Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English
Persian
splitting a window
تقسیم بندی پنجره
Search result with all words
split window
پنجره تقسیم بندی شده
Other Matches
vernier
درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
subdivides
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivided
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdividing
بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
fenestration
پنجره بندی
dividing
تقسیم بندی
line graduation
تقسیم بندی خط
graduate
تقسیم بندی کردن
dial graduation
تقسیم بندی درجهای
degree gradution
تقسیم بندی درجهای
time slicing
تقسیم بندی زمانی
graduating
تقسیم بندی کردن
graduates
تقسیم بندی کردن
break down
تقسیم بندی کردن
compartmentation
تقسیم بندی کردن
lot
تقسیم بندی کردن
amorphous
بدون تقسیم بندی
split-screen
صفحه تقسیم بندی شده
split screen
صفحه تقسیم بندی شده
spacing
در فواصل مساوی تقسیم بندی
nosology
مبحث شناسایی و تقسیم بندی امراض
eutherian
مربوط به تقسیم بندی بزرگ پستانداران
unified soil classification system (uscs
نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
unitized load
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
titles
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
title
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
picture window
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
compartment marking
سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
divisor
عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous
تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
double lancet
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
base band
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband
1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
trellis coding
روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
cascading windows
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
sector
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sectors
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
transom
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications
طبقه بندی رده بندی
classification
طبقه بندی رده بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments
طرح بندی صورت بندی
wording
جمله بندی کلمه بندی
lineament
طرح بندی صورت بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
window
پنجره
winnock
پنجره
sash
پنجره
cant bay window
کج پنجره
thirl
پنجره
biforis
دو پنجره
peeper
پنجره
casement
پنجره
sole plate
کف پنجره
inlier
پنجره
casements
پنجره
window-sill
لب پنجره
window-sills
لب پنجره
biforus
دو پنجره
sashes
پنجره
balanced window
پنجره چرخان
pivoting window
پنجره گردان
pivoting window
پنجره محوری
persian blinds
پنجره کرکرهای
fender
پنجره روکش
oriel
پنجره بالکن
open light
پنجره واشو
oculus
پنجره گرد
stormproof window
پنجره ضد طوفان
fanlight
پنجره بالای در
continuous window
پنجره سراسری
two light frame
پنجره دو قلو
two light frame
پنجره دوچشمه
sky light
پنجره شیروانی
case window
پنجره لولادار
grilled
پنجره دار
case ment
پنجره پوشش
smith and founder
یراق در و پنجره
lattice windows
پنجره مشبک
lattice window
پنجره مشبک
clerestory
پنجره بام
rear window
پنجره عقب
double window
پنجره دو جداره
fanlights
پنجره بالای در
sash
پنجره گلخانه
dead-light
پنجره ثابت
internal window sill
کف پنجره داخلی
inactive window
پنجره غیرفعال
fenestral
پنجره دار
fenestrate
پنجره دار
biforate window
پنجره دودر
fire screen
پنجره بخاری
compss-window
پنجره کنسولی
chicago window
پنجره شیکاگویی
three panes window
پنجره سه چشمه
three panes window
پنجره سه لنگه
glazing bar
الت پنجره
text window
پنجره متن
lantern light
پنجره فانوسی
sash
پنجره گذاردن
sashes
پنجره گلخانه
shutters
پنجره کرکرهای
shutters
پشت پنجره
shutter
پنجره کرکرهای
shutter
پشت پنجره
sashes
پنجره گذاردن
middle lintel in window
کمرکش پنجره
ajimez
شکاف پنجره
dormer window
پنجره شیروانی
aximez
شکاف پنجره
sun blind
پرده پنجره
cathedrian wheel
پنجره چرخی
air grate
پنجره هواکش
windowpane
شیشه پنجره
windowing
ایجاد پنجره
sills
قرنیز کف پنجره
window-sill
هرهی پنجره
window leaf
لنگه پنجره
window-sills
هرهی پنجره
Venetian blind
پنجره کرکره
window-panes
جام پنجره
window-pane
جام پنجره
skylight
پنجره سقف
skylight
پنجره طاق
window pane
جام پنجره
window box
قاب پنجره
skylight
پنجره سقفی
windowpane
جام پنجره
sill
قرنیز کف پنجره
skylights
پنجره سقفی
sash windows
پنجره کشویی
sash window
پنجره کشویی
bow window
پنجره قوسی
bow windows
پنجره قوسی
active window
پنجره فعال
skylights
پنجره سقف
windowsill
طاقچه پنجره
grater
پنجره اهنی
graters
پنجره اهنی
lattic-window
پنجره مشبک
window-frames
قاب پنجره
lantern-light
پنجره فانوسی
skylights
پنجره طاق
rail
وادارمیانی در و پنجره
window-box
قاب پنجره
grilles
پنجره بلندگو
cross bar of window
الت پنجره
window-frame
قاب پنجره
casements
قاب پنجره
grilles
پنجره مشبک
grille
پنجره بلندگو
grille
پنجره مشبک
ingo
[تو رفتگی در و پنجره]
ingoing
[تو رفتگی در و پنجره]
window frame
قاب پنجره
by the window
کنار پنجره
ventilation blind
پیش پنجره
window-boxes
قاب پنجره
case ment
پنجره لولادار
casement
پنجره لولادار
fan light
پنجره بالای در
vent wing
پنجره گردان
casement
قاب پنجره
jalousie
پشت پنجره ای
balance window
پنجره چرخان
casements
پنجره لولادار
French window
پنجره لولادار
Ipswich window
پنجره بالکن
blind window
پنجره نما
transparently
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
fanlights
پنجره نیم گردکوچک
window-sills
تختهی زیر پنجره
latch for pivoting windows
چفت پنجره گردان
fanlight
پنجره نیم گردکوچک
lancet window
پنجره نوک تیز
Lantern ring
رینگ مشبک یا پنجره ای
to lean out of the window
به پنجره تکیه دادن
window seats
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com