Dictiornary-Farsi | تغذیه کننده از شکار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (19 milliseconds)

English	Persian
predatory	تغذیه کننده از شکار
predator	تغذیه کننده از شکار
predators	تغذیه کننده از شکار
predatorial	تغذیه کننده از شکار


Search result with all words

predaceous	شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious	شکاری تغذیه کننده از شکار
Other Matches

feedway	تغذیه کننده
hematophagous	تغذیه کننده از خون
ichthyophagous	تغذیه کننده ازماهی
endophagous	تغذیه کننده ازروی
gallivorous	تغذیه کننده از مازو
feeding group	گروه تغذیه کننده
vermivorous	تغذیه کننده از کرم
myrmecophagous	تغذیه کننده ازمورچه
anthophagous	تغذیه کننده از شهد گل
sheet feeder	تغذیه کننده ورق کاغذ
endophagous	تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
cut sheet feeder	تغذیه کننده کاغذ مجزا
well field	حوزه تغذیه کننده چاه
anthropophagous	تغذیه کننده از گوشت انسان
stenophagous	تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
saprophagous	تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
oligophagous	تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
apivorous	زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
polyphagous	تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
holophytic	تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
dystrohpy	تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
rose chafer	سوسک علفخوار سوسک تغذیه کننده از گل سرخ
friction feed	تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
corrector	جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
quarry	شکار
quarrying	شکار
prey	شکار
hunting	شکار
venery	شکار
game	شکار
ravin	شکار
gameless	بی شکار
gamey	پر از شکار
hunts	شکار
quarries	شکار
hunt	شکار
hunted	شکار
predatin	شکار
hanks	شکار
chase	شکار
chace	شکار
chevy	شکار
hank	شکار
chasing	شکار
chased	شکار
chases	شکار
nurturing	تغذیه
diet	تغذیه
recharge	تغذیه
nourishment	تغذیه
nourishes	تغذیه
nourish	تغذیه
feeders	خط تغذیه
feedings	تغذیه
nourished	تغذیه
nutriment	تغذیه
nutriments	تغذیه
line feed	تغذیه خط
feeder	خط تغذیه
alimentation	تغذیه
recharged	تغذیه
nurtured	تغذیه
nurture	تغذیه
sustenance	تغذیه
recharging	تغذیه
recharges	تغذیه
nutrition	تغذیه
nurtures	تغذیه
feeding	تغذیه
ducking	شکار مرغابی
hunters	اسب شکار
victims	دستخوش شکار
shotgunner	شکار با تفنگ
blood sport	کشتن شکار
victim	دستخوش شکار
hunting ground	شکار گاه
hunts	شکار کردن
blood sports	کشتن شکار
shanking	شکار کوسه
hunter	اسب شکار
hunted	شکار کردن
hunting district	شکار گاه
hunt	شکار کردن
fowling	شکار پرنده
fair game	شکار قانونی
area drive	شکار دواندن
quarrying	لاشه شکار
quarry	شکار موردنظر
quarry	لاشه شکار
quarries	شکار موردنظر
hank	طعمه شکار
quarries	لاشه شکار
quarrying	شکار موردنظر
huntsman	شکار باز
hanks	طعمه شکار
poniter	نوعی سگ شکار ی
gamy	پراز شکار
to go a hunting	شکار رفتن
fair game	شکار مجاز
whaling	شکار نهنگ
king hunt	شاه شکار
huntsmen	شکار باز
falconry	شکار با شاهین
game	سرگرمی شکار
game keep	پاسبان شکار
predatory habit	خوی شکار
predation	شکار کردن
shootings	شکار باتفنگ
gunning	شکار با تفنگ
shooting	شکار باتفنگ
game law	قانون شکار
cross feed	تغذیه عرضی
undernourishment	سوء تغذیه
downfeed	تغذیه رو به پایین
undernourishment	گرفتارسوء تغذیه
feeders	سیم تغذیه
paper feer	تغذیه کاغذ
cutler feed	تغذیه کاتلر
breast-feeding	تغذیه پستانی
noise	منبع تغذیه
breast feeding	تغذیه پستانی
ff	تغذیه کاغذ
pasturage	تغذیه کردن
pouring gate	تغذیه قالب
feeder	سیم تغذیه
feeds	تغذیه کردن
feed	تغذیه گردن
feed	تغذیه کردن
mulnutrition	سوء تغذیه
power transformer	مبدل تغذیه
unhealthy diet	تغذیه ناسالم
supply cable	کابل تغذیه
power supply	منبع تغذیه
natural recharge	تغذیه طبیعی
power supplay	منبع تغذیه
power pack	جعبه تغذیه
feeds	تغذیه گردن
ab power pack	جعبه تغذیه ا.ب
feed pump	پمپ تغذیه
nutritionists	ویژه گر تغذیه
feeding problem	مشکل تغذیه
nutritionist	ویژه گر تغذیه
bacteriophagy	تغذیه ازباکتری
malnutrition	سوء تغذیه
undernourished	گرفتارسوء تغذیه
undernourished	سوء تغذیه
recharge well	چاه تغذیه
magazine feed	تغذیه مخزن
injection well	چاه تغذیه
main feed	تغذیه اصلی
main supply line	خط تغذیه اصلی
food program	رژیم تغذیه
form feed	تغذیه کاغذ
feeder canal	کانال تغذیه
reverse bias	تغذیه معکوس
anthophagous	تغذیه شده با گل
anti parallel feeding	تغذیه مخالف
artificial recharge	تغذیه مصنوعی
anode supply	تغذیه صفحه
noises	منبع تغذیه
feeder panel	تابلوی تغذیه
malnourished	بد تغذیه شده
malnourished	دچارسوء تغذیه
bottle feeding	تغذیه با بطری
alimentiveness	قوه تغذیه
feeding center	مرکز تغذیه
plate supply	تغذیه صفحه
bottle-feeding	تغذیه با بطری
fed	تغذیه شده
recharge basin	حوضچه تغذیه
innutrition	عدم تغذیه
dystrophy	سوء تغذیه
dystrophic nutrition	تغذیه دش بار
aliment	تغذیه کردن
serial feeding	تغذیه نوبتی
nourish	تغذیه کردن
support [nourish, feed]	تغذیه کردن
ad lib feeding	تغذیه ازاد
pasture	تغذیه کردن
feed mechanism	مکانیزم تغذیه
pastures	تغذیه کردن
feed pipe	لوله تغذیه
pointer	سگ شکاری یابنده شکار
big game	شکار حیوانات بزرگ
sniping	پاشله شکار کردن
raven	شکار طعمه شکاری
bags	شکار کردن با تیر
shoot	هدف گرفتن شکار
bag	شکار کردن با تیر
shoots	هدف گرفتن شکار
game	شکار گرفته شده
finds	یافتن بوی شکار
shining	پیداکردن شکار در شب بانورافکن
ravens	شکار طعمه شکاری
checks	و شدن بوی شکار
cub hunting	شکار بچه روباه
poaches	دزدکی شکار کردن
poached	دزدکی شکار کردن
check	و شدن بوی شکار
poach	دزدکی شکار کردن