English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (11 milliseconds)
English Persian
axial rotation symmerty تقارن چرخشی محوری
Other Matches
rotational symmetry تقارن چرخشی
backbone شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
backbones شبکه چرخشی سریع که شبکههای چرخشی کوچکتر را بهم وصل میکند
rotational isomers همپارهای چرخشی ایزومرهای چرخشی
axial position حالت محوری قرارگاه محوری
variable stroke پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
peristrephic چرخشی
revolutionaries چرخشی
revolutionary چرخشی
rotatory چرخشی
rotating چرخشی
gyration چرخشی
swirly چرخشی
rotary چرخشی
gyrations چرخشی
rotational delay تاخیر چرخشی
rotational چرخشی دورانی
rotational level تراز چرخشی
rotational motion حرکت چرخشی
spiral instability ناپایداری چرخشی
american twist سرویس چرخشی
spiral stability پایداری چرخشی
rotational spectrum طیف چرخشی
rotation moment گشتاور چرخشی
rotation flow شارش چرخشی
irrotational غیر چرخشی
concentric running حرکت چرخشی
circular reference ارجاع چرخشی
concentricity حرکت چرخشی
swirl حرکت چرخشی
swirled حرکت چرخشی
swirling حرکت چرخشی
swirls حرکت چرخشی
off spinner توپ چرخشی
circular reaction واکنش چرخشی
rotating memory حافظه چرخشی
rotary switch گزینه چرخشی
rotation viscosimeter گرانروی سنج چرخشی
rotational spectroscopy طیف بینی چرخشی
specific rotatory power توان چرخشی ویژه
radial davit جرثقیل چرخشی قایق
radial davit قایق بالابر چرخشی
angular momentum مقدار جنبش چرخشی
moments لحظه گشتاور چرخشی
moment لحظه گشتاور چرخشی
extrinsic eye muscles عضلات برون چرخشی چشم
circular parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
counter parry دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
double three دوبارحرکت سه چرخشی روی یک دایره
polarity تقارن
parallelism تقارن
symmetry تقارن
polarities تقارن
isochronism تقارن
synmetry تقارن
symmetrization تقارن
synchronization تقارن
simultaneeity تقارن
skewness عدم تقارن
axis of symmery محور تقارن
asymmetrical conductivity برقرسانایی بی تقارن
axis of symmetry محور تقارن
symmetry operation عمل تقارن
center of symmerty مرکز تقارن
symmerty center مرکز تقارن
symmetry axis محور تقارن
asymmetric system دستگاه بی تقارن
symmetry point نقطه تقارن
impedance balancing تقارن امپدانس
symmetry element عنصر تقارن
symmetry group گروه تقارن
asymmetric carbon کربن بی تقارن
isodimorphism تقارن دو شکلی
symmetry number عدد تقارن
asymmetric molecule مولکول بی تقارن
mirror symmerty تقارن ایینهای
asymmetric substance جسم بی تقارن
plane of symmetry سطح تقارن
point of symmetry نقطه تقارن
synchrony انطباق تقارن
asymmetry عدم تقارن
asymmetric top فرفرهای بی تقارن
transational symmerty تقارن انتقالی
zygomorphic دارای تقارن
symmetry lines خطوط تقارن
geometrical <adj.> تقارن در طرح
plane of symmetry صفحه تقارن
pseudosymmetry شبه تقارن
Symmetry تقارن [ریاضی]
symmetry plane صفحه تقارن
positive skewness عدم تقارن مثبت
time average symmetry تقارن میانگین زمانی
isochronism ایجاد تقارن همزمانی
simple axis of symmetry محور ساده تقارن
mirror plane of symmetry صفحه تقارن اینهای
plane of mirror symmetry صفحه تقارن اینهای
blemish [mistake] عدم تقارن در بافت
eurythmy هم اهنگی و تقارن ساختمان
eurhythmy هم اهنگی و تقارن ساختمان
actinomorphic دارای تقارن شعاعی
alternating axis of symmerty محور تقارن متناوب
conservation of orbital symmerty بقای تقارن اوربیتال
actinomorphous دارای تقارن شعاعی
rotate محوری
axial محوری
adaxial محوری
pivotal محوری
triaxial سه محوری
uniaxial یک محوری
rotated محوری
axile محوری
monaxial یک محوری
rotates محوری
take up reel چرخشی که نوار مغناطیسی روی آن جمع شده باشد
asymmetric local deformation تغییر شکل موضعی بی تقارن
incommensurability عدم تقارن سنجش ناپذیری
axis محور تقارن مهره اسه
anomalous weave بی نظمی و عدم تقارن در بافت
symmetry allowed reaction واکنش مجاز از لحاظ تقارن
anomal design طرح شلوغ و بدون تقارن
parametron عنصر با عدم تقارن مغناطیسی
compass swing چرخش خط محوری
axial bond پیوند محوری
anthropocentrism انسان محوری
axial compression فشار محوری
sociocentrism جامعه- محوری
nutation رقص محوری
axial runout رانش محوری
thrust فشار محوری
thrusting فشار محوری
end thrust فشار محوری
xenocentrism بیگانه محوری
egocentricism خود محوری
uniaxial force نیروی تک محوری
uniaxial bending خمش یک محوری
thrusts فشار محوری
trochoid محوری فرفرهای
triaxial shear test ازمایش سه محوری
egocentricity خود محوری
axial flow جریان محوری
axial flow impulse turbine توربین محوری
axial runout ضربه محوری
axially symmetric متقارن محوری
axial section برش محوری
pluriaxial چند محوری
axially parallel در راستای محوری
axial stress تنش محوری
axisymmetric متقارن محوری
axial thrust فشار محوری
pivoting window پنجره محوری
axial vector بردار محوری
axial runout شوک محوری
orbital overlap همپوشانی محوری
axial flow turbine توربین محوری
axial ligation لیگاندپوشی محوری
axial load بار محوری
axially parallel موازی محوری
axial position وضعیت محوری
axial rake angle زاویه محوری
axial thrust بار محوری
isodimorphism تقارن و هم شکلی بین دو چیز دوشکل
counter vailing power تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
triaxial deformation تغییر شکل سه محوری
pivot journal یاطاقان گرد محوری
thrusts بار محوری ضربه
uniaxial دارای یک محور یک محوری
offset distance فاصله برون محوری
thrusting بار محوری ضربه
shaft extension قسمت الحاقی محوری
thrust بار محوری ضربه
triaxial compression test ازمایش فشار سه محوری
radial محوری مربوط به رادیو
cylinder roller thrust bearing یاطاقان غلطکی محوری
axial mining مین گذاری محوری
axial feed method روش تغذیه محوری
angular contact thrust ball bearing بلبرینگ طولی محوری
tog method روش دیدبانی محوری
radials محوری مربوط به رادیو
armature end play بازی محوری ارمیچر
angle og sideship زاویه بین صفحات تقارن وجهت حرکت
parataxic mode شیوه ادراکی خود- محوری
buttress centres فاصله محوری پشت بندها
drilling thrust فشار محوری مته کاری
rotation about ... دوران دور ... [محوری یا جایی]
double thrust bearing یاطاقان با فشار محوری دوبل
double thrust ball bearing بلبرینگ با فشار محوری دوبل
end play حرکت محوری یا خطی ناخواسته شفت
rachis اندام ساقهای یا محوری مهرههای پشت
sympodium منحرف شونده یا ممتد درجهت محوری
move of pattern [وجود تقارن و هماهنگی نگاره ها پس از اتمام بافت در مقایسه با نقشه]
reverse flow engine توربین گاز دارای کمپرسورجریان خطی یا محوری
ornithopter هواپیمایی که در ان بالهاحول محوری نوسان میکنندولی دوران نمیکنند
z axis محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
axil گوشه یا زاویه بین شاخه یا برگ با محوری که از ان منشعب میشود
unit cell کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
tilt and swivel که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
pure bending حالت خمشی که در ان نیروهای محوری وتلاش بتنی و لنگ خمشی برابر صفرست
axis مهره دوم گردن مهره محوری
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com