Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
magnetostriction
تغییر شکل براثر مغناطیس
Other Matches
potentize
براثر
in consequence of
براثر
they fought with courage
براثر
gangrene
فساد عضو براثر نرسیدن خون
see stars
<idiom>
براثر ضربه به سر ستاره دور سر دیدن
nuclear magnetic resonance
تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
burrs
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burring
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burred
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
burr
برامدگی تیز یا زبر یک فلز براثر عملیات ماشین کاری
damask
سیاهی و یارنگی که براثر خوردگی روی فولاد صیقلی فاهر میشود
neoclassical theory of value
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
end strings
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangover
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
plastic
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
magnetism
مغناطیس
remagnetizer
مغناطیس گر
magnet
مغناطیس
magnetzation
مغناطیس
magnets
مغناطیس
magneto
مغناطیس
magnetic
مغناطیس
magnetics
علم مغناطیس
elelctromagnetic
الکترو مغناطیس
magnetic susceptibility
مغناطیس پذیری
magnetizing current
جریان مغناطیس گر
magnetizable
مغناطیس پذیر
susceptibility
مغناطیس پذیری
demagnetize
زدودن مغناطیس
magnetization
مغناطیس پذیری
magnetization work
مغناطیس کنندگی
magnetization
مغناطیس گری
simple magnet
مغناطیس ساده
magnetization
مغناطیس گردانی
magnetization
مغناطیس کنندگی
organic magnet
مغناطیس الی
p.m.
مغناطیس پایدار
magnetizing field
میدان مغناطیس گر
residual magnetic induction
مغناطیس مانده
magnet coil
پیچک مغناطیس
magnotropism
مغناطیس گرایی
inductometer
مغناطیس سنج
induced magnetism
مغناطیس القایی
magnetosphere
مغناطیس- سپهر
magnetosphere
مغناطیس کره
magnetosphere
کره مغناطیس
thermomagnetic
گرما مغناطیس
magnetometer
مغناطیس سنج
magneto
دارای مغناطیس
magnet
مغناطیس پایدار
magnetosphere
مغناطیس- کره
magnets
مغناطیس پایدار
focusing magnet
مغناطیس تمرکز ده
natural magnet
مغناطیس طبیعی
field coil
پیچک مغناطیس گر
ferrimagnetism
فری مغناطیس
magnetization curve
خم مغناطیس پذیری
artificial magnet
مغناطیس صنعتی
plunger magnet
مغناطیس پیستونی
compound magnet
مغناطیس مرکب
magnetic battery
مغناطیس مرکب
magnetism
مغناطیس شناسی
blow out magnet
مغناطیس جرقه
magnetic explorer
مغناطیس یاب
permeance
مغناطیس رسانایی
magnetism
درس مغناطیس
permeability curve
خم مغناطیس پذیری
bar magnet
مغناطیس میلهای
residual magnetism
مغناطیس مانده
permanent magnet
مغناطیس پایدار
residual magnetism
مغناطیس پس ماند
animal magnetism
مغناطیس حیوانی
b h cure
خم مغناطیس پذیری
remanence
مغناطیس مانده
residual magnetization
مغناطیس مانده
demagnetization
مغناطیس زدایی
magnetism
علم مغناطیس
mag
مغناطیس agnetic
mags
مغناطیس agnetic
magnetic compensatory
مغناطیس تصحیح
pyromagnetic
گرما- مغناطیس
purity magnet
مغناطیس خلوص
compensating magnet
مغناطیس تصحیح
demagnetization
مغناطیس زدائی
variable area nozzle
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
magnetizing current
جریان مغناطیس گردانی
induced magnetization
مغناطیس گردانی القائی
magnet winding
سیم پیچ مغناطیس
induced magnetism
مغناطیس القاء شده
magnetizing field
میدان مغناطیس گردانی
magnetizing
مغناطیس کردن یا شدن
magnetization characteristic
منحنی مغناطیس گردانی
magnetizing force
شدت مغناطیس کنندگی
magnetic biasing
مغناطیس گردانی مقدماتی
magnezation intensity
شدت مغناطیس کنندگی
magnetic potential
نیروی مغناطیس رانی
magnetizability
قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetization vector
بردار مغناطیس کنندگی
intensity of magnetization
شدت مغناطیس کنندگی
ion trap magnet
مغناطیس یون ربا
blue beam magnet
مغناطیس اشعه ابی
intensity of magnetization
شدت مغناطیس گری
normal magnetization curve
خم مغناطیس پذیری معمولی
coercive force
نیروی مغناطیس زدا
alternating current magnet
مغناطیس جریان متناوب
ageing of magnet
پیر شدن مغناطیس
magnetizes
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
direct current magnet
مغناطیس جریان مستقیم
magnetize
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
negative pole
قطب منفی مغناطیس
demagnetization factor
ضریب مغناطیس زدایی
air magnetic circuit
مدار هوایی مغناطیس
magnetising
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
demagnetizing field
میدان مغناطیس زدا
magnetised
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetises
تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
impedance magnetometer
مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
changing
تغییر کردن تغییر دادن
changed
تغییر کردن تغییر دادن
change over
تغییر روش تغییر رویه
changes
تغییر کردن تغییر دادن
change
تغییر کردن تغییر دادن
initial susceptibility and permeability
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
permanent magnet dynamic
بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
demagnetizing turns of armature
دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
ideal magnetization curve
منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
magnetics
درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
differential susceptibility and permeabi
مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
magnetic reversal
عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
magnetized bar
میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
high frequency biasing
پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
compass binnacle
پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
magneto
اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
fm
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycles
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march
تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
remanence
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
electromagnetic
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
fet
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
bloop
عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
angular travel
تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
electromagnet
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
gradient circuit
مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
A magnet attracts iron.
آهن ربا ( مغناطیس ) آهن را جذب می کند
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
misalignment
تغییر
alternation
تغییر
shunting
تغییر خط
amendment
تغییر
variations
تغییر
variation
تغییر
vicissitude
تغییر
amendments
تغییر
mutation
تغییر
conversions
تغییر
mutations
تغییر
conversion
تغییر
modification
تغییر
changed
تغییر
change
تغییر
innovation
تغییر
alteration
تغییر
changing
تغییر
dachi
تغییر پا
changes
تغییر
innovations
تغییر
fluctuation
تغییر
changeless
بی تغییر
stationary
بی تغییر
commutation
تغییر
altertive
تغییر دهنده
variability
تغییر پذیری
changeable
تغییر پذیر
alterant
تغییر دادنی
changeable
قابل تغییر
modifying
تغییر دادن
palingenesis
تغییر شکل
alterable
قابل تغییر
alterability
قابلیت تغییر
deformation
تغییر شکل
variative
قابل تغییر
design change
تغییر طرح
demand shift
تغییر تقاضا
modification
تغییر وتبدیل
kaleidoscopes
تغییر پذیربودن
kaleidoscope
تغییر پذیربودن
transformation
تغییر شکل
commutable
قابل تغییر
transformation
عمل تغییر
dimensional change
تغییر اندازه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com