
administrations تصفیه
adjustment تصفیه
adjustments تصفیه
depuration تصفیه
water softener اب تصفیه کن
clearance تصفیه
settlements تصفیه
rectified تصفیه کردن
calcining klin بوته تصفیه
refines تصفیه کردن
clarifies تصفیه شدن
rarify تصفیه کردن
refine تصفیه شدن
rarefy تصفیه کردن
refinef copper مس تصفیه شده
rectifies تصفیه کردن
rectify تصفیه کردن
refines تصفیه شدن
outstandingly تصفیه نشده
adjust تصفیه نمودن
outstanding تصفیه نشده
tries تصفیه کردن
administrator مدیر تصفیه
calcining method روش تصفیه
trustee مدیر تصفیه
trustees مدیر تصفیه
try تصفیه کردن
unsettled تصفیه نشده
accommodates تصفیه کردن
reconcile تصفیه کردن
to a upon تصفیه کردن
reconciling تصفیه کردن
smeet تصفیه کردن
to pay off تصفیه کردن
to pay out تصفیه کردن
administrators مدیر تصفیه
depurator تصفیه کننده
depuratory تصفیه کننده
to set at rest تصفیه کردن
filter تصفیه کردن
accommodated تصفیه کردن
zone purification تصفیه منطقهای
calcine تصفیه کردن
secondary treatment تصفیه دومین
refine تصفیه کردن
clarifies تصفیه کردن
clarify تصفیه شدن
clarify تصفیه کردن
clarifying تصفیه شدن
clarifying تصفیه کردن
water sterilizing bag کیف تصفیه اب
accommodate تصفیه کردن
depurative تصفیه کننده
puriform تصفیه کردن
filters تصفیه کردن
official receiver مدیر تصفیه
refined تصفیه شده
liquidators مدیر تصفیه
liquidator مدیر تصفیه
settlement تصفیه پرداخت
settlements تصفیه پرداخت
gas cleaning تصفیه گاز
average adjustment تصفیه خسارت
discharges مفاصا تصفیه
liquidation تصفیه شرکت
accord تصفیه کردن
administratrix مدیره تصفیه
reconciles تصفیه کردن
catharsis تصفیه تطهیر
filtration تصفیه پالایش
administers تصفیه کردن
administering تصفیه کردن
administered تصفیه کردن
discharge مفاصا تصفیه
accords تصفیه کردن
administer تصفیه کردن
gold refining تصفیه طلا
gold parting تصفیه طلا
accorded تصفیه کردن
purified تصفیه شده
sublimate تصفیه کردن
sublimated تصفیه کردن
receiver مدیر تصفیه
primary treatment تصفیه نخستین
expurgator تصفیه کننده
purification شستشو تصفیه
sublimates تصفیه کردن
sublimating تصفیه کردن
purificator تصفیه کننده
have it out with someone <idiom> تصفیه حساب
depurate تصفیه کردن
compound تصفیه کردن
official liquidator مدیر تصفیه
expurgatory تصفیه کننده
compounds تصفیه کردن
receivers مدیر تصفیه
break up price بهای تصفیه
compounded تصفیه کردن
overrefinement تصفیه بسیار
order of discharge حکم تصفیه
chastens تصفیه وتزکیه کردن
clarified ناب تصفیه شده
acquit پرداختن و تصفیه کردن
acquits پرداختن و تصفیه کردن
chastening تصفیه وتزکیه کردن
chastened تصفیه وتزکیه کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com