Dictiornary-Farsi | تعمیم پذیری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
generalizability	تعمیم پذیری


Other Matches

cold working	شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
universalization	تعمیم
extension	تعمیم
extensions	تعمیم
generalizations	تعمیم
generalization	تعمیم
popularization	تعمیم
genbraliztion	تعمیم
generalisations	تعمیم
generalizing	تعمیم دادن
generalizes	تعمیم دادن
fallacy of composition	تعمیم نادرست
generalising	تعمیم دادن
generable	قابل تعمیم
stimulus generalization	تعمیم محرک
generalises	تعمیم دادن
generalised	تعمیم دادن
overgeneralization	تعمیم افراطی
extending	تعمیم دادن
extends	تعمیم دادن
generalize	تعمیم دادن
extend	تعمیم دادن
generalized	تعمیم یافته
extensile	قابل تعمیم
extendable	قابل تعمیم
response generalization	تعمیم پاسخ
generalized coordinates	مختصات تعمیم یافته
generalized force	نیروی تعمیم یافته
extend the maining of	مفهومی را تعمیم دادن
generalized routine	روال تعمیم یافته
sort merge program	پردازش تعمیم یافته
extrapolation	ادامه روند تعمیم دهی
extrapolations	ادامه روند تعمیم دهی
generalized reinforcer	تقویت کننده تعمیم یافته
generalized planning	برنامه ریزی تعمیم یافته
generalized inhibitory potential	پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
generalized function	تابع تعمیم یافته [ریاضی]
distributing	تقسیم کردن تعمیم دادن
vulgarization	تعمیم چیزی بزبان ساده
distribute	تقسیم کردن تعمیم دادن
Distribution	تابع تعمیم یافته [ریاضی]
distributes	تقسیم کردن تعمیم دادن
extensible	قابلیت تمدید قابل تعمیم
university extension	تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
interoperability	قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
water absorption	آب پذیری
deliquescence	نم پذیری
pliability	خم پذیری
bass response	بم پذیری
transferability	انتقال پذیری
magnetization curve	خم مغناطیس پذیری
passibility	تالم پذیری
magnetic susceptibility	مغناطیس پذیری
penetrability	نفوذ پذیری
livability	زیست پذیری
lability	تغییر پذیری
maintainability	نگهداشت پذیری
mensurability	پیمایش پذیری
negotiability	انتقال پذیری
mutabilty	تغییر پذیری
mutability	تغییر پذیری
observability	مشاهده پذیری
opposability	مقابله پذیری
movableness	جنبش پذیری
paramagnetic susceptibility	پارامغناطیس پذیری
pardonableness	امرزش پذیری
modifiability	تغییر پذیری
miscibility	امتزاج پذیری
justifiability	توجیه پذیری
intolerableness	تحمل نا پذیری
flammability	اشتعال پذیری
finitude	پایان پذیری
feasibilty	امکان پذیری
fatigueability	خستگی پذیری
fabllibility	لغزش پذیری
extensibility	توسعه پذیری
extensibility	گسترش پذیری
extenibility	کشش پذیری
expansiveness	انبساط پذیری
expandability	بسط پذیری
flexibtlity	انعطاف پذیری
fusibility	گداز پذیری
magnetization	مغناطیس پذیری
insatiability	سیری نا پذیری
infusibility	گداز نا پذیری
inflammability	اشتعال پذیری
inexhaustibility	پایان نا پذیری
indocility	تعلیم نا پذیری
indefeasibility	فسخ نا پذیری
incontrovertibility	بحث نا پذیری
impressionability	تاثیر پذیری
improvability	بهبود پذیری
hereditability	وراثت پذیری
suggestibility	تلقین پذیری
submissiveness	سلطه پذیری
solubility	انحلال پذیری
serviceability	تعمیر پذیری
separability	تفکیک پذیری
self acceptance	خویشتن پذیری
selectivity	گزینش پذیری
scalability	مقیاس پذیری
reversibility	برگشت پذیری
reversibility	بازگشت پذیری
removability	عزل پذیری
suspensive	اندروا پذیری
tangib	لمس پذیری
westernization	غرب پذیری
verifiability	اثبات پذیری
reactivity	واکنش پذیری
versatility	تطبیق پذیری
transmissivity	فرافرست پذیری
transitivity	سرایت پذیری
transitivity	انتقال پذیری
tenability	دفاع پذیری
reflexivity	انعکاس پذیری
reflexivity	بازتاب پذیری
reflexibility	انعکاس پذیری
pi accepting	قدرت پی پذیری
perviousness	تراوش پذیری
persuasibility	ترغیب پذیری
permeance	نفوذ پذیری
permeability curve	خم نفوذ پذیری
permeability curve	خم مغناطیس پذیری
permeability	تراوش پذیری
permeability	نفوذ پذیری
permeability	نشت پذیری
perishableness	فساد پذیری
perishableness	فنا پذیری
perfectibility	کمال پذیری
perceptibility	ادراک پذیری
plasticity	اندام پذیری
plasticity	شکل پذیری
reflectivity	بازتاب پذیری
reflectability	بازتاب پذیری
reconcilability	اصلاح پذیری
ponderability	سنجش پذیری
polarizability	قطبش پذیری
pliancy	انحناء پذیری
pliability	خمش پذیری
plastisity	اندام پذیری
plasticity	انعطاف پذیری
plasticity	قالب پذیری
penetrance	نفوذ پذیری
excitability	تحریک پذیری
variability	تغییر پذیری
submission	سلطه پذیری
chromaticity	رنگ پذیری
sociability	معاشرت پذیری
capacitance	برق پذیری
c	برق پذیری
belongingness	تعلق پذیری
b h cure	خم مغناطیس پذیری
availablity	دسترس پذیری
autia	هنجار پذیری
associativity	شرکت پذیری
vulnerability	اسیب پذیری
cleavages	شکافت پذیری
cleavage	شکافت پذیری
compressibility	تراکم پذیری
commutativity	جابجایی پذیری
flexibility	انعطاف پذیری
commutability	تخفیف پذیری
commutability	تبدیل پذیری
communicability	ارتباط پذیری
comention	هنجار پذیری
combinability	ترکیب پذیری
applicability	کاربرد پذیری
absorbability	دراشام پذیری
adaptability	وفق پذیری
adaptability	انطباق پذیری
adaptability	سازش پذیری
imprinting	نقش پذیری
abradability	سایش پذیری
liquidity	ابگون پذیری
liquidity	تسویه پذیری
irritability	تحریک پذیری
accident proneness	سانحه پذیری
acclimation	اقلیم پذیری
applicability	کاربست پذیری
affectivity	هیجان پذیری
affectability	انفعال پذیری
addressability	نشانی پذیری
additivity	جمع پذیری
acculturation	فرهنگ پذیری
acclimatization	بوم پذیری
acclimatization	اقلیم پذیری
acclimation	بوم پذیری
passivity	کنش پذیری
emotionality	تهییج پذیری
availability	دسترس پذیری
configuration	هیئت پذیری
viability	زیست پذیری
susceptibility	مغناطیس پذیری
deviation factor	تراکم پذیری
dependability	توکل پذیری
defeasibility	الغاء پذیری
decomposability	انحلال پذیری
decidability	تصمیم پذیری
absorbency	جذب پذیری
discriminability	افتراق پذیری