Dictiornary-Farsi | تقریظ نوشتن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (10 milliseconds)

English	Persian
commentate	تقریظ نوشتن
commentated	تقریظ نوشتن
commentates	تقریظ نوشتن
commentating	تقریظ نوشتن


Search result with all words

annotation	نوشتن تذکرات تقریظ کردن
annotations	نوشتن تذکرات تقریظ کردن
Other Matches

commentaries	تقریظ
commentary	تقریظ
commentation	تقریظ نویسی
photodigital memory	سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
blurb	تقریظ یااعلان مبالغه امیز
blurb	تقریظ یا توصیه نامه مختصری برکتابی
scrawled	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawl	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling	با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
write protect	غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
encipher	برمز نوشتن رمز نوشتن
to a. letter	روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD	درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
erasable	قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write	نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
scrawls	بد نوشتن
inscribed	نوشتن
inscribe	نوشتن
write head	هد نوشتن
pt down	نوشتن
scrawl	بد نوشتن
set down	نوشتن
scrawling	بد نوشتن
scrawled	بد نوشتن
inscribing	نوشتن
to drive a pen or quill	نوشتن
to put down	نوشتن
inscribes	نوشتن
to reduce to writing	نوشتن
to set down	نوشتن
pens	نوشتن
pen	نوشتن
indite	نوشتن
scribbling	بد نوشتن
scribbles	بد نوشتن
scribbled	بد نوشتن
superscrible	نوشتن
put down <idiom>	نوشتن
writes	نوشتن
penned	نوشتن
write	نوشتن
penning	نوشتن
scribble	بد نوشتن
annotated	حاشیه نوشتن
double space	یک خط درمیان نوشتن
enlists	درفهرست نوشتن
demythologize	تفسیر نوشتن
tablets	بر لوح نوشتن
preamble	مقدمه نوشتن
annotate	یادداشت نوشتن
preambles	مقدمه نوشتن
tablet	بر لوح نوشتن
preface	دیباچه نوشتن
prefaced	دیباچه نوشتن
prefaces	دیباچه نوشتن
annotate	حاشیه نوشتن
prefacing	دیباچه نوشتن
circumscribe	نوشتن در دور
annotating	تفسیر نوشتن
annotating	یادداشت نوشتن
annotates	تفسیر نوشتن
penned	خامه نوشتن
annotates	یادداشت نوشتن
annotates	حاشیه نوشتن
annotated	تفسیر نوشتن
pens	خامه نوشتن
pen	خامه نوشتن
annotated	یادداشت نوشتن
scroll	کتیبه نوشتن
scrolls	کتیبه نوشتن
annotate	تفسیر نوشتن
annotating	حاشیه نوشتن
allegorize	تمثیل نوشتن
penning	خامه نوشتن
enlisting	درفهرست نوشتن
circumscribed	نوشتن در دور
rewrite	باز نوشتن
rewrites	دوباره نوشتن
write-offs	زود نوشتن
rewrites	باز نوشتن
rewriting	دوباره نوشتن
rewriting	باز نوشتن
rewritten	دوباره نوشتن
rewritten	باز نوشتن
editorializing	سرمقاله نوشتن
rewrite	دوباره نوشتن
write up	به تفصیل نوشتن
write-up	به تفصیل نوشتن
circumscribes	نوشتن در دور
circumscribing	نوشتن در دور
autographs	دستخط نوشتن
autographing	دستخط نوشتن
autographed	دستخط نوشتن
autograph	دستخط نوشتن
write-off	زود نوشتن
write off	زود نوشتن
write-ups	به تفصیل نوشتن
editorializes	سرمقاله نوشتن
editorialized	سرمقاله نوشتن
editorialize	سرمقاله نوشتن
prose	نثر نوشتن
penmanship	طرز نوشتن
table	در فهرست نوشتن
tabled	در فهرست نوشتن
tables	در فهرست نوشتن
tabling	در فهرست نوشتن
note	نت موسیقی نوشتن
notes	نت موسیقی نوشتن
noting	نت موسیقی نوشتن
itemised	به اقلام نوشتن
itemises	به اقلام نوشتن
itemising	به اقلام نوشتن
editorialising	سرمقاله نوشتن
editorialises	سرمقاله نوشتن
editorialised	سرمقاله نوشتن
itemizing	به اقلام نوشتن
rewrote	دوباره نوشتن
rewrote	باز نوشتن
itemizes	به اقلام نوشتن
itemized	به اقلام نوشتن
itemize	به اقلام نوشتن
enlist	درفهرست نوشتن
to write off	به اسانی نوشتن
jots	با شتاب نوشتن
scribbling	باشتاب نوشتن
jotted	با شتاب نوشتن
scribbles	باشتاب نوشتن
scribbled	باشتاب نوشتن
precis	خلاصه نوشتن
scribble	باشتاب نوشتن
poeticize	شعر نوشتن
graphic	وابسته به فن نوشتن
overwrite	جای نوشتن
gloss	حاشیه نوشتن بر
overwrite	زیاد نوشتن
jot	با شتاب نوشتن
list	در فهرست نوشتن
program	برنامه نوشتن
to write out	بتفضیل نوشتن
tired of writing	خسته از نوشتن
invoice	فاکتور نوشتن
wirte only	تنها نوشتن
write head	نوک نوشتن
write out	به تفصیل نوشتن
read/write head	هدخواندن- نوشتن
read/write	خواندن- نوشتن
programs	برنامه نوشتن
r/w	خواندن- نوشتن
to dip ones pen in gall	سخت نوشتن
overwrite	دومرتبه نوشتن
impanel	در صورت نوشتن
poetize	شعر نوشتن
i am weary of writing	از نوشتن خسته
handwrite	بادست نوشتن
invoicing	فاکتور نوشتن
invoices	فاکتور نوشتن
inscroll	در طومار نوشتن
engross	درشت نوشتن
elegize	قصیده نوشتن
invoiced	فاکتور نوشتن
graphomania	شهوت نوشتن
over write	جای نوشتن
miswrite	اشتباه نوشتن
hyphenate	با خط پیوند نوشتن
paean	پیروزی نامه نوشتن
write protect ring	حلقه حفافت از نوشتن
to make out a report	به تفصیل نوشتن گزارشی
capitalized	باحروف درشت نوشتن
to write out a report	به تفصیل نوشتن گزارشی
capitalises	باحروف درشت نوشتن
dyslexic	ناتواندر یادگیریخواندنو نوشتن
to write up a report	به تفصیل نوشتن گزارشی
capitalised	باحروف درشت نوشتن
transliterate	حرف بحرف نوشتن
type write	با ماشین تحریر نوشتن
duplicating	المثنی نوشتن یابرداشتن
duplicates	المثنی نوشتن یابرداشتن
typewrite	باماشین تحریر نوشتن
duplicated	المثنی نوشتن یابرداشتن
duplicate	المثنی نوشتن یابرداشتن
rewrote	نوشتن مجدد چیزی
paeans	پیروزی نامه نوشتن
rewritten	نوشتن مجدد چیزی
to draw up a report	به تفصیل نوشتن گزارشی
misspells	بااملای غلط نوشتن
capitalizes	باحروف درشت نوشتن
to draw up	نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
to write an exam	امتحان کتبی نوشتن
to make out	نوشتن [چک یا نسخه و غیره]
misspell	بااملای غلط نوشتن
to do a test	امتحان کتبی نوشتن
misspelt	بااملای غلط نوشتن
types	با ماشین تحریر نوشتن
typed	با ماشین تحریر نوشتن
type	با ماشین تحریر نوشتن
capitalising	باحروف درشت نوشتن
rewriting	نوشتن مجدد چیزی
send away for something <idiom>	تقاضا نامه نوشتن
capitalize	باحروف درشت نوشتن