English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (9 milliseconds)
English Persian
mental conflict تعارض روانی
Search result with all words
intrapsychic conflict تعارض درون روانی
Other Matches
conflicted تعارض
conflict تعارض
conflicts تعارض
conflict of lows تعارض قوانین
conflict of laws تعارض قوانین
triangular conflict تعارض سه وجهی
basic conflict تعارض بنیادی
role conflict تعارض نقش
approach avoidance conflict تعارض گرایشی- اجتنابی
interpersonal conflict تعارض میان فردی
malingering تعارض به منظور فرار ازخدمت
psychical روانی
psychic روانی
psychological روانی
fluency روانی
facility روانی
mental روانی
subversives روانی
fluidity روانی
subversive روانی
flow روانی
volubility روانی
yield point حد روانی
freedoms روانی
freedom روانی
mellifluence روانی
flows روانی
flowed روانی
liquid limit حد روانی
mental status وضع روانی
physical psychological تنی- روانی
physical psychological جسمی- روانی
playing the man بازی روانی
mental disturbance اختلال روانی
psychiatric disorder اختلال روانی
neurasthenia خسته روانی
mental examination معاینه روانی
mental health بهداشت روانی
mental health سلامت روانی
mental hygiene بهداشت روانی
mental economy اقتصاد روانی
mental test ازمون روانی
mental disorder اختلال روانی
mental illness بیماری روانی
psychological test ازمون روانی
mental disorder بیماری روانی
mental disease بیماری روانی
mental derangement اشفتگی روانی
psychasthenia ضعف روانی
psychiatric hospital بیمارستان روانی
psychological space فضای روانی
psychomotor روانی- حرکتی
psychopathy معالجه روانی
psychopathy اختلالات روانی
psychopaysical روانی- فیزیکی
psychopharmacology داروشناسی روانی
psychosexual روانی- جنسی
psychosocial روانی- اجتماعی
psychosurgery جراحی روانی
psyho بیمار روانی
sociopsychological اجتماعی- روانی
stream of consciousness تسلسل روانی
supersensible روحی روانی
versatility روانی مهارت
psychological scale مقیاس روانی
psychological operations عملیات روانی
psychological field میدان روانی
psychiatric nurse پرستار روانی
psychiatric social work مددکاری روانی
psychic apparatus دستگاه روانی
psychic blindness نابینایی روانی
psychic energy نیروی روانی
psychic secretion تراوش روانی
psychic trauma اسیب روانی
psychodiagnosis تشخیص روانی
psychogenesis پدیدایی روانی
psychognosis شناخت روانی
psychograph نمودار روانی
psycholepsis افت روانی
psycholepsy افت روانی
psychological environment محیط روانی
psychological factors عوامل روانی
complex عقده روانی
moods وضع روانی
nervous breakdown فروباشی روانی
nervous breakdown بحران روانی
nervous breakdowns فروباشی روانی
stress فشار روانی
psychiatry پزشکی روانی
nervous breakdowns بحران روانی
neurosis اختلال روانی
neuroses اختلال روانی
analeptic نیروبخش روانی
mood وضع روانی
psychological warfare جنگ روانی
complexes عقده روانی
psychoanalysis تحلیل روانی
fluidity روانی بیان
psychotic بیمار روانی
psychosis بیماری روانی
psychotherapy درمان روانی
stressing فشار روانی
sanity سلامت روانی
stresses فشار روانی
mentally از نظر روانی
flows روانی سلاست
psychopaths بیمار روانی
psychic deafness ناشنوایی روانی
cathexis تمرکز روانی
cathexis نیروگذاری روانی
intrapsychic درون روانی
gift of the gab روانی زبان
exopsychic برون روانی
endopsychic درون روانی
ease of style روانی انشا
flow روانی سلاست
flowed روانی سلاست
cathexis انرژی روانی
liquid limit test ازمون حد روانی
psychopath بیمار روانی
liquid limit مرز روانی
psychomotor tests ازمونهای روانی- حرکتی
psychomotor agitation بیقراری روانی- حرکتی
stresses تنش جسمانی- روانی
psychomotor retardation کندی روانی- حرکتی
psychopathologist اسیب شناس روانی
stressing تنش جسمانی- روانی
psychonomics محیط شناسی روانی
psychopaths مبتلا بامراض روانی
psychosomatic disease بیماری روانی- تنی
psychotherapeutic وابسته بدرمان روانی
to speak with f. به روانی سخن گفتن
psychopath مبتلا بامراض روانی
stress tolerance تحمل فشار روانی
phrenology جمجمه شناسی روانی
stressable <adj.> فشار روانی پذیر
nervous breakdown درماندگی روانی [پزشکی]
reflux condenser چگالنده باز روانی
reflux column ستون باز روانی
reagent موضوع ازمایش روانی
nervous breakdown واماندگی روانی [پزشکی]
nervous breakdown ناتوانی روانی [پزشکی]
stress تنش جسمانی- روانی
viscosity ناروانی کند روانی
mental measurement اندازه گیری روانی
psychognosy مطالعه عمیق روانی
neuropsychiatric مرض روانی و عصبی
psychognosis مطالعه عمیق روانی
psychogalvanic response پاسخ گالوانیکی- روانی
neuropsychiatric درمان روانی عصبی
psychodynamics پویش شناسی روانی
psychodrama نقش گزاری روانی
psychodiagnostics ابزارهای تشخیص روانی
psychological warfare عملیات جنگ روانی
california psychological inventory پرسشنامه روانی کالیفرنیا
organic mental disorder اختلال روانی عضوی
pgr بازتاب گالوانیکی- روانی
psychologism پیروی از اصول روانی
mental element of crime عنصر روانی جرم
facility وسیله تسهیل روانی
depth psychology تجزیه و تحلیل روانی
psychopathology اسیب شناسی روانی
psi ability توانایی فرا روانی
psychogalvanic reflex بازتاب گالوانیکی- روانی
psychasthenia خستگی روانی بی تصیمی
psychic determinism علیت گرایی روانی
mental deficiency عقب ماندگی روانی وفکری
acute stress reaction واکنش حاد فشار روانی
post traumatic stress disorder اختلال فشار روانی پس اسیبی
psychopathology علم اسیب شناسی روانی
psychoneural parallelism توازی نگری روانی- عصبی
psychomotor stimulant داروی محرک روانی- حرکتی
psychognosis تحقیقات روانی روان پژوهش
psychognosy تحقیقات روانی روان پژوهش
approach approach conflict تعارض گرایشی- گرایشی
avoidance avoidance conflict تعارض اجتنابی- اجتنابی
illinois test of psycholinguistic ازمون تواناییهای زبانی- روانی ایلینوی
psychoneurosis ناراحتی روانی در اثر حالت عصبی
cathectic وابسته به تمرکز روانی شهوانی شده
psychergograph دستگاه اندازه گیری کار روانی
dsm راهنمای تشخیصی و اماری اختلالهای روانی
schizoid مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
psychanalyze بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
consolidation psychological operation عملیات روانی برای جلب همکاری مردم
depressions کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
How does he [she] tick? او [مرد ] [زن] چطور [از نظر روانی] عمل میکند؟
depression کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
psychosurgery جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
strategic استراتژیکی مربوط به خط مشیهای سیاسی واقتصادی و نظامی و روانی وجغرافیایی یا ملی کشور
subversion نابود کردن قدرت یک حکومت ازنظرنظامی اقتصادی روانی فرهنگی سیاسی و اجتماعی
Hard architecture [ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
psychbiology علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
psychological عملیات روانی مربوط به روانشناسی روانشناسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com