Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
stock requisition
تقاضا جهت کالا
Search result with all words
composite demand
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
income elasticity of demand
تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
slutsky theorem
براساس این قضیه با کاهش قیمت یک کالا مقدار تقاضا برای ان افزایش یافته و این امر بعلت اثر درامدی و اثر جانشینی امکان پذیر است
Other Matches
arc elasticity of demand
عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
cob web theorem
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
transire
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
giffen good
نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
barter with someone
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter
[to trade by barter]
دادوستد کالا با کالا کردن
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
demands
تقاضا کردن تقاضا
demanded
تقاضا کردن تقاضا
demand
تقاضا کردن تقاضا
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
shift of a demand curve
انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
importance
تقاضا
requisition
تقاضا
postulating
تقاضا
postulates
تقاضا
requisitioning
تقاضا
postulate
تقاضا
requisitions
تقاضا
rogation
تقاضا
exigence
تقاضا
requesting
تقاضا
requested
تقاضا
request
تقاضا
requisitioned
تقاضا
solicitation
تقاضا
postulated
تقاضا
requests
تقاضا
suits
تقاضا
demands
تقاضا
suited
تقاضا
suit
تقاضا
demand
تقاضا
prayers
تقاضا
demanded
تقاضا
prayer
تقاضا
demand factors
عوامل تقاضا
demand elasticity
کشش تقاضا
requisition
چیزمورد تقاضا
demands
تقاضا کردن
demand management
مدیریت تقاضا
demand function
تابع تقاضا
change in demand
تغییر تقاضا
information on demand
اطلاعات با تقاضا
pleas
تقاضا استدعا
plea
تقاضا استدعا
demand surface
میزان تقاضا
demand factor
ضریب تقاضا
requisition
تقاضا کردن
supply and demand
عرضه و تقاضا
within three days of demand
در طی سه روز پس از تقاضا
offer and demand
عرضه و تقاضا
demanded
تقاضا کردن
request
تقاضا خواسته
demand
تقاضا کردن
requesting
تقاضا خواسته
demand curve
منحنی تقاضا
adjure
تقاضا کردن
requests
تقاضا خواسته
applier
تقاضا کننده
requested
تقاضا خواسته
requisitioned
چیزمورد تقاضا
on demand
بنا به تقاضا
suing
تقاضا کردن
quantity of demand
مقدار تقاضا
sues
تقاضا کردن
sued
تقاضا کردن
sue
تقاضا کردن
elasticity of demand
کشش تقاضا
asked
<adj.>
<past-p.>
تقاضا شده
application
فرم تقاضا
peak demand
حداکثر تقاضا
requirement
تقاضا احتیاج
peak demand
بیشترین تقاضا
applications
فرم تقاضا
demanded
<adj.>
<past-p.>
تقاضا شده
claimed
<adj.>
<past-p.>
تقاضا شده
excess demand
فزونی تقاضا
law of demand
قانون تقاضا
demand shift
تغییر تقاضا
demand shift
انتقال تقاضا
demand side
ستون تقاضا
demand shift
جابجائی تقاضا
demand schedule
جدول تقاضا
requisitioning
چیزمورد تقاضا
demand pattern
الگوی تقاضا
requisitioned
تقاضا کردن
income elasticity of demand
درامدی تقاضا
requisitioning
تقاضا کردن
requisitions
چیزمورد تقاضا
demandant
تقاضا کننده
demand surface
سطح تقاضا
requisitions
تقاضا کردن
demandable
قابل تقاضا
demand side
طرف تقاضا
measurement of demand
تخمین تقاضا
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
send away for something
<idiom>
تقاضا نامه نوشتن
glut
عرضه بیش از تقاضا
law of supply and demand
قانون عرضه و تقاضا
supply and demand law
قانون عرضه و تقاضا
applicant
تقاضا کننده طالب
adjure
به اصرار تقاضا کردن
applicants
تقاضا کننده طالب
gluts
عرضه بیش از تقاضا
arc elasticity of demand
کشش کمانی تقاضا
demand
مطالبه تقاضا کردن
registrant
تقاضا ثبت کننده
soliciting
درخواست یا تقاضا کردن از
solicited
درخواست یا تقاضا کردن از
solicit
درخواست یا تقاضا کردن از
demands
مطالبه تقاضا کردن
price elasticity of demand
کشش قیمتی تقاضا
demand for money
تقاضا برای پول
money demand
تقاضا برای پول
demand forecast
پیش بینی تقاضا
quantity demanded
مقدار تقاضا شده
request for proposal
تقاضا برای پیشنهاد
indent
تقاضا یاسفارش جنس
indenting
تقاضا یاسفارش جنس
demand paging
صفحه بندی تقاضا
indents
تقاضا یاسفارش جنس
requesting unit
یکان تقاضا کننده
demand and supply market
بازار عرضه و تقاضا
cross elasticity of demand
کشش متقاطع تقاضا
requested
تقاضا برای چیزی
requests
تقاضا برای چیزی
on demand
به در خواست به مجرد تقاضا
application
تقاضا برای چیز
request
تقاضا برای چیزی
requesting
تقاضا برای چیزی
demanded
مطالبه تقاضا کردن
solicits
درخواست یا تقاضا کردن از
applications
تقاضا برای چیز
put in
تقاضا کردن پیشنهاد دادن
overloads
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
infinitely elastic demand curve
منحنی تقاضا با کشش نامحدود
demand pull inflation
تورم ناشی از فشار تقاضا
demands
تقاضا برای انجام چیزی
demand versus quantity demanded
تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
overload
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
overloaded
تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
excess demand
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
request for quotation
تقاضا برای اعلام قیمت
excess demand inflation
تورم ناشی از مازاد تقاضا
demand
[of]
درخواست
[خواست]
[طلب]
[تقاضا]
[از]
demanded
تقاضا برای انجام چیزی
demand
تقاضا برای انجام چیزی
obtruded
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrude
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
obtrudes
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
to invite somebody to do something
از کسی تقاضا انجام کاری را کردن
invoked
تقاضا از کسی برای انجام کاری
invoke
تقاضا از کسی برای انجام کاری
invoking
تقاضا از کسی برای انجام کاری
invokes
تقاضا از کسی برای انجام کاری
obtruding
بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
clamor
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
Application may be filed by ...
مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
demand oriented pricing
قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
demand
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demanded
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demands
تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
clamour
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamoured
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamouring
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamours
غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
demand factors
عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
call-up
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call up
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
applies
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
call-ups
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
apply
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applying
تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
speculative demand for money
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
input/output
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
stuffed
کالا
good
کالا
stuffs
کالا
stuff
کالا
matters
کالا
mattering
کالا
traffick
کالا
products
کالا
product
کالا
mattered
کالا
chattel
کالا
matter
کالا
object of sale
کالا
mercery
کالا
material
کالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com