English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
scorification تفاله سازی
Other Matches
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
trashed تفاله
residuum تفاله
trashing تفاله
residue تفاله
residues تفاله
slag تفاله
greaves تفاله
scum تفاله
trashes تفاله
trash تفاله
grounds تفاله
raff تفاله
bagasse تفاله
dross تفاله
cinders تفاله
cinder تفاله
pitch تفاله قطران
furnace cinder تفاله کوره
residual bitumen قیر تفاله
pitches تفاله قطران
megass تفاله نیشکر
removal of cinder تفاله گیری
scorification تفاله گیری
scoriaceous تفاله دار
scoria تفاله معدنی
pug تفاله سیب
pugs تفاله سیب
ross خاکروبه تفاله
scoria slag تفاله روباره
crap تفاله چرند
bagasse تفاله نیشکر
coffee grounds تفاله قهوه
removal of cinder برداشت تفاله
drossy تفاله مانند
crapped تفاله چرند
crapping تفاله چرند
grout دوغاب تفاله
slag تفاله اهنگدازی
slag تفاله کورههای بلند
pulp بصورت تفاله دراوردن
pap تفاله گوشت یاسیب
straight run pitch تفاله اولین تقطیر
slag اشغال تفاله گرفتن از
cast off متروک مردود تفاله
slag cement سیمان تفاله اهنگدازی
marc تفاله میوه جات
scorify تبدیل به تفاله کردن
grain دان تفاله حبوبات
clinker تفاله کوره ذوب اهن
furnace clinker تفاله کوره ذوب اهن
furnace cinder تفاله کوره چدن ریزی
slag sinter تفاله کوره اهنگدازی بلند
blast furnace slag روباره تفاله کوره بلند
blast furnace slag تفاله کورههای مرتفع روباره کوره بلند
clinker تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
refusing قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refuses قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refuse قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refused قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
slopping غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slop غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopped غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
waste silk ابریشم گجین [ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
slag کفه گرفتن تفاله گرفتن
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
local anasthesia سر سازی
flection خم سازی
pavements کف سازی
deflexion خم سازی
compaction تو پر سازی
individualization تک سازی
individuation تک سازی
retortion کج سازی
retortion خم سازی
repk lection پر سازی
individualises تک سازی
flooring کف سازی
individualising تک سازی
padding له سازی
individualised تک سازی
individualized تک سازی
individualizes تک سازی
individualizing تک سازی
pavement کف سازی
bridgework پل سازی
truncation بی سر سازی
bridge building پل سازی
individualize تک سازی
idolization بت سازی
stylization مد سازی
enslavement بنده سازی
schemes سامان سازی
schemed سامان سازی
scheme سامان سازی
immunization ایمن سازی
portrayals مجسم سازی
revelation فاش سازی
netting تور سازی
floors کف سازی کردن
floored کف سازی کردن
smoothing صاف سازی
revelations فاش سازی
suffocation خفه سازی
floor کف سازی کردن
portrayal مجسم سازی
peneplanation دشت سازی
fading محو سازی
idealizing دلخواه سازی
oscillation نوسان سازی
humanization مردمی سازی
milling ارد سازی
assimilation همگون سازی
housing خانه سازی
frame-up پرونده سازی
nationalization ملی سازی
frame-ups پرونده سازی
enrichment غنی سازی
severance جدا سازی
assimilation درون سازی
zymoplastic انزیم سازی
weight training بدن سازی
road construction جاده سازی
oscillations نوسان سازی
wording عبارت سازی
packing فشرده سازی
road building جاده سازی
displacement جانشین سازی
depletion تهی سازی
asphalt paving جاده سازی
arrefication لطیف سازی
accommodations برون سازی
cabinetwork قفسه سازی
arrefication رقیق سازی
atomization ریز سازی
wicking فتیله سازی
brick works اجر سازی
bonification به سازی محیط
bellfounding زنگ سازی
belittlement کم ارزش سازی
what instrument can you play? چه سازی میتوانیدبزنید
bedevilment شیطان سازی
beadwork تسبیح سازی
patterning نمونه سازی
balladry تصنیف سازی
resolving برطرف سازی
aromatization عطر سازی
aromatization معطر سازی
wirework سیم سازی
suppression موقوف سازی
wooden lattice work گره سازی
storage ذخیره سازی
xeransis خشک سازی
decentralization نامتمرکز سازی
unification یکی سازی
ordering مرتب سازی
urbanization شهری سازی
accommodation برون سازی
inversions وارون سازی
manifestation اشکار سازی
manifestations اشکار سازی
anonymization گمنام سازی
anabiosis زنده سازی
afforestment جنگل سازی
activation barrier سد فعال سازی
activation فعال سازی
acidification اسید سازی
rejuvenation جوان سازی
arching طاق سازی
inversion وارون سازی
bedding محکم سازی
intriguing زمینه سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com