English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (2 milliseconds)
English Persian
coffee grounds تفاله قهوه
Other Matches
residues تفاله
grounds تفاله
residuum تفاله
bagasse تفاله
cinders تفاله
cinder تفاله
scum تفاله
trash تفاله
trashed تفاله
trashes تفاله
trashing تفاله
slag تفاله
residue تفاله
greaves تفاله
dross تفاله
raff تفاله
grout دوغاب تفاله
removal of cinder تفاله گیری
removal of cinder برداشت تفاله
furnace cinder تفاله کوره
megass تفاله نیشکر
residual bitumen قیر تفاله
drossy تفاله مانند
bagasse تفاله نیشکر
ross خاکروبه تفاله
scorification تفاله سازی
scoria تفاله معدنی
scorification تفاله گیری
scoriaceous تفاله دار
scoria slag تفاله روباره
slag تفاله اهنگدازی
pug تفاله سیب
crapped تفاله چرند
pugs تفاله سیب
crapping تفاله چرند
crap تفاله چرند
pitches تفاله قطران
pitch تفاله قطران
slag تفاله کورههای بلند
straight run pitch تفاله اولین تقطیر
scorify تبدیل به تفاله کردن
pap تفاله گوشت یاسیب
slag cement سیمان تفاله اهنگدازی
pulp بصورت تفاله دراوردن
marc تفاله میوه جات
slag اشغال تفاله گرفتن از
grain دان تفاله حبوبات
cast off متروک مردود تفاله
slag sinter تفاله کوره اهنگدازی بلند
clinker تفاله کوره ذوب اهن
blast furnace slag روباره تفاله کوره بلند
furnace cinder تفاله کوره چدن ریزی
furnace clinker تفاله کوره ذوب اهن
coffeebean بن قهوه
coffee قهوه
coffees قهوه
Brown قهوه ای
coffee berry بن قهوه
coffee and milk قهوه و شیر
black coffee قهوه سیاه
white coffee قهوه با شیر
coffee pots قوری قهوه
coffee and milk شیر قهوه
coffee pots قهوه ساز
coffee pots کتری قهوه
coffee pots قهوه جوش
coffee mills قهوه خرد کن
teahouse قهوه خانه
iced coffee قهوه سرد
tea tray سینی قهوه
mocha قهوه مکا
coffeehouse قهوه خانه
coffee berry دانه قهوه
coffee house قهوه خانه
coffee roaster قهوه بوده
coffee shop قهوه خانه
coffee tree درخت قهوه
black coffee قهوه بی شیر
coffeebean حبه قهوه
black coffee قهوه تلخ
coffeepot قهوه جوش
coffeepot قهوه ریز
coffees درخت قهوه
coffeebean دانه قهوه
percolator قهوه جوش
percolators قهوه جوش
tea house قهوه خانه
coffee درخت قهوه
clinker تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
blast furnace slag تفاله کورههای مرتفع روباره کوره بلند
refuses قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refusing قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refused قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refuse قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
I'd like some coffee. من یه مقدار قهوه میخواهم.
black coffee قهوه بدون شیر
Sienna <adj.> <noun> رنگ قهوه ای سوخته
dark brown رنگ قهوه ای تیره
sepia رنگ قرمز قهوه ای
tea shops نهارخوری قهوه خانه
decaffeined coffee قهوه بدون کافئین
tea shop نهارخوری قهوه خانه
durian درخت قهوه سودانی
suntan قهوه مایل بسرخ
suntans قهوه مایل بسرخ
coffee roaster اسباب بودادن قهوه
demitasse فنجان قهوه خوری
to pulp coffee beans دانههای قهوه را مغز کن
umber قهوه ای مایل به زرد
Rosewood رنگی میان بنفش و قهوه ای
rust رنگ قرمز مایل به قهوه ای
brownstone [ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
Tan <adj.> <noun> رنگی میان قهوه ای و کرم
ocher <adj.> <noun> رنگی میان قهوه ای و زرد
To color a room brown. اتاقی را رنگ قهوه ای زدن
kolanut مغز تلخ قهوه سودانی
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
slop غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopping غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopped غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
The coffee is piping hot. این قهوه خیلی داغ است
I could do with a cup of coffee. از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
A strong (weak)coffee (tea,etc. ) قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
Two coffees please . لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
espressos نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
This tie tones in with a brown jacket(coat). این کروات با کت قهوه ای جور می آید
kola مغز قهوه سودانی درخت کولا
cybercafe نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
estaminet قهوه خانهای که سیگارکشیدن درانجا ازاداست
espresso نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
pulper اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
irish coffee قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
coffee break تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee breaks تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
karakul کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
waste silk ابریشم گجین [ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
kratom [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
slag کفه گرفتن تفاله گرفتن
tea leaf برگ چای [از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
Turkaman rugs فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com