Dictiornary-Farsi | تعویض نگهبانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (9 milliseconds)

English	Persian
relieve	تعویض نگهبانی
relieves	تعویض نگهبانی
relieving	تعویض نگهبانی


Search result with all words

relief	مرخصی تعویض نگهبانی عوارض زمین
Other Matches

post knotting	پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
sentinels	دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
sentinel	دیده ور نگهبانی نگهبانی دادن
duty roster	دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
litter relay point	نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
wardenship	نگهبانی
out post	نگهبانی
watched	نگهبانی
protectorship	نگهبانی
trick	نگهبانی
tricking	نگهبانی
watches	نگهبانی
tricked	نگهبانی
watching	نگهبانی
watch	نگهبانی
escort	نگهبانی کردن
second dog watch	نگهبانی دوم
escorted	نگهبانی کردن
escorting	نگهبانی کردن
chaperon	نگهبانی کردن
set the watch	تنظیم نگهبانی
escorts	نگهبانی کردن
stand guard	نگهبانی دادن
watchtowers	برج نگهبانی
radar quardship	نگهبانی رادار
sentry	قراول نگهبانی
guard	نگهبانی دادن
guarding	نگهبانی دادن
first watch	نگهبانی شامگاه
middle watch	نگهبانی نیمه شب
guards	نگهبانی دادن
first dog watch	نگهبانی اول
on sentry	مامور نگهبانی
orderly officen	افسر نگهبانی
roster	صورت نگهبانی
sentinels	نگهبانی کردن
sentinel	نگهبانی کردن
duty roster	لوحه نگهبانی
rosters	صورت نگهبانی
sentries	قراول نگهبانی
watching	نگهبانی دادن
tricking	نوبت نگهبانی
chaperons	نگهبانی کردن
cavalier	سکوی نگهبانی
trick	نوبت نگهبانی
tricked	نوبت نگهبانی
off duty	خارج از نگهبانی
sentry box	اتاقک نگهبانی
sentry boxes	اتاقک نگهبانی
watching	پاس نگهبانی
to stand sentinel	نگهبانی کردن
chaperone	نگهبانی کردن
watched	نگهبانی دادن
watches	پاس نگهبانی
watch	نگهبانی دادن
chaperones	نگهبانی کردن
watched	پاس نگهبانی
watches	نگهبانی دادن
watch	پاس نگهبانی
watchtower	برج نگهبانی
to nount guard	به نگهبانی رفتن
watch and ward	حق نگهبانی روزانه و شبانه
first dogwatch	نوبت نگهبانی عصر
main guard	پست نگهبانی اصلی
off duty	مرخصی راحتی نگهبانی
port watch	پست نگهبانی بندر
watch bill	لوحه نگهبانی ناو
duty	ماموریت خدمت نگهبانی
fixed post system	سیستم پستهای نگهبانی ثابت
look out	نگهبانی کردن موافب بودن
tricked	مدت زمان پست نگهبانی
trick	مدت زمان پست نگهبانی
tricking	مدت زمان پست نگهبانی
watchdogs	نگهبانی دادن نگهبان بودن
watchdog	نگهبانی دادن نگهبان بودن
sentry box	سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
sentry boxes	سایبان چوبی نگهبان سرپناه نگهبانی
scout	پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
scouted	پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
call book	دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
scouts	پیشاهنگ دیده ور گشت زنی و نگهبانی دادن
point duty	نگهبانی مامور راهنمایی عبورومرورکه درنقطهای می ایستد
switchover	تعویض
refills	تعویض
refilling	تعویض
refilled	تعویض
substitution	تعویض
resignation	تعویض
resignations	تعویض
shift	تعویض
line feed	تعویض خط
rotation	تعویض
interchange	تعویض
shifts	تعویض
substituent	تعویض
switches	تعویض جا
switches	تعویض
interchanging	تعویض
switched	تعویض جا
switched	تعویض
interchanges	تعویض
switch	تعویض جا
switch	تعویض
interchanged	تعویض
stage set	تعویض سن
replacing	تعویض
replaces	تعویض
replacements	تعویض
replacement	تعویض
shifted	تعویض
swapping	تعویض
replace	تعویض
quid pro quo	تعویض
refill	تعویض
replaced	تعویض
quid pro quos	تعویض
symmetrical exchange	تعویض قرینه
turn over	برگردان تعویض
to shift	تعویض کردن
substitutionary	تعویض جانشینی
relief in place	تعویض در محل
refillable	قابل تعویض
pole changing	تعویض قطب
exchange point	نقطه تعویض
oil change	تعویض روغن
line replacement	تعویض خط جبهه
line feed	تعویض سطر
frequency changing	تعویض فرکانس
fungibility	قابلیت تعویض
interchangeability	قابلیت تعویض
interchange circuit	مدار تعویض
fungible	قابل تعویض
direct exchange	تعویض باداغی
commutating switch	کلید تعویض
changer	تعویض کننده
request substitution	تقاضای تعویض
modification	تعویض مدل
alteration	تعویض کردن
lead through	تعویض سرپرست
automatic carriage	تعویض خودکار
restaging	تعویض محل
shifter	تعویض کننده
replacer	تعویض کننده
replacement cost	هزینه تعویض
substitutable	قابل تعویض
replaceable	قابل تعویض
change court	تعویض زمین
illumination change	تعویض روشنایی
sub	تعویض بازیگر
alternates	تعویض متناوب
shifts	تعویض کردن
shifts	نوبت تعویض
shifted	تعویض کردن
shifted	نوبت تعویض
shift	تعویض کردن
shift	نوبت تعویض
interchangeable	قابل تعویض
substitute	تعویض بازیگر
alternated	تعویض متناوب
alternate	تعویض متناوب
maintenance	تعویض قط عات و...
alternation	تعویض قطب
adjournments	برخاست تعویض
adjournment	برخاست تعویض
substituting	تعویض بازیگر
replacement	تعویض قطعه
replacement	تعویض یکانها
replacements	تعویض قطعه
replacements	تعویض یکانها
substituted	تعویض بازیگر
substitution	تعویض جانشینی
supplant	تعویض کردن
changed	تعویض مبادله
supplants	تعویض کردن
change	تعویض مبادله
rotation	تعویض محل
supplanting	تعویض کردن
supplanted	تعویض کردن
subs	تعویض بازیگر
foreign exchange	تعویض خارجی
rotation	تعویض یکانها
changing	تعویض مبادله
changes	تعویض مبادله
renewable fuse	فیوز تعویض پذیر
replace	چیزی را تعویض کردن
relief in place	تعویض یکانها در محل
substituting	تعویض جانشین کردن
exchanging	مبادله کردن تعویض
exchanged	مبادله کردن تعویض
substituting	تعویض کردن جابجاکردن
new line character	دخشه تعویض سطر
substitute	تعویض کردن جابجاکردن
pole changer	تعویض کننده قطب
exchanges	مبادله کردن تعویض
pole changing switch	کلید تعویض قطب
substituted	تعویض کردن جابجاکردن
substituted	تعویض جانشین کردن
trade something in <idiom>	تعویض وسایل کهنه
puts	تعویض کردن انداختن
noninterchanging states	حالتهای تعویض نشدنی