Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
frequencies
تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency
تعداد پریودها پریودیسیته وفور
Other Matches
combinatorics
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
round
تعداد تیر تعداد شلیک دور
roundest
تعداد تیر تعداد شلیک دور
oddest
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odd
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
lavishing
وفور
wealth
وفور
luxuriously
با وفور
super abundance
وفور
abundance
وفور
luxuriance
وفور
abondance
وفور
profusion
وفور
affluence
وفور
copiousness
وفور
superabundance
وفور
routh
وفور
exuberance
وفور
lavished
وفور
plenteousness
وفور
plenitude
وفور
lavishes
وفور
lavish
وفور
gluts
فراوانی وفور
superabundant
دارای وفور
super abundance
وفور نعمت
terrestrial occurrence
وفور طبیعی
plurality
وفور چندگانگی
torna do
طغیان وفور
lashongs
وفور کفایت
bounty
وفور بخشایندگی
pluralities
وفور چندگانگی
glut
وفور کالا
opulence
وفور سرشار
glut
فراوانی وفور
gluts
وفور کالا
pluralism
وفور چندگانگی
affluence
وفور نعمت
plentitude
سرشاری وفور
abundantly
به فراوانی بحد وفور
vintage year
سال وفور محصول انگور
horn of plenty
شاخ نشان وفور نعمت
luxuriate
فراوان شدن وفور یافتن
luxuriating
فراوان شدن وفور یافتن
abounded
زیاد بودن وفور داشتن
abounding
زیاد بودن وفور داشتن
luxuriated
فراوان شدن وفور یافتن
abounds
زیاد بودن وفور داشتن
luxuriates
فراوان شدن وفور یافتن
Anyone can count the seeds in an apple, but only Gold can count the number of apples in a seed.
هر کسی نمی تواند تعداد دانه های داخل یک سیب را بشمارد اما فقط خدا می تواند تعداد سیب های نهفته در یک دانه را بشمارد
cornucopia
شاخ amalthaea یا شاخ وفور نعمت
paul
تعداد کم
magnitude
تعداد
number
تعداد
numbers
تعداد
small lot
نوبه کم تعداد
number of rounds
تعداد گلوله ها
number of threads
تعداد پیچش ها
population
[pop.]
تعداد مردم
quantities
تعداد زیاد
counts
تعداد ایمپولز
counting
تعداد ایمپولز
count
تعداد ایمپولز
wheen
تعداد زیاد
work force
تعداد کارگر
number of cycle
تعداد دوره ها
A smaller number . Fewer .
تعداد کمتر
number of cycle
تعداد تناوبها
volume
تعداد میزان
quantity
تعداد زیاد
volumes
تعداد میزان
counted
تعداد ایمپولز
counts
تعداد امتیاز توپزن
set
تعداد موضوعات مربوطه
parallelled
تعداد آدرسهای متصل به هم
setting up
تعداد موضوعات مربوطه
paralleling
تعداد آدرسهای متصل به هم
sets
تعداد موضوعات مربوطه
paralleled
تعداد آدرسهای متصل به هم
version
تعداد گونههای یک محصول
versions
تعداد گونههای یک محصول
parallels
تعداد آدرسهای متصل به هم
counted
تعداد امتیاز توپزن
birthrate
تعداد موالید زه وزاد
bpi
تعداد بایت در هر اینچ
cyclic rate
تعداد تیردر دقیقه
day of absence
تعداد روزهای نهستی
day of duty
تعداد روزهای خدمت
atomicity
تعداد اتم در ملکول
count
تعداد امتیاز توپزن
family size
تعداد افراد خانواده
blocking factor
تعداد رکوردها در بلاک
parallel
تعداد آدرسهای متصل به هم
parallelling
تعداد آدرسهای متصل به هم
string
تعداد حروف یک رشته
polls
تعداد رای دهندگان
tpi
تعداد شیار در هر اینچ
precision
تعداد ارقام یک عدد
width
تعداد حروف در یک صفحه یا خط
day of supply
تعداد روزهای اماد
nests
تعداد توابع در یک تابع
nest
تعداد توابع در یک تابع
No small number of ...
تعداد زیادی
[از مردم]
thereabouts
در حدود آن میزان یا تعداد
number
[of something]
تعداد
[عده]
[چیزهایی]
polled
تعداد رای دهندگان
poll
تعداد رای دهندگان
counting
تعداد امتیاز توپزن
number of componentes
تعداد سازندههای مستقل
quantity
تعداد یا شماره چیزی
Quite a few people ...
تعداد زیادی
[از مردم]
kajillion
[slang]
تعداد بسیار زیادی
quantities
تعداد یا شماره چیزی
counted
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counted
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
sums
کل تعداد موضوعات جمع شده با هم
counts
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
counts
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
lpm
تعداد خطوط دردقیقه inutes
worded
تعداد کلمات در فایل یا متن
word
تعداد کلمات در فایل یا متن
cycles
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
counting
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
sum
کل تعداد موضوعات جمع شده با هم
cycled
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
wpm
تعداد کلمات دردقیقه inute
strengths
توان رزمی تعداد نفرات
strength
توان رزمی تعداد نفرات
counting
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
pitch
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
head count
تعداد مردم شمرده شده
items
تعداد حروف و ارقام در داده
item
تعداد حروف و ارقام در داده
man-hour
جمع تعداد ساعات کار
man-hours
جمع تعداد ساعات کار
number of rounds
تعداد تیرهای شلیک شده
toll
تعداد تلفات جنگی ضایعه
mainframe computer
مانند تعداد عملوند همزمان
tolling
تعداد تلفات جنگی ضایعه
natality
تعداد زایش وموالید جدید
head counts
تعداد مردم شمرده شده
count
تعداد جریانهای ضربهای شمردن
pitches
تعداد حروف کم در یک اینچ از خط جا می شوند
cycle
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
tolls
تعداد تلفات جنگی ضایعه
registration numbers
تعداد دفعات ثبت تیر
count
ایجاد جمع کل از تعداد موضوعات
registration number
تعداد دفعات ثبت تیر
balanced line
تعادل تعداد مهاجمان در وسط
size of a statistical sample
[N]
تعداد کل داده های آماری
exposure adjustment knob
دکمه نمایش تعداد فیلم
bytes per inch
تعداد بایت ها در یک واحد اینچ
forest
تعداد درختهای ساختار داده متصل
forests
تعداد درختهای ساختار داده متصل
spate
تعداد خیلی زیاد هجوم بی مقدمه
record
تعداد رکوردهای فایل ذخیره شده
length
تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
quasi-
که نشان دهنده تعداد دستورات است
lengths
تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
sortie number
تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز
pack
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
omission factor
تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
multidimensional
تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
grossing
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grossest
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grosses
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
grosser
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
packs
تعداد دیسکهای مغناطیسی ثابت یا متغیر
packs
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
field
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
gross
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
tonner
کشتی دارای تعداد معینی فرفیت
rates
تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate
تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
polyploid
دارای کروموسومهایی چندبرابر تعداد اصلی
pop out
تخته موج که به تعداد زیادتولید میشود
small lot
نوبهای که تعداد مهمات یا خرج ان کم است
pack
تعداد دیسکهای مغناطیسی ثابت یا متغیر
leukocytosis
افزایش تعداد گلبولهای سفید خون
array
محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
fielded
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
fields
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
chip
تعداد قط عات روی یک PCB یا یک وسیله
chips
تعداد قط عات روی یک PCB یا یک وسیله
magazine
تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
magazines
تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
grossed
تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
large scale raid
حمله ناگهانی تعداد زیاد پلیس
accuracy
هر قدر تعداد بیتها بیشتر باشد
age of moon
تعداد روزهای گذشته از ماه جاری
character pitch
تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن
arrays
محدودیت برای تعداد اجزای یک آرایه
thread count
[تعداد رشته نخ تار یا پود در یک طول مشخص]
failure
تعداد مشخص خطا در یک دوره زمان معین
margins
تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
margin
تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
loads
تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
trouty
دارای تعداد زیادی ماهی قزل الا
load
تعداد کارهایی که ماشین باید کامل کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com