Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
concordance
تطبیق نامه
concordances
تطبیق نامه
Other Matches
post script
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libel
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificate
رضایت نامه شهادت نامه
credential
گواهی نامه اعتبار نامه
affidavits
شهادت نامه قسم نامه
written agreement
موافقت نامه پیمان نامه
certificates
رضایت نامه شهادت نامه
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
matches
تطبیق
accommodating
تطبیق
matching
تطبیق
adjustment
تطبیق
adjustments
تطبیق
match
تطبیق
comparison
تطبیق
confirmation
تطبیق
harmonies
تطبیق
checked
تطبیق
adaptation
تطبیق
checks
تطبیق
adaptations
تطبیق
check
تطبیق
harmony
تطبیق
collation
تطبیق
conformation
تطبیق
collations
تطبیق
comparisons
تطبیق
matched
تطبیق یافته
coordinator
تطبیق کننده
jibed
تطبیق کردن
dark adaptation
تطبیق با تاریکی
checks
تطبیق کردن
adjusts
تطبیق دادن
fire coordination
تطبیق اتش
adjusting
تطبیق دادن
compare with
تطبیق کردن
adjust
تطبیق دادن
completeness check
تطبیق کامل
fire support coordination
تطبیق اتش
reconciles
تطبیق کردن
identification
تطبیق تمیز
match
تطبیق تطابق
coincidences
تطبیق برخورد
versatility
تطبیق پذیری
comparison
تطبیق سنجش
comparisons
تطبیق سنجش
maladjustment
عدم تطبیق
maladjustments
عدم تطبیق
gibes
تطبیق کردن
jibes
تطبیق کردن
jibing
تطبیق کردن
adaptation
تطبیق اقتباس
adaptations
تطبیق اقتباس
reconcilement
التیام تطبیق
template matching
تطبیق الگوها
coincidence
تطبیق برخورد
conforms
تطبیق کردن
matches
تطبیق تطابق
accommodate
تطبیق نمودن
accommodate
تطبیق دادن
accommodated
تطبیق نمودن
accommodated
تطبیق دادن
accommodates
تطبیق نمودن
accommodates
تطبیق دادن
reconcile
تطبیق کردن
reconciling
تطبیق کردن
inapplicable
تطبیق نکردنی
conform
تطبیق کردن
conformed
تطبیق کردن
conforming
تطبیق کردن
stock adjustment
تطبیق موجودی
checked
تطبیق کردن
certificate of compliance
گواهی تطبیق
adaption
تطبیق اقتباس
verification
وارسی تطبیق
adjustments
تنظیم تطبیق
collation
تطبیق دستخط ها
alignment
تطبیق دادن
collations
تطبیق دستخط ها
adapter
تطبیق دهنده
accommodations
تطبیق موافقت
accomodate
تطبیق کردن
accommodation
تطبیق موافقت
adjusability
قابلیت تطبیق
adapter
تطبیق کننده
alignments
تطبیق دادن
adapted
تطبیق شده
check
تطبیق کردن
adjustable
قابل تطبیق
jibe
تطبیق کردن
adapter bearing
یاطاقان تطبیق دهنده
irreconcilable
غیر قابل تطبیق
adapter arbor
میله تطبیق دهنده
adapter boards
برد تطبیق دهنده
inventory reconciliation
تطبیق اسناد موجودی
adapter booster
غلاف تطبیق دهنده
fire support coordinator
تطبیق دهنده اتشها
inapplicably
بطوریکه تطبیق ننماید
impedance comparator
تطبیق دهنده امپدانس
adapter toolholder
ابزارگیر تطبیق دهنده
application of low to instances
تطبیق قانون با موارد
idealization
تطبیق یا تطابق با تصور
adaptive
قابل تطبیق توافقی
adapter sleeve
پوسته تطبیق دهنده
adapter flange
فلانژ تطبیق دهنده
adaptors
تطبیق دهنده ماسوره
adaptation kit
جعبه ابزار تطبیق
acoustic coupler
تطبیق دهنده صوتی
adapters
تطبیق دهنده ماسوره
channel adapter
تطبیق دهنده کانال
adaptor
تطبیق دهنده ماسوره
inapplicability
عدم تناسب یا تطبیق
tallies
تطبیق کردن مطابق بودن
tallies
تطبیق کردن حساب نگهداشتن
tally
تطبیق کردن مطابق بودن
adaptation kit
جعبه وسایل تطبیق دهنده
tallied
تطبیق کردن مطابق بودن
tallied
تطبیق کردن حساب نگهداشتن
sliding scales
جدول قابل تطبیق با در امدافراد
sliding scale
جدول قابل تطبیق با در امدافراد
tally
تطبیق کردن حساب نگهداشتن
orients
روانه کردن تطبیق دادن
orienting
روانه کردن تطبیق دادن
versatile
چندسو گرد تطبیق پذیر
tallying
تطبیق کردن حساب نگهداشتن
orient
روانه کردن تطبیق دادن
reconcilability
التیام پذیری قابلیت تطبیق
tallying
تطبیق کردن مطابق بودن
ticked
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
ticks
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
tick
نشانی که دررسیدگی و تطبیق ارقام بکارمیرود
to align oneself with somebody
خود را با کسی میزان
[تطبیق]
کردن
accomodation
تطبیق طرز زندگی با محیط همراهی
harmonist
موسیقی دان متخصص تطبیق روایات
agriology
مطاله و تطبیق اداب و رسوم قبایل وحشی
coordination
تشریک مساعی تطبیق دادن هم اهنگ کردن
time chart
جدول تطبیق ساعات نصف النهارات مختلف
homing adaptor
تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
self reacting
بطور خودکار متعادل شونده خود بخود تطبیق شونده
fire coordination
هماهنگ کردن اتش تطبیق کردن اتشها
flexile
قابل تغییر قابل تطبیق
aligned
تنظیم کردن تطبیق کردن
aligning
تنظیم کردن تطبیق کردن
aligns
تنظیم کردن تطبیق کردن
align
تنظیم کردن تطبیق کردن
manifesting
نامه
correspoundence
نامه ها
manifests
نامه
post boy
نامه بر
manifest
نامه
breve
نامه
carriers
نامه بر
carrier
نامه بر
letters
نامه
epistle
نامه
manifested
نامه
letter
نامه
epistles
نامه
collins
نامه پر سود
deed of sale
بیع نامه
circular letter
نامه اداری
acknowledgment
شهادت نامه
registered letter
نامه سفارشی
deed of transfer
انتقال نامه
bylaw
ایین نامه
epistoler
نامه نویس
road book
راه نامه
statement of a claim
افهار نامه
stemma
نسب نامه
escape chit
امان نامه
mailer
نامه رسان
certificate of incorporation
شرکت نامه
deed of gift
هبه نامه
concordat
موافقت نامه
letter of introduction
معرفی نامه
recognizance
التزام نامه
recognizance
تعهد نامه
corrigenda
غلط نامه
credential
استوار نامه
concessionary agreement
امتیاز نامه
byelaw
ایین نامه
decameron
داستان نامه
deed of conveyance
صلح نامه
deed of endowment
وقف نامه
concession deed
امتیاز نامه
bylaws
ایین نامه
by low
ایین نامه
questionary
پرسش نامه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com