Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
speed change
تغییر سرعت یا تعویض عده دور
Other Matches
variable ratio
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
post knotting
پشت زنی
[تعویض گره ها بعد از اتمام فرش]
[گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
change of speed
تغییر سرعت
speed variation
تغییر سرعت
rate of deformation
سرعت تغییر شکل
opportunism
به سرعت بر حسب اوضاع سیاسی یا تغییر رژیم وزمامدار
velocity gradiant
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
variable delivery pump
پمپ سیالی که برونده ان میتواند مستقل از سرعت چرخش تغییر کند
variable displacement pump
پمپ سیالی که برونده ان درطیف وسیعی با ثابت ماندن سرعت چرخش تغییر میکند
quantization
خطای تبدیل سیگنال آنالوگ به عددی با توجه به دقت محدوده ساده یا سیگنالی که به سرعت تغییر میکند
clear air turbulence
اشفتگی در اسمان فاقد ابر که معمولا در ارتفاعات بالا وهمراه با تغییر سرعت درنزدیکی مسیر خروج گازهامیباشد
litter relay point
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
constants
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant
ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
speed ring
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
burning rate
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
dragged
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drag
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
tachometer
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
true air speed
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
machine number
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
accelerating
سرعت دادن سرعت گرفتن
subsonic
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerate
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
سرعت دادن سرعت گرفتن
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
mach hold
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
zero wait state
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
transonic
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
cut off velocity
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
change over
تغییر روش تغییر رویه
changed
تغییر کردن تغییر دادن
changes
تغییر کردن تغییر دادن
changing
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
fasts
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
airspeeds
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
airspeed
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
supersonic
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
replaced
تعویض
replacements
تعویض
replaces
تعویض
resignation
تعویض
replacing
تعویض
resignations
تعویض
swapping
تعویض
replacement
تعویض
line feed
تعویض خط
substitution
تعویض
refilling
تعویض
refills
تعویض
substituent
تعویض
interchanging
تعویض
interchanges
تعویض
switchover
تعویض
rotation
تعویض
stage set
تعویض سن
quid pro quos
تعویض
shift
تعویض
quid pro quo
تعویض
refilled
تعویض
refill
تعویض
switch
تعویض جا
switched
تعویض
switched
تعویض جا
switches
تعویض
switches
تعویض جا
interchanged
تعویض
interchange
تعویض
switch
تعویض
shifted
تعویض
replace
تعویض
shifts
تعویض
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
adjournments
برخاست تعویض
replaceable
قابل تعویض
adjournment
برخاست تعویض
alternation
تعویض قطب
shift
نوبت تعویض
relief in place
تعویض در محل
interchange circuit
مدار تعویض
fungible
قابل تعویض
illumination change
تعویض روشنایی
substitution
تعویض جانشینی
pole changing
تعویض قطب
interchangeable
قابل تعویض
refillable
قابل تعویض
lead through
تعویض سرپرست
shift
تعویض کردن
substitutionary
تعویض جانشینی
shifted
نوبت تعویض
substitute
تعویض بازیگر
replacer
تعویض کننده
substitutable
قابل تعویض
shifter
تعویض کننده
request substitution
تقاضای تعویض
shifted
تعویض کردن
shifts
نوبت تعویض
substituted
تعویض بازیگر
line feed
تعویض سطر
replacement cost
هزینه تعویض
line replacement
تعویض خط جبهه
oil change
تعویض روغن
turn over
برگردان تعویض
restaging
تعویض محل
shifts
تعویض کردن
substituting
تعویض بازیگر
symmetrical exchange
تعویض قرینه
changing
تعویض مبادله
changed
تعویض مبادله
commutating switch
کلید تعویض
relieving
تعویض نگهبانی
replacements
تعویض یکانها
replacements
تعویض قطعه
alteration
تعویض کردن
modification
تعویض مدل
replacement
تعویض یکانها
automatic carriage
تعویض خودکار
rotation
تعویض محل
alternate
تعویض متناوب
changes
تعویض مبادله
change court
تعویض زمین
alternated
تعویض متناوب
alternates
تعویض متناوب
changer
تعویض کننده
replacement
تعویض قطعه
supplants
تعویض کردن
supplanting
تعویض کردن
sub
تعویض بازیگر
to shift
تعویض کردن
exchange point
نقطه تعویض
interchangeability
قابلیت تعویض
supplanted
تعویض کردن
relieve
تعویض نگهبانی
maintenance
تعویض قط عات و...
frequency changing
تعویض فرکانس
supplant
تعویض کردن
direct exchange
تعویض باداغی
fungibility
قابلیت تعویض
rotation
تعویض یکانها
change
تعویض مبادله
relieves
تعویض نگهبانی
foreign exchange
تعویض خارجی
subs
تعویض بازیگر
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
sustained rate
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
anastrophe
تعویض کلمات یک عبارت
replace
چیزی را تعویض کردن
exchanging
مبادله کردن تعویض
switch over
تعویض کردن برق
substitutive
وابسته به تعویض یا جابجاسازی
relief in place
تعویض یکانها در محل
substituent
قابل تعویض توکیلی
exchanges
مبادله کردن تعویض
exchanged
مبادله کردن تعویض
exchange
مبادله کردن تعویض
shift colors
پرچم را تعویض کنید
shift colors
تعویض پرچم ناو
aircraft handover
تعویض کنترل هواپیما
shiftable
قابل تعویض یا انتقال
renewable fuse
فیوز تعویض پذیر
gear change box
جعبه تعویض دنده
substituted
تعویض جانشین کردن
substituted
تعویض کردن جابجاکردن
substituting
تعویض جانشین کردن
substituting
تعویض کردن جابجاکردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com