English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
vertical justification تطابق عمودی
Other Matches
standard دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
standards دو میله عمودی پرش با نیزه یا پرش ارتفاع میله عمودی تکیه گاه وزنه
justifications تطابق
respondence تطابق
respondency تطابق
coincidence تطابق
coincidences تطابق
justification تطابق
accordance تطابق
correspoundence تطابق
accommodation تطابق
match تطابق
matches تطابق
accommodations تطابق
parallelism همانندی تطابق
match تطبیق تطابق
partial adjustment تطابق جزئی
full justification تطابق کامل
matches تطبیق تطابق
overlapped تطابق کردن
overlap تطابق کردن
incongrvent عدم تطابق
double coincidence of wants تطابق دوطرفه
accommodation coefficient ضریب تطابق
accordion pleat تطابق چین
overlaps تطابق کردن
vertical redundancy check بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
pantone matching system سیستم تطابق پانتون
accomodation قدرت تطابق چشم
accomodation تدارک جا اثاثیه تطابق
radar boresight تطابق خط دید رادار
adaptive دارای قوهء تطابق
tecanicality تطابق بااصول فنی
incongruousness عدم موافقت یا تطابق
idealization تطبیق یا تطابق با تصور
incoherence عدم تطابق ناسازگاری
inventory reconciliation تطابق موجودی با دارایی یکان
engel's law قانون عدم تطابق درامد با مقدار هزینه
dioptometer اسبابی که قدرت تطابق وانکسار چشم را اندازه می گیرد
frictional unemployment اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
ballistic match تطابق شرایط بالیستیکی خورند بالیستیکی
plumb line خط عمودی
plumb lines خط عمودی
perpendecular عمودی
on end عمودی
straight عمودی
othogonal عمودی
straightest عمودی
erected عمودی
erecting عمودی
righting حق عمودی
righted حق عمودی
right حق عمودی
erects عمودی
erect عمودی
upright عمودی
straighter عمودی
perpendicular عمودی
lineal عمودی
vertical عمودی
normal acceleration شتاب عمودی
normal axis محور عمودی
erectness حالت عمودی
apeak عمودی قائم
brise-soleil پرده عمودی
apeak بحالت عمودی
joint drain زهکش عمودی
angle socket سرپیچ عمودی
linal descent وارث خط عمودی
boomed ستون عمودی
nosedive فرود عمودی
Y direction حرکت عمودی
y axis محور عمودی
whip stall حرکت عمودی
verticality حالت عمودی
vertical synchronizing همزمانساز عمودی
vertical scrolling چرخش عمودی
vertical recording ضبق عمودی
vertical mobility تحرک عمودی
vertical justification تنظیم عمودی
nosedived فرود عمودی
nosedives فرود عمودی
nosediving فرود عمودی
vertical عمودی [ریاضی]
near vertical تقریبا عمودی
hammer-post تیر عمودی
door-post [تیر عمودی در]
crown-post تیرک عمودی
brise-soleil کرکره عمودی
vertical interval فاصله عمودی
vertical merger ادغام عمودی
plumbness حالت عمودی
perpendicularity حالت عمودی
perpendecular خط عمودی یا قائم
out of the perpendicular غیر عمودی
orthotropism رویش عمودی
orthogonality حالت عمودی
orthogonal rotation چرخش عمودی
out of plumb غیر عمودی
off plmb غیر عمودی
normal force نیروی عمودی
portraint orientation تمایل عمودی
tap root ریشه عمودی
vertical adjustment تنظیم عمودی
vertical integration ادغام عمودی
vertical growth رشد عمودی
vertical force نیروی عمودی
vertical expansion گسترش عمودی
vertical equity برابرسازی عمودی
vertical equity عدالت عمودی
vertical combines ترکیب عمودی
vertical axis محور عمودی
vertical antenna انتن عمودی
normal force تلاش عمودی
cliff صخره عمودی
cliffs صخره عمودی
profile برش عمودی
profiled برش عمودی
profiling برش عمودی
lineal عمودی اجدادی
aplomb حالت عمودی
plumb شاقول عمودی
profiles برش عمودی
stringer تراورس عمودی
riser سیم عمودی
stringers تراورس عمودی
booms ستون عمودی
boom ستون عمودی
booming ستون عمودی
profiling نیمرخ برش عمودی
y axis بردار عمودی گراف
door-jamb [تیر عمودی چارچوب در]
vertical stabilizer تیغه یا باله عمودی
crown-strut [شمع پشتبند عمودی]
Y coordinate مختصات بردار عمودی
vertical tab جدول بندی عمودی
lucarne پنجره عمودی خوابگاه
rudder مکان عمودی متحرک
jamb تیر عمودی چارچوپ
vrc بررسی افزایش عمودی
vertically adjustable قابلیت تنظیم عمودی
munting الت عمودی پنجره
vertical application برنامه کاربردی عمودی
rudders مکان عمودی متحرک
vertical cliffs صخره های عمودی
stanchion میلههای عمودی ناو
hoop میله عمودی کروکه
hoops میله عمودی کروکه
jambs تیر عمودی چارچوپ
profiled نیمرخ برش عمودی
anchor at short stay لنگر طولی عمودی
upright تیرک عمودی دروازه
profile نیمرخ برش عمودی
taproot ریشه عمودی اصلی
plumb : راست بطور عمودی
goalpost تیرک عمودی دروازه
profiles نیمرخ برش عمودی
serrated vertical pulse ضربه عمودی دندانهای
gules خطوط موازی عمودی
stairwell پله کان عمودی
stairwells پله کان عمودی
goalposts تیرک عمودی دروازه
erectly بطور ایستاده یا عمودی
stump هر کدام از سه میله عمودی کریکت
sternpost تیر عمودی عقب کشتی
vertical speed سرعت صعود عمودی هواپیما
stumps هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping هر کدام از سه میله عمودی کریکت
slash pocket جیب عمودی درجهت درزلباس
stumped هر کدام از سه میله عمودی کریکت
vertical events numbering شماره گذاری عمودی وقایع
profile برش عمودی تصویر جانبی
profiles برش عمودی تصویر جانبی
orthotropic دارای محور اصلی عمودی
flute [شیار عمودی روی ستون]
bulkheads دیواره عمودی روی قایق
bulkhead دیواره عمودی روی قایق
king-pendant [تیر عمودی در خرپای میانی]
profiled برش عمودی تصویر جانبی
escoinson [گوشه تیر عمودی چارچوب]
axis برای مختصات عمودی در گراف
chimney-jamb [تیر عمودی چارچوب دودکش]
pitches چرخش عمودی وعرضی ناو
pitch چرخش عمودی وعرضی ناو
adjustment for vertical-circle image تنظیم عمودی مرکز تصویر
profiling برش عمودی تصویر جانبی
masse ضربه عمودی به یک طرف گوی بیلیارد
uprights تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
stiles باهو چوب عمودی چهارچوب درب
stile باهو چوب عمودی چهارچوب درب
plumb عمق پیمودن عمودی قرار دادن
y axis محور عمودی روی یک صفحه مختصات
simple shear دراین برش تنش عمودی وجودندارد
y amplifier تقویت کننده با سیستم انحراف عمودی
papers حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
lubber line خط عمودی بر روی صفحه قطب نما
papered حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
paper حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
papering حرکت عمودی سریع کاغذ در چاپگر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com