Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English
Persian
speculative demand for money
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
Other Matches
speculative motive
انگیزه سفته بازی
speculative demand for money
تقاضای سفته بازی برای پول
speculation
سفته بازی
agiotage
سفته بازی
stock jobbing
سفته بازی
stock jobbery
سفته بازی
gamble
سفته بازی کردن
kites
سفته بازی کردن
kite
سفته بازی کردن
gambles
سفته بازی کردن
gambled
سفته بازی کردن
to fly a kite
سفته بازی کردن
speculate
احتکارکردن سفته بازی کردن
speculated
احتکارکردن سفته بازی کردن
speculating
احتکارکردن سفته بازی کردن
speculates
احتکارکردن سفته بازی کردن
speculated
معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculate
معاملات قماری یا سفته بازی کردن
option dealing
سفته بازی روی ترقی سهام
speculates
معاملات قماری یا سفته بازی کردن
speculating
معاملات قماری یا سفته بازی کردن
kites
فرد درنده خو به وسیله سفته بازی پول واعتبار به دست اوردن
kite
فرد درنده خو به وسیله سفته بازی پول واعتبار به دست اوردن
billiard point
در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
date of grace
مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
game
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
inning
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
request for proposal
تقاضا برای پیشنهاد
demand for money
تقاضا برای پول
requests
تقاضا برای چیزی
applications
تقاضا برای چیز
money demand
تقاضا برای پول
application
تقاضا برای چیز
requesting
تقاضا برای چیزی
request
تقاضا برای چیزی
requested
تقاضا برای چیزی
to boondoggle
[American English]
پول و وقت تلف کردن
[برای پروژه ای با سرمایه دولت بخاطر انگیزه سیاسی]
demanded
تقاضا برای انجام چیزی
demands
تقاضا برای انجام چیزی
demand
تقاضا برای انجام چیزی
request for quotation
تقاضا برای اعلام قیمت
transaction demand for money
تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
demands
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
invoke
تقاضا از کسی برای انجام کاری
demand
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demanded
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
invoking
تقاضا از کسی برای انجام کاری
invokes
تقاضا از کسی برای انجام کاری
invoked
تقاضا از کسی برای انجام کاری
apply
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
call-up
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call up
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
applying
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applies
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
call-ups
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
input/output
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
badminton
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
X series
تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
inquiry
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
inquiries
کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
layers
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
layer
بخشی که موافق قالب به کدها و تقاضا برای اتصال شروع /خاتمه است
arc elasticity of demand
عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
precautionary demand for money
تقاضای احتیاطی برای پول تقاضا برای پول بمنظورانگیزه احتیاطی
Viewdata
سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
inelastic demand
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
sake
بمنظور
composite demand
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
One point for you.
یک درجه امتیاز
[ بازی]
برای تو.
warm up
<idiom>
گرم کردن (برای بازی)
giffen good
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
draught board
تخته شطرنجی برای بازی چکرز
metonymy
ذکرکلمهای بمنظور دیگری
quantity equation
معادله مقداری . منظورمعادله مقداری پول است که در حقیقت نشان دهنده انگیزه معاملاتی برای پول است
game
آنچه برای لذت و آرامش بازی شود
to pull strings
از رابطه ها برای پارتی بازی استفاده کردن
ski run
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
sit on the ball
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
sit on a lead
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
rug names
اسامی فرش
[بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
game
joystick و آداپتور نمایش فقط برای بازی کردن
par
حساب امتیاز استاندارد برای هر بخش از بازی گلف
cutback
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
cutbacks
بازی بدون توپ برای گریز ازچنگ مدافعان
alpha beta technique
روشی در هوش مصنوعی برای حل بازی ها و مشکلات استراتژیک
volte face
چرخش بمنظور روبرو شدن باحریف
blocks
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
volte-face
چرخش بمنظور روبرو شدن باحریف
blocked
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
throw in towel
پرتاب حوله بمنظور تسلیم شدن
best ball
بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
To crouch .
قوز کردن ( از روی ترس یا بمنظور اختفاء )
freight release
بارنامه بمنظور اعلام دریافت هزینه حمل
enquiry
تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
derived demand
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
beach balls
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
lags
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lag
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
beach ball
توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
consumer advertising
تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
futures
قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده
target diving
شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
demands
تقاضا کردن تقاضا
demand
تقاضا کردن تقاضا
demanded
تقاضا کردن تقاضا
tee
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
tees
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teeing
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
teed
منطقه شروع هر بخش بازی گلف نگهداشتن توپ بطورعمودی برای ضربه با پا
safety
بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
slutsky theorem
براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
shift of a demand curve
انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
capacitor intel filter
شبکهای متشکل از یک خازن و یک سلف بمنظور یکنواخت کردن خروجی موج داررکتیفایر
shinny
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
away
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
promissory notes
سفته
demand note
سفته
promissory note
سفته
drafts
سفته
bill of exgchange
سفته
drafted
سفته
bank paper
سفته
draft
سفته
speculation
سفته بای
direct debit
سفته-وجهالزمان
papered
سفته برات
draft
برات سفته
papering
سفته برات
papers
سفته برات
stock jobber
سفته باز
gamblers
سفته باز
drafts
برات سفته
drafted
برات سفته
accommodation bill
سفته دوستانه
gambler
سفته باز
paper
سفته برات
speculators
سفته باز
speculator
سفته باز
guard
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guards
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
stimulant
انگیزه
mover
انگیزه
motivation
انگیزه
conatus
انگیزه
inducements
انگیزه
inducement
انگیزه
incentives
انگیزه
incentive
انگیزه
impelent
انگیزه
incitation
انگیزه
stimulants
انگیزه
motive
انگیزه
incitement
انگیزه
motives
انگیزه
impetus
انگیزه
time bill
سفته مدت دار
single name paper
سفته دارای یک امضاء
bull
سفته باز بورس
bulls
سفته باز بورس
DirectSound
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
tax friction
کاهش تولید ناشی از تغییر رفتاراقتصادی بمنظور کاهش بارمالیاتی
lift fan
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
harlequinade
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
loops
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
impulsion
انگیزه انی
demotivated
بی انگیزه شده
saving motive
انگیزه پس انداز
precautionary motive
انگیزه احتیاطی
transaction motive
انگیزه معاملاتی
mastery motive
انگیزه تسلط
safety motive
انگیزه ایمنی
social motive
انگیزه اجتماعی
profit motive
انگیزه سود
impulsions
انگیزه انی
transaction motive
انگیزه مبادلاتی
phenomotive
انگیزه پدیداری
imaginary stimulus
انگیزه موهومی
wage incentive
انگیزه مزد
goad
مهمیز انگیزه
achievement motive
انگیزه پیشرفت
motives
انگیزه غرض
propellent
انگیزه محرک
causes
انگیزه هدف
motive
انگیزه غرض
affiliation motive
انگیزه پیوندجویی
work incentive
انگیزه کار
motivation
انگیزه انگیختگی
causing
انگیزه هدف
propellant
انگیزه محرک
propellants
انگیزه محرک
lack of incentive
نبود انگیزه
goaded
مهمیز انگیزه
export incentive
انگیزه صادرات
impulse
انگیزه دادن به
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com