Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
English
Persian
simulation
تقلید تمارض
simulations
تقلید تمارض
Other Matches
feigned disease
تمارض
pathomimicry
تمارض
pathomimesis
تمارض
malingering
تمارض
malinger
خود را بناخوشی زدن تمارض کردن
maliger
خود را بناخوشی زدن تمارض کردن
malingered
خود را بناخوشی زدن تمارض کردن
malingers
خود را بناخوشی زدن تمارض کردن
to sham illness
خود را بناخوشی زدن تمارض کردن
to pretend illness
نا خوشی را بهانه کردن خودرا به ناخوشی زدن تمارض کردن
imitations
تقلید
emulation
تقلید
sequacity
تقلید
infringement
تقلید
mimesis
تقلید
mimicry
تقلید
faked
تقلید
fake
تقلید
fakes
تقلید
infringements
تقلید
apery
تقلید
imitation
تقلید
imitativeness
تقلید
mocks
تقلید دراوردن
emulating
<adj.>
<pres-p.>
تقلید کردن
farces
تقلید لودگی
hokeypokey
تقلید واداواصول
burlesque
تقلید و هجوکردن
mimetism
تقلید استتاری
mimetism
تقلید حفافتی
mimicking
<adj.>
<pres-p.>
تقلید کردن
burlesques
تقلید و هجوکردن
imitativeness
استعداد تقلید
pantomimes
تقلید در اوردن
stereotyped
تقلید شده
imitatively
از روی تقلید
exemplary
شایان تقلید
imitative of
تقلید کننده از
imitable
قابل تقلید
pantomime
تقلید در اوردن
mimetic
وابسته به تقلید
mimics
تقلید کردن
imitability
قابلیت تقلید
farce
تقلید لودگی
mimicked
تقلید کردن
mimic
تقلید کردن
mimesis
تقلید واگیری
emulates
تقلید کردن
patterning
تقلید کردن
personate
تقلید کردن از
copyrights
حق چاپ و تقلید
copyrights
چاپ و تقلید
terminal emulation
تقلید ترمینالی
copyright
حق چاپ و تقلید
copyright
چاپ و تقلید
mock
تقلید دراوردن
simulafe
تقلید کردن
miming
تقلید دراوردن
mimes
تقلید دراوردن
pantomiming
<adj.>
<pres-p.>
تقلید کردن
mimed
تقلید دراوردن
mime
تقلید دراوردن
impressionist
تقلید درآور
impressionists
تقلید درآور
take for granted
<idiom>
تقلید از چیزی
mocked
تقلید دراوردن
mocking
تقلید دراوردن
fabricates
تقلید کردن
fabricating
تقلید کردن
monkey
تقلید دراوردن
monkeys
تقلید دراوردن
emulate
تقلید کردن
emulated
تقلید کردن
fabricated
تقلید کردن
fabricate
تقلید کردن
mock up
تقلید کردن
sequacious
اهل تقلید تابع
birdcall
تقلید صدای پرنده
adopting the opinion
تقلید در مسائل شرعی
inimitable
غیر قابل تقلید
copycat
<idiom>
تقلید از شخص دیگری
burlesques
تقلید رقص لخت
burlesque
تقلید رقص لخت
parody
تقلید مسخره امیزکردن
mimesis
تقلید هنر از واقعیات
parodies
تقلید مسخره امیزکردن
mimes
تقلید نمایش بدون گفتگو
to go to school to
یاد گرفتن یا تقلید کردن از
to copyright
حق چاپ و تقلید را محفوظ کردن
it is copyright
حق چاپ و تقلید محفوظ است
pastiche
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
travesty
تقلید مسخره امیز کردن
travesties
تقلید مسخره امیز کردن
mime
تقلید نمایش بدون گفتگو
mimed
تقلید نمایش بدون گفتگو
miming
تقلید نمایش بدون گفتگو
pastiches
تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
onomatopoeic
به تقلید صدغا درست شده تقلیدی
simulate
تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulates
تقلید نشان دادن وانمود کردن
simulating
تقلید نشان دادن وانمود کردن
inimitably
چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
parody
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
transvestism
تقلید از روش و طرز لباس جنس مخالف
parodies
نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
cults
هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
cult
هوس وجنون برای تقلید از رسم یاطرز فکری
transvestites
کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
echolalia
تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
transvestite
کسی که در لباس ورفتار ازجنس مخالف خود تقلید میکند
all right reserved
هرگونه حقی محفوظ است اعم از چاپ یا تقلید یاترجمه
emulation
نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
extracode
توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
machines
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
mocking bird
یکجور پرنده درامریکای شمالی که صدای مرغان دیگر رابخوبی تقلید میکند
machine
یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
Biomimicry
تقلید از الگوهای طبیعی برای حل مشکلات بشر، مانند گرفتن ایده هواپیما از پرندگان و غیره.
simulation
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
simulations
عملیاتی که کامپیوتر وضعیت جهان واقع یا ماشین را تقلید میکند و نحوه کار چیزی را نشان میدهد
positive
که متن و گرافیک به رنگ سیاه ری زمینه سفید نشان داده میشود تا از صفحه چاپ شده تقلید کند
in circuit emulator
ای که وسیله یا مدار مجتمع را تقلید میکند و وارد یک سیستم جدید یا خطادار میشود برای بررسی صحت کار ان
frostwork
نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
plotters
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotter
چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
imit ative deception
فریب ایستگاههای گیرنده دشمن با تقلید امواج ایستگاههای ان
piracy
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
AI
طراحی و پیشبرد برنامههای کامپیوتری که از هوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید می کنند و شامل دلایل ابتدایی و سایر خصوصیات بشری هستند
artificial intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence
طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
cybernetics
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
assume
تظاهر کردن تقلید کردن
assumes
تظاهر کردن تقلید کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com