Dictiornary-Farsi | تعویض بازیگر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 210 (10 milliseconds)

English	Persian
substitute	تعویض بازیگر
substituted	تعویض بازیگر
substituting	تعویض بازیگر
sub	تعویض بازیگر
subs	تعویض بازیگر


Search result with all words

switch	تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switched	تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switches	تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
bench	تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
benches	تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
Other Matches

post knotting	پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
send in	وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stack	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed	بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
litter relay point	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
buckets	جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket	جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
replacements	تعویض
line feed	تعویض خط
stage set	تعویض سن
refill	تعویض
refilled	تعویض
refilling	تعویض
substitution	تعویض
resignation	تعویض
resignations	تعویض
switchover	تعویض
shifts	تعویض
shifted	تعویض
shift	تعویض
swapping	تعویض
replacement	تعویض
interchanging	تعویض
interchanges	تعویض
interchanged	تعویض
interchange	تعویض
substituent	تعویض
refills	تعویض
switch	تعویض جا
switched	تعویض
switched	تعویض جا
switches	تعویض
switches	تعویض جا
replaces	تعویض
quid pro quo	تعویض
quid pro quos	تعویض
replaced	تعویض
rotation	تعویض
replace	تعویض
switch	تعویض
replacing	تعویض
alteration	تعویض کردن
commutating switch	کلید تعویض
changer	تعویض کننده
substitutable	قابل تعویض
replaceable	قابل تعویض
relief in place	تعویض در محل
replacements	تعویض یکانها
maintenance	تعویض قط عات و...
replacement cost	هزینه تعویض
exchange point	نقطه تعویض
replacer	تعویض کننده
modification	تعویض مدل
adjournments	برخاست تعویض
alternated	تعویض متناوب
alternation	تعویض قطب
adjournment	برخاست تعویض
automatic carriage	تعویض خودکار
request substitution	تقاضای تعویض
direct exchange	تعویض باداغی
shifter	تعویض کننده
restaging	تعویض محل
rotation	تعویض محل
rotation	تعویض یکانها
refillable	قابل تعویض
alternate	تعویض متناوب
supplants	تعویض کردن
alternates	تعویض متناوب
interchangeability	قابلیت تعویض
supplanting	تعویض کردن
interchange circuit	مدار تعویض
illumination change	تعویض روشنایی
relieve	تعویض نگهبانی
relieves	تعویض نگهبانی
relieving	تعویض نگهبانی
supplanted	تعویض کردن
lead through	تعویض سرپرست
line feed	تعویض سطر
foreign exchange	تعویض خارجی
frequency changing	تعویض فرکانس
pole changing	تعویض قطب
oil change	تعویض روغن
fungibility	قابلیت تعویض
fungible	قابل تعویض
change court	تعویض زمین
replacement	تعویض قطعه
replacement	تعویض یکانها
replacements	تعویض قطعه
line replacement	تعویض خط جبهه
supplant	تعویض کردن
shift	نوبت تعویض
to shift	تعویض کردن
symmetrical exchange	تعویض قرینه
shifts	تعویض کردن
shifts	نوبت تعویض
shift	تعویض کردن
turn over	برگردان تعویض
shifted	تعویض کردن
changing	تعویض مبادله
changes	تعویض مبادله
changed	تعویض مبادله
substitutionary	تعویض جانشینی
substitution	تعویض جانشینی
change	تعویض مبادله
interchangeable	قابل تعویض
shifted	نوبت تعویض
changing the goal keeper	تعویض دروازه بان
irreplaceable	غیر قابل تعویض
board exchange warranty	ضمانت تعویض برد
change of service	تعویض سرویس والیبال
linear amplifier	تعویض کننده خطی
exchange	مبادله کردن تعویض
new line character	دخشه تعویض سطر
noninterchanging states	حالتهای تعویض نشدنی
broadband exchange	تعویض پهن باند
pole changer	تعویض کننده قطب
put	تعویض کردن انداختن
beater ejector	دکمه تعویض سر همزن
trade something in <idiom>	تعویض وسایل کهنه
replace	چیزی را تعویض کردن
exchangeable disk	دیسک قابل تعویض
replaced	چیزی را تعویض کردن
replaces	چیزی را تعویض کردن
exchanging	مبادله کردن تعویض
gear change box	جعبه تعویض دنده
replacing	چیزی را تعویض کردن
exchanges	مبادله کردن تعویض
aircraft handover	تعویض کنترل هواپیما
anastrophe	تعویض کلمات یک عبارت
exchanged	مبادله کردن تعویض
puts	تعویض کردن انداختن
courier transfer station	ایستگاه تعویض پیک
putting	تعویض کردن انداختن
line feed character	دخشه تعویض پذیر
substituent	قابل تعویض توکیلی
shift colors	پرچم را تعویض کنید
renewable fuse	فیوز تعویض پذیر
relief in place	تعویض یکانها در محل
shift colors	تعویض پرچم ناو
shiftable	قابل تعویض یا انتقال
substituted	تعویض جانشین کردن
substituted	تعویض کردن جابجاکردن
substituting	تعویض کردن جابجاکردن
substituting	تعویض جانشین کردن
substitutive	وابسته به تعویض یا جابجاسازی
switch over	تعویض کردن برق
pole changing switch	کلید تعویض قطب
substitute	تعویض کردن جابجاکردن
substitute	تعویض جانشین کردن
actor	بازیگر
actors	بازیگر
performing	بازیگر
puppeteers	بازیگر
stager	بازیگر
puppeteer	بازیگر
booter	بازیگر
player	بازیگر
fielder	بازیگر
mummer	بازیگر
CDs	دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
CD	دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
rotation	تعویض نوبتی یکانها یا افراد
nineteens	علامت تعویض دروازه بان
state succession	تعویض دولتهابه طور متوالی
chop	تعویض کنترل عملیاتی یکانها
interchangeable bearing shells	پوسته قابل تعویض یاطاقان
chopped	تعویض کنترل عملیاتی یکانها
lf	تعویض سطر تغذیه کاغذ
data break	تاریخ تعویض کلید رمز
tiring house	محل تعویض لباس هنرپیشه
tiring room	محل تعویض لباس هنرپیشه
direct exchange items	اقلام قابل تعویض مستقیم
bank restriction	ممنوعیت تعویض پول با طلا
change of station	انتقال تعویض محل خدمت
carriage return	تعویض سطر Return/Enter
pole changing motor	موتور با قطبهای قابل تعویض
nineteen	علامت تعویض دروازه بان
halfback	بازیگر میانی
hattrick	بازیگر سه گله
headhunter	بازیگر خشن
homebred	بازیگر محلی
hatchetman	بازیگر خشن
outside forward	بازیگر گوش
winger	بازیگر گوش
wingers	بازیگر گوش
body checker	بازیگر تنه زن
veteran	بازیگر با تجربه
veterans	بازیگر با تجربه
substituted	بازیگر ذخیره
protagonists	بازیگر عمده
protagonist	بازیگر عمده
substituting	بازیگر ذخیره
backup	جانشین بازیگر
club player	بازیگر باشگاهی
extra cover	بازیگر بل گیر
ball player	بازیگر با توپ
sand bagger	بازیگر گول زن
substitute	بازیگر ذخیره