Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 94 (6 milliseconds)
English	Persian
aggro	تعدی و تهاجم
Other Matches
incursion	تهاجم
irruption	تهاجم
inroad	تهاجم
inruption	تهاجم
inburst	تهاجم
invasion	تهاجم
incursions	تهاجم
assaults	تهاجم
assaulted	تهاجم
assault	تهاجم
offense	تهاجم
tailbacks	بک تهاجم
invasions	تهاجم
tailback	بک تهاجم
offensively	ازراه تهاجم
agression	تجاوز تهاجم
foray	تهاجم تاراج
forays	تهاجم تاراج
incursive	تهاجم کننده
invasions	تهاجم استیلا
invasions	تاراج تهاجم
inbreak	تهاجم تاراج
invasion	تاراج تهاجم
fair game <idiom>	موضوع تهاجم
offense,etc	تهاجم زیان
invasion	تهاجم استیلا
offensiveness	حالت تهاجم یا حمله
forays	تهاجم کردن بیغما بردن
foray	تهاجم کردن بیغما بردن
offensive	تهاجم تهاجمی حمله عمومی
offensives	تهاجم تهاجمی حمله عمومی
incursion	تعدی
extravagances	تعدی
extravagance	تعدی
intrusions	تعدی
incursions	تعدی
injustice	تعدی
injustices	تعدی
attack	تعدی
transitivity	تعدی
inbreak	تعدی
infringing	تعدی
excessive use	تعدی
intrusion	تعدی
infringed	تعدی
oppression	تعدی
infringe	تعدی
infringes	تعدی
encroachments	تعدی
attacked	تعدی
attacks	تعدی
encroachment	تعدی
lock forward	هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
strong safety	مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
oppress	تعدی کردن
inroad	تعدی هجوم
oppressing	تعدی کردن
wrongful act and misuse	تعدی و تفریط
encroachment and waste	تعدی و تفریط
do injustice to	تعدی کردن
oppresses	تعدی کردن
trepass	تعدی کردن
abusive	تهمت تعدی
transitivity principle	اصل تعدی
tortious	مبتنی بر تعدی و تفریط
to gain ground	تجاوزکردن تعدی کردن
trespasses	تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
trespass	تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
trespassed	تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
trespassing	تجاوز یا تعدی یا تخطی کردن
victimises	دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimised	دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
gross negligence	تقصیر در نگهداری مال تعدی و تفریط
victimize	دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimizes	دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimized	دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
ingrate	تعدی کردن فشار وارد اوردن بر
victimizing	دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
victimising	دستخوش فریب یا تعدی قرار دادن
voluntary waste	تعدی و تفریط در عین مستاجره یا ملک موردتصرف
jus ex injuria non oritur	تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند
trespassed	تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
inviolability	مصون بودن فرستاده دیپلماتیک ازهر نوع تعدی و اهانت
trespass	تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespasses	تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
trespassing	تعدی دعوی خسارت در مورد ورودغیر مجاز به ملک خواهان
wastes	تعدی و تفریط مستاجر یا متصرف در عین مستاجره یا مورد تصرف درمدت اجاره حاشیه جاده
waste	تعدی و تفریط مستاجر یا متصرف در عین مستاجره یا مورد تصرف درمدت اجاره حاشیه جاده
gain ground	خاک دشمن راتصرف کردن تجاوز و تعدی کردن
invading	تهاجم کردن حمله کردن بر
invade	تهاجم کردن حمله کردن بر
invaded	تهاجم کردن حمله کردن بر
invades	تهاجم کردن حمله کردن بر

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com