English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
plea تقاضا استدعا
pleas تقاضا استدعا
Search result with all words
beseech تقاضا کردن استدعا کردن
beseeched تقاضا کردن استدعا کردن
beseeches تقاضا کردن استدعا کردن
Other Matches
arc elasticity of demand عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
boons استدعا
supplication استدعا
entreaties استدعا
entreaty استدعا
boon استدعا
invocate استدعا کردن
supplicate استدعا کردن
suppliant استدعا کننده
giffen good نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
boon فرمان یادستوری بصورت استدعا
boons فرمان یادستوری بصورت استدعا
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
demanded تقاضا کردن تقاضا
demands تقاضا کردن تقاضا
demand تقاضا کردن تقاضا
shift of a demand curve انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
begs استدعا کردن درخواست کردن
begged استدعا کردن درخواست کردن
beg استدعا کردن درخواست کردن
solicitation تقاضا
postulating تقاضا
postulate تقاضا
requested تقاضا
postulated تقاضا
postulates تقاضا
rogation تقاضا
requisitioning تقاضا
requisitioned تقاضا
requisition تقاضا
importance تقاضا
exigence تقاضا
requesting تقاضا
request تقاضا
requests تقاضا
requisitions تقاضا
demands تقاضا
demanded تقاضا
prayer تقاضا
prayers تقاضا
demand تقاضا
suits تقاضا
suited تقاضا
suit تقاضا
adjure تقاضا کردن
demand side طرف تقاضا
demand factors عوامل تقاضا
claimed <adj.> <past-p.> تقاضا شده
requirement تقاضا احتیاج
demand side ستون تقاضا
demand surface سطح تقاضا
demand surface میزان تقاضا
demand shift انتقال تقاضا
demand factor ضریب تقاضا
demand elasticity کشش تقاضا
demand curve منحنی تقاضا
demanded <adj.> <past-p.> تقاضا شده
change in demand تغییر تقاضا
demand function تابع تقاضا
demand management مدیریت تقاضا
demand pattern الگوی تقاضا
demand schedule جدول تقاضا
demand shift جابجائی تقاضا
applier تقاضا کننده
demand shift تغییر تقاضا
demandable قابل تقاضا
demandant تقاضا کننده
supply and demand عرضه و تقاضا
within three days of demand در طی سه روز پس از تقاضا
peak demand بیشترین تقاضا
peak demand حداکثر تقاضا
elasticity of demand کشش تقاضا
asked <adj.> <past-p.> تقاضا شده
excess demand فزونی تقاضا
income elasticity of demand درامدی تقاضا
law of demand قانون تقاضا
measurement of demand تخمین تقاضا
offer and demand عرضه و تقاضا
on demand بنا به تقاضا
information on demand اطلاعات با تقاضا
requisition تقاضا کردن
sued تقاضا کردن
demands تقاضا کردن
quantity of demand مقدار تقاضا
requests تقاضا خواسته
sue تقاضا کردن
application فرم تقاضا
requisition چیزمورد تقاضا
applications فرم تقاضا
requisitioned چیزمورد تقاضا
requisitions چیزمورد تقاضا
requisitioning تقاضا کردن
requisitioning چیزمورد تقاضا
requisitioned تقاضا کردن
request تقاضا خواسته
sues تقاضا کردن
requesting تقاضا خواسته
demanded تقاضا کردن
demand تقاضا کردن
requested تقاضا خواسته
suing تقاضا کردن
requisitions تقاضا کردن
requested تقاضا برای چیزی
supply and demand law قانون عرضه و تقاضا
indents تقاضا یاسفارش جنس
money demand تقاضا برای پول
on demand به در خواست به مجرد تقاضا
request تقاضا برای چیزی
solicit درخواست یا تقاضا کردن از
stock requisition تقاضا جهت کالا
requesting تقاضا برای چیزی
registrant تقاضا ثبت کننده
request for proposal تقاضا برای پیشنهاد
quantity demanded مقدار تقاضا شده
price elasticity of demand کشش قیمتی تقاضا
requesting unit یکان تقاضا کننده
law of supply and demand قانون عرضه و تقاضا
solicits درخواست یا تقاضا کردن از
requests تقاضا برای چیزی
soliciting درخواست یا تقاضا کردن از
solicited درخواست یا تقاضا کردن از
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
send away for something <idiom> تقاضا نامه نوشتن
indenting تقاضا یاسفارش جنس
adjure به اصرار تقاضا کردن
demands مطالبه تقاضا کردن
cross elasticity of demand کشش متقاطع تقاضا
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
demanded مطالبه تقاضا کردن
application تقاضا برای چیز
applications تقاضا برای چیز
demand for money تقاضا برای پول
demand forecast پیش بینی تقاضا
demand مطالبه تقاضا کردن
indent تقاضا یاسفارش جنس
glut عرضه بیش از تقاضا
gluts عرضه بیش از تقاضا
applicant تقاضا کننده طالب
demand paging صفحه بندی تقاضا
applicants تقاضا کننده طالب
arc elasticity of demand کشش کمانی تقاضا
put in تقاضا کردن پیشنهاد دادن
demand تقاضا برای انجام چیزی
demanded تقاضا برای انجام چیزی
demand [of] درخواست [خواست] [طلب] [تقاضا] [از]
demands تقاضا برای انجام چیزی
request for quotation تقاضا برای اعلام قیمت
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
demand versus quantity demanded تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
overload تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
excess demand تقاضای زیادی مازاد تقاضا
overloaded تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
overloads تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
demand pull inflation تورم ناشی از فشار تقاضا
infinitely elastic demand curve منحنی تقاضا با کشش نامحدود
obtruded بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
Application may be filed by ... مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
obtruding بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
clamours غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
obtrudes بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
demand oriented pricing قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
invoke تقاضا از کسی برای انجام کاری
clamour غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
demands تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
clamouring غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamoured غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamor غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
invokes تقاضا از کسی برای انجام کاری
to invite somebody to do something از کسی تقاضا انجام کاری را کردن
obtrude بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
invoking تقاضا از کسی برای انجام کاری
invoked تقاضا از کسی برای انجام کاری
demand تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demanded تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
applying تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
call-ups تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call up تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
demand factors عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
applies تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
call-up تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
apply تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
speculative demand for money تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
X series تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
inquiries کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiry کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
layers بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
layer بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
income elasticity of demand تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
inelastic demand تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
averaging متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
average متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averages متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
assemble capital stock بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
auto کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
autos کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
to put in for تقاضا کردن خودرا نامزد کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com